اردوغان بادست پر، بن سلمان گوشه رینگ
اردوغان بادست پر، بن سلمان گوشه رینگ

حمید رضا نقاشیان در بازه زمانی دوهفته ای که از قتل وحشیانه و فجیع جمال قاشقچی گذشته هر روز اردوغان یک برگ جدید رو کرده و با هر برگ جدید اردوغان بن سلمان یک هوک چپ و راست خورده به گوشه کوچکتری از رینگ پناهبرده است و پیش بینی می شود که این روده سر […]

حمید رضا نقاشیان

در بازه زمانی دوهفته ای که از قتل وحشیانه و فجیع جمال قاشقچی گذشته هر روز اردوغان یک برگ جدید رو کرده و با هر برگ جدید اردوغان بن سلمان یک هوک چپ و راست خورده به گوشه کوچکتری از رینگ پناهبرده است و پیش بینی می شود که این روده سر درازداشته باشد و اردوغان و بن سلمان را ماهها بر تیتر یک یا سوتیتر خبری دنیا نگهداری کند..اگرچه سعودی ها و ترکیه‌ای‌ها تا قبل از کودتای سال ۲۰۱۶ روابطی به نسبت راهبردی و قابل اتکای در تمام سطوح داشتند، اما در۲سال گذشته تنش های فراوانی بین این دو قدرت اهل سنت در منطقه ایجاد شده است. که شاید به اربابان هر دوکشور ربط داشته باشد چرا که با کمی تامل در ساختارسیاسی هر دو کشور سعودی ها را در زیر ساخت راهبردی ایالات متحده و ترکیه را در سطوح مدیریت حزب عدالت و توسعه در چتم هاوس انگلستان میتوان یافت. در جریان بحران قاشقچی که این روزها پادشاهی سعودی رابا دردسرهای بزرگ در روابط بین المللی روبه رو کرده بازیگری ترکیه آنچنان هنجار های مرتبط با سیاست دوجانبه در دو کشور را بهم ریخته که گویی فرایند مخاصمه ای عمیق در آینده را برای دو کشور اهل سنت ومدعی در جهان اسلام رقم خواهد زد.البته به ظاهر ریشه این تنش ها را می توان در رقابت پنهان و آشکار این دو برای به دست آوردن رهبری جامعه اهل سنت در منطقه دانست. به صورت طبیعی عربستان سعودی به دلیل میزبانی از مکه مکرمه و مدینه منوره خود را ام القرای دنیای اسلام و اهل سنت می داند و در مقابل ترکیه به دلیل فرهنگ غنی خود و استقرار شبه تمدن حاکمیت عثمانی این جایگاه را تنها لایق خود می داند. این رقابت به دلیل ماهیت متفاوت دینی دو کشور جنبه عمیق تر وستیزه جویانه تری به خود گرفته و می رود فضای یارگیری گسترده تری را برای خود دست و پاکند.
ار آنجا که اردوغان تعلقی آشکار و غیر قابل کتمان به تفکر اخوانی در منطقه دارد. نحله ای که با فعالیت های نجمالدین اربکان در حزب فضیلت ریشه گرفت و اگرچه دردوره ای با کودتای سفید ارتش ترکیه در سیاست ترکیه به حاشیه رفت، اما در سال ۲۰۰۱ زمانی که بحران مالی درترکیه برآیند نیروهای سیاسی را در این کشور به فرسودگی کشید، با سیاست های عقلایی کمال درویش که در یک همکاری جدی و فداکارانه و با همکاری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و مقداری هم پولهای کثیف و پذیرش پول شویی در کشور بار دیگر در یک فضای سیاسی حیرت آور اوج گرفت. روابط عمیق ترکیه باجنبش حماس در نوار غزه و همچنین حمایت از نیروهای ارتش آزاد در شمال سوریه بازتابی از این تفکر است که در باطن خود با همه ارکان سیاست های امریکایی و حتی دیکته شده دونالد ترامپ سر ناسازگاری دارد. اساسا عربستان سعودی و خصوصا شخص محمد بن سلمان اخوان المسلمین را به عنوان یک خطر بزرگ برای امنیت ملی خود محسوب می‌کند. و در مقابل این اندیشه سردی روابط مصر و ترکیه در دوران حاکمیت ژنرال السیسی که دولت اخوانی مرسی را سرنگون کرد نیز بازتابی از همین تفکر را در بطن خود داراست. در عین حال در ستیز بین دو کشور عرب قطر و سعودی نیز به دردسر افتادن محمدبن سلمان در ماجرای قاشقچی می تواند فضا را برای قطر متحد ترکیه در خلیج فارس حفظ کند. در ایران فقط دولت روحانی با سیاست های اردوغانیسم همسویی دارد وبقیه ارکان کشور ترکیه و سعودی را سر وته یک کرباس قلمداد میکنن .

والسلام