ابعاد فقه اسلام ناجی بشر امروز
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , وقتی از علم اصول فقه اسلام سخن به میان می آید بسیاری از دانشمندان علوم انسانی در مسیر فرایند شناسی به ابعادی از این حوزه از علوم توجه میکنند که در هیچ حوزه ای و در هیچ مکتبی تا این حد دقت مشاهده نمیشود.
در این حوزه از علوم انسانی با اطلاق عنوانی به مجتهد نه تنها به پویایی عظیم دریچه های ظرفیت زندگی و حیات و جاودانگی می بخشیم بلکه نگاه پاسخ مداری حاوی منطق تحول در این بستر را جان ماندگار میدهیم. اینکه اجتهاد میتواند کاوش های راهگشای حیات طیبه را بروی انسان امروز بگشاید خود از معیارهای فرا زمانی در گستره پایداری این خمیر مایه علوم بشری است چرا که ظرفیت علوم فقهی در اسلام به قواره انسان به ما هو انسان در قرون و اعصار ماضی و حال و آینده گنجایش دارد. نگرش فقه اسلامی بر خلاف مکاتب سیاسی اجتماعی تبیین شده در قرون بعد از فئودالیسم کثرت گرا و جبار، به انسان در ابعاد ازلی تا ابدی بودن است. انسان را از نقطه وجود به نقطه عروج در هر نقطه از زمان تکاپوی دانایی و پیمایش خالی از تردید میدهد. به هر محوری از رفتار در مسیر ابتکار استواری میبخشد و درجا زدن را نهی و حرکت را ترویج می کند. از گزینش افراط میکاهد و به تفریط مهر باطل میزند و عدالت را به ما هو عدالت در قاموس شان هر یک از آفریدگان معرفی میکند. فقه اسلام در اصولی خلاصه میشوند که از سرچشمه علم خلقت برای اداره و ارتقاء مخلوق آب خورده و به معرفت ابعاد پنهان انسان ممهز است. اهم و مهم و تمیز اولویت هریک در این جهان نمای زیست محور فراتر از فهم بشر گزینه به گزینه عرفان پذیر است. راستی و اصالت محوری متکی به سلسله ناقلین در رجال که اصول علوم فقهی بدان استوارند این دانش را به زلالی آب حیات تجهیز نموده و کم هستند زیبایی شناسانی که در این حوزه مبهوت این همه درایت نگشته اند. بلوغ رهنما در این سلسله از اموزه ها به عصمت مزین است و این پدیده بجز آسمانی بودن معیارها و مفاهیم، این دلالت را ریشه ندوانده است. متعالی ترین نحوه مدیریت که این علوم را از خطا مبری میکند محور کلان اتکا به مرجعیت در فرایند به روز نشاندن فرامین آن است. کاش همه بشریت قدرت دراکه داشت و درمی یافت که قانون که امروز به ما هو قانون ابزار متدیک زندگی بشر شده است خود فرزند اصول فقهی است که سیاست و اقتصاد و حقوق و روابط را بدان قوام میدهند. حکمت و فلسفه، منطق و دلیل در سواد و بیاض اصول فقه اسلامی نهفته است. علمای علوم انسانی امروز اعتقاد دارند که توان محدود آدمی و گسترش قلمرو زندگی فردی و جمعی از یکسو و برخورد منافع و تصادم سود و زیان از سوی دیگر، همیشه انسان را با تزاحم مواجه میکند و او را وادار به گزینش، اولویتبندی منافع و شناسایی اهم و مهم مینماید. کیست که دستی بر مقدمات و مطالعات علوم بشری داشته باشد و نداند که تزاحمها برای همه انسانها و در همه عرصههای زندگی وجود دارند و همین دانایی بقدر اکتفا تایید می کند که حکم عقل فطری به انتخاب اصلح و برتری دادن اهم نیز همیشه بوده است، اما تعیین ملاک دقیق «اهم و مهم» کار آسانی نیست چرا که همه ادیان الهی، به ویژه اسلام در این وادی به کمک عقل آمده و در تشخیص مصادیق، او را یاری کردهاند. بدون کمک ادیان هرگز انسان جامعیت این همه پیشرفت در جهان را نداشت. این هدایت های جهت دار که منشاء آنها را میتوان آسمانی دانست همواره فرایند رشد علمی بشر را جهت بخشیده اند. اگرچه امروزه بشر در یک غرور کودکانه دستاوردهای علمی خود را بشری تلقی میکند اما حجم دانایی بشر در مقابل مجهولات او قابل محاسبه نیست. یک ویروس ذره بینی با پوشش چربی به نام کرونا به ناچیزی علم بشر صحه گذاشته و امروز همه جهان از عوام و خواص بدان اذعان دارند. درهمین جهان شرق و غرب کفرآمیز امروز گاهی صداهایی میشنویم که به عظمت اتکای بشر به آسمان و وحی کرنش می شود. فطرت انسان را میتوان پوشانید ولی نمیتوان نادیده گرفت. اصول فقهی اسلام منطبق با همین فطرت نگاشته شده و اگر بشر به بیراهه نمیرفت مصیبت های کمتری داشت. والسلام
حمید رضا نقاشیان