اقتصادتوجه، «سلفی» و رقصی میانه میدان
اقتصادتوجه، «سلفی» و رقصی میانه میدان

اینستاگرام، با مجموعه‌ای از فیلترها و امکانات فنی، اساساً داستان «تصویر» را متحول می‌کند. اینستاگرام، حاوی «نگاه» نسلی از انسان به همه «عالم» اعم از انسان‌های دیگر و واقعیت‌هاست. سخن از امکاناتی که تلفن همراه هوشمند در زمانه ما در اختیارمان می‌گذارد کاری بی‌ارزش جلوه می‌کند، زیرا از صغیر و کبیر، یک و یا حتی […]

اینستاگرام، با مجموعه‌ای از فیلترها و امکانات فنی، اساساً داستان «تصویر» را متحول می‌کند. اینستاگرام، حاوی «نگاه» نسلی از انسان به همه «عالم» اعم از انسان‌های دیگر و واقعیت‌هاست.

سخن از امکاناتی که تلفن همراه هوشمند در زمانه ما در اختیارمان می‌گذارد کاری بی‌ارزش جلوه می‌کند، زیرا از صغیر و کبیر، یک و یا حتی چند عدد از آن را در اختیار دارند و عمدتاً به همه امکان‌های آن واقف‌اند. خصوصاً آن‌ها که «انتقال فنّاوری» رسانه‌ای را درک کرده‌اند و دهه‌های پیشین را در خاطر دارند. هرچند از ساحت تحلیل اجتماعی، کیلومترها از فنّاوری عقب افتاده‌ایم. امروز از صغیر و کبیر، کتاب، روزنامه‌، تلویزیون و حتی سینمای خود را در گوشی تلفن همراه خود تجربه می‌کنند، با این تفاوت که به‌مراتب دسترسی آسان‌تر شده و حجم عظیمی از محتوا در اختیار آن‌هاست. ضمن اینکه خصوصیت تعاملی ارتباطات – که به‌واسطه همین تلفن همراه هوشمند برای آن‌ها فراهم شده است- این امکان را فراهم می‌کند که مخاطبان و مصرف‌کننده‌های رسانه‌ای دیروز، وارد عرصه تولید محتوا نیز شوند. یکی از این امکانات اساسی، لنزهایی است که در پشت و جلوی تلفن همراه تعبیه شده است. این لنزها، قادر به تولید هرگونه تصویر ثابت و متحرکی با کیفیت بسیار بالا هستند. در صورتی که تا دو دهه پیش، امکان عکس‌برداری و فیلم‌برداری برای هر کسی فراهم نبود و فنّاوری آن نیز به‌پای کیفیت امروز نمی‌رسید.

درواقع، تلفن همراه هوشمند، چند دستگاه بزرگ و کوچک عکاسی و فیلم‌برداری را به‌طور هم‌زمان، در اختیار «عموم» قرار داده و آن‌ها نیز از خاصیت «هم‌زمانی» تولید و انتشار بهره می‌برند و در کسری از دقیقه، مبادرت به تولید و انتشار عکس و فیلم در شبکه‌های اجتماعی، خصوصاً شبکه اجتماعی مبتنی بر تصویر اینستاگرام می‌کنند. درحالی‌که فنّاوری پیشین هرگز چنین امکانی را فراهم نمی‌کرد. اینستاگرام، با مجموعه‌ای از فیلترها و امکانات فنی، اساساً داستان «تصویر» را متحول می‌کند و در برداشتی اساسی‌تر باید گفت که اینستاگرام، حاوی «نگاه» نسلی از انسان به همه «عالم» اعم از انسان‌های دیگر و واقعیت‌هاست.

از منظر دیگر می‌توان ادعا کرد که اینستاگرام، اساساً مفهوم «عکس» را تغییر داده است. اگر تا دیروز، عکس‌ها، خصوصاً عکس‌های خانوادگی، جزو میراث مقدس هر خانواده محسوب می‌شدند و در میانه آلبوم‌ها و در حصار گنجه‌ها و پستوها نگهداری می‌شدند، امروز با وضعیتی کاملاً متفاوت روبرو هستیم. عکس‌ها از آلبوم‌ها خارج شده‌اند و در شکلی انبوه، در میانه شبکه‌های اجتماعی تصویرمحور قرار می‌گیرند. عکس‌ها و فیلم‌های شخصی و خانوادگی، دیگر معنای پیشین خود را از دست داده‌اند و در تطوری شگفت‌انگیز، حاوی معانی شخصی و اجتماعی جدیدی شده‌اند. تا دیروز، تنها تصاویر شخصی افراد مهم و یا مشهور، در سطحی محدود منتشر می‌شد. اما امروز این امکانی همگانی است! دیگر حتی اهمیت ندارد که فرد مشهوری باشید تا «مورد توجه» قرار بگیرید. بلکه «کافی» است که از «قواعد توجه» در شبکه‌های اجتماعی آگاهی «لازم» را داشته باشید تا تصاویر شما مرتباً منتشر شوند و مورد بحث قرار گیرد. یکی از این قواعد توجه، «سلفی» است.

نمی‌توان مدعی شد که اخذ تصاویر سلفی، امری متأخر و متعلق به تاریخ نه‌چندان دور عکاسی است! بلکه به نظر می‌رسد که این وجه از تصاویر سلفی، امری متقدم و در ارتباط با شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود. تا آنجا که انتشار سلفی، به‌گونه‌ای جنون‌آمیز در اینستاگرام رواج یافته و بسیاری از عکس‌های منتشرشده با هشتک «سلفی» منتشر شده‌اند. کاربران فعال شبکه‌های اجتماعی تصویری، مرتباً از پرتره‌های خود خسته می‌شوند و در نسخه‌های مختلفی از خود تولید می‌کنند. آن‌ها مرتباً زوایای تصویر را عوض می‌کنند و به فکر نوآوری‌هایی درزمینهٔ طراحی صحنه، لباس و گریم هستند تا جلوه‌های جدیدی از «بدن» خود را به نمایش بگذارند. بنابراین، اینستاگرام، تنها یک ابزار فنّاورانه و یا حتی یک شبکه اجتماعی نیست، بلکه ابزاری فعال برای ایجاد «هویت‌های جدید» است که در «ایجاد تمایز» نیز به کاربرانش کمک می‌کند. ایجاد تمایز، قاعده‌ای اصلی در «توجه» محسوب می‌شود. از همین روی، اینستاگرام، «رقص میانه میدان» را برای هر کاربری فراهم می‌کند تا فعالانه از خلال جنون سلفی، «اقتصاد توجه» را از آن خود کند. کاربران در این چرخه تولید و در این میدان «عرضه و تقاضای تصویر»، فرصت‌ها را غنیمت می‌شمارند و از هر حربه‌ای برای «ارائه یک تصویر ایدئال» از خود استفاده می‌کنند. ظاهراً سلفی در این معنی، مجالی برای عرضه خود است که البته این‌گونه هم می‌تواند باشد. اما در واقعیت، همه‌چیز به نفع یک نوع از اقتصاد جدید، تمام می‌شود. در عبارتی نهایی؛ «بهترین نسخه» از هر انسان به خواست او ضبط می‌شود و در چرخه اصلی مصرف، به نفع یک نظم جدید عام و جهانی، مصادره می‌گردد.