دولت گمراهان ، سکوت رهبران
دولت گمراهان ، سکوت رهبران

جمعه شب ها ما در کنار دوستان در هیئت صاحب الزمانی تهران گرد هم می آییم و صفای هیئتی برپا میکنیم . جمعه شب گذشته حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیرضا حسینی بر منبر حدیثی از کتاب مشارق الانوار برسی خوانده و تفسیر فرمودند که به حق دیدم مطالب ایشان را با مقداری تصرف […]

راهبران

جمعه شب ها ما در کنار دوستان در هیئت صاحب الزمانی تهران گرد هم می آییم و صفای هیئتی برپا میکنیم .

جمعه شب گذشته حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیرضا حسینی بر منبر حدیثی از کتاب مشارق الانوار برسی خوانده و تفسیر فرمودند که به حق دیدم مطالب ایشان را با مقداری تصرف در انشا و اضافات توضیحی برای مخاطبان ارجمند به قلم نزدیک نمایم.

کتاب «مشارق الانوار الیقین فی حقائق اسرار امیرالمؤمنین علیه‌السّلام»،

کتابی است به زبان عربی ، نوشته رجب بن محمد بن رجب برسی ، در شرح و تفسیر مناقب و فضایل اهل بیت ، به ویژه علی علیه‌السّلام .

این کتاب، مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر برسی است که با شیوه‌ای بدیع و ابتکاری و با استفاده از مبانی عرفان نظری به شرح و تفسیر مناقب و فضایل اهل بیت علیه‌السّلام ، خصوصا حضرت علی علیه‌السّلام پرداخته است. برسی در این اثر، روایات خاصی را که مربوط به فضایل حضرات معصومان علیه‌السّلام بوده، نقل نموده که پیش از او کم تر مورد توجه قرار می‌گرفته و برای افرادی که بعد از او آمدند، منبع و مرجع مهمی شده است.

هانری کربن فرانسوی ، درباره آثار برسی وهم چنین«مشارق الانوار» می‌نویسد:

آثار رجب برسی برای فلسفه شیعی دارای اهمیت بسیاری است.

در میان آثار وی، «مشارق الانوار» را که مهم‌ترین خطبه‌های عرفانی منسوب به امام اول را شامل می‌شود، می‌توان دیباچه‌ای بسیار عالی بر حکمت شیعی تلقی کرد. این اثر، شرحی مبسوط درباره حقیقت محمدیه دارد که همه کلمات کتاب هستی را شامل می‌شود.

این حقیقت، مرآت خداست؛ نور واحدی است که دو ساحت دارد:

ساحت ظاهری که همان رسالت نبوی است و ساحت باطنی که ولایت ؛ یعنی محبت الهی متجلی در امام است. (البته کربن مفهوم ولایت را نفهمیده است)

برسی در اظهار اندیشه هایش بی پروا بوده، محبت شدید او به اهل بیت علیه‌السّلام او را واداشته تا بسیاری از روایاتی را که درباره خاندان عصمت و طهارت علیه‌السّلام وارد شده است، در یک جا (در کتاب مشارق الانوار الیقین فی حقایق اسرار امیر المومنین ع) جمع آورد و این معنا سبب شده تا عده‌ای که حقیقت این سخنان برایشان روشن نشده است، او را مورد طعن قرار دهند و گروهی دیگر نیز که خلوص نیت و عقیده مؤلف و وجود همین روایات را در متون مجامع حدیثی به طور پراکنده می‌دیده‌اند، به دفاع از او برخیزند. به هر حال، همگان محبت و ولای شدید او را نسبت به اهل بیت علیه‌السّلام می‌ستایند و مورد تاکید قرار می‌دهند.

درفرازی از این کتاب نقل شده است که چون حضرت رضا (ع) به شهادت رسید، گروهی از شیعیان ایشان گرد امام جواد(ع) جمع شدند، ایشان را به مسجد آوردند و از ایشان خواستند به عنوان جانشین امام رضا(ع) سخن بگویند.

حضرت جوادالائمه (ع) که در آن زمان فقط ۸  سال سن ظاهری بیشتر نداشتند، چند پله ای از منبر بالا رفتند و رو به مردم حاضر در مسجد چنین فرمودند:

«انَا مُحَمَّدُ بِنُ عَلِی الرِّضا انَا الْجَوَادُ انَا العَالِمُ بَانْسَابِ النَّاسِ فِی الاصْلَابِ انَا اعْلَمُ بِسَرَائِرِکمْ وَظَوَاهِرِکمْ وَمَا انْتُمْ سَائِرُونَ الَیهِ. عِلْمٌ مُنِحنا مِنْ قَبْلِ خَلْقٍ وَبَعْدَ فِنَاءِ السَّمَوَاتِ وَالارضَین وَلَوْلَا تَظَاهُرُ اهْل الْبَاطِلِ وَدَوْلَهُ اهْلِ الضَّلالِ وَ وصوبُ اهْلِ الشَّک لَقُلْتُ قَوْلًا تعجّب مِنْهُ الْأوَلوُنَ وَ الآخِرُونَ ثُمَ وَضَعُ یدَهُ الشَّرِیفَهِ عَلی فیهِ وَ قَالَ یا مُحَمَّدُ أصْمُتْ کما صَمَتَ آبَاؤُک مِنْ قَبْلِ.» ترجمه این مطالب بسیار مهم است که سعی براین است بطور دقیق با دقت به مفهوم نظر و پیام امام ع دقت شود.

«من محمد بن علی جوادم ؛ من عالم به نسب های همه مردم هستم ، مردمی که به دنیا آمده اند یا نیامده اند. من اعلم از خود شما به ظواهر شما و باطن های شما هستم. و من همچنین دانا هستم به عاقبت شما. ما خاندان این علوم را قبل از خلقت عالم هستی داشته ایم و بعد از فنای عالم هستی نیزخواهیم داشت.

اگر نبود سه چیز (سه مانع) اول چیرگی اهل باطل ودوم دولت های اهل گمراهی علیه ما، وسوم اگر نبود حمله اهل شک، چیزهایی می گفتم که همه تعجب کنند. سپس امام جواد دست بر دهان خود نهاد و فرمود یا محمد ساکت باش؛ چنانچه پدرانت ساکت بودند.»

امام پس از بیان علم الهی خویش، سه دلیل را برای سکوت خویش بیان میدارند؛ علاوه بر وجود اهل باطل و چیرگی آنها و حکومت هایی که توسط اهل ضلالت اداره می شوند، گروهی نیز هستند که در ظاهر مسلمان و پیرو حق اند اما کوچکترین مسئله ای در دلشان ایجاد شک و تردید می کند. اینچنین است که امام با دریایی از علم و معرفت ناگزیر از سکوت می گردد. سکوت معنادار ولی جامعه اسلامی شناخت و بصیرت میطلبد بای تاکید هزار باره کرد که کسی که معرفت به امام زمانش داشته باشد نه تنها سخنان امام خویش را می شنود بلکه سخنان نزده او را نیزادراک می کند. و معنای سکوت امامش را درمی یابد و تکلیف مدار موانع را از پیش پای سکوت بر میدارد. و مفهوم عبارت «آتش به اختیار یعنی کار فرهنگی سالم و تمیز» را هم با تمام وجود درک نموده هم برای رهبری معونه نمیتراشد.

والسلام

حمید رضا نقاشیان