الگوی انتخاب ایرانی روحانی نبود
حمید رضا نقاشیان
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد وقتی به ۶ سال گذشته باز میگردم و حتی بطرز سطحی نگاه میکنم در می یابم که هیجان منبعث از شعار های ضد ابراهیم رئیسی موجب انتخابی شد که ملت ایران را نه فقط ۶ سال که ۶۰ سال به عقب باز گردانیده است.
مردمی از ترس تند روی ابراهیم رئیسی به حسن روحانی رای دادند و نمیدانستند او با اینکه لباس روحانیت به تن دارد اما کمترین انگیزه ای برای دینی کردن جامعه ندارد.
انگیزه های روحانی با هیچ یک از منویات حضرت امام تطبیق نداشت. تفسیر او از دین با تفسیر حوزه علمیه و رهبری هم تطبیق نداشت.
از دینی شدن جامعه که با تعریف این حقیر عبارت از تعادل معیشت فقیر و غنی، تشویق مردم به پرکاری و تولید و افزایش ثروت در جامعه، ایجاد اشتغال برای همه احاد جامعه، پرهیز از احتکار، پرهیز از خودمحوری، پرهیز از دروغ و ریاکاری، پرهیز از تنبلی و گداپروری، و بالاخره تربیت انسان الگو برای نسلهای آتی در همه زمینه بوده و خواهد بود اما روحانی مرد این گونه زیستن نبود.
الگوی مناسب برای اداره جامعه ما در زمینه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی با جنس روحانی منطبق نبود.
روحانی نشان داد خارجی ها را بیشتر از ایرانی ها دوست میداشت. حال اینکه قرآن کریم توصیه دیگری دارد. روحانی سخت کوش نبود. راحت طلب بود. به استعداد ایرانی نا باور بود. اگر توهین به او نباشد همانند محمد رضا پهلوی می اندیشید که فکر میکرد خارجی ها باید بیایند ایران را بسازند.
آیا به طور منطقی ممکن است در کار سختی نکشید اما زندگی آسودهای داشت؟ الگوی فکر روحانی اداره کشور از جیب نفت است. کشورهای عربی جنوب خلیج فارس را نگاه کنید. الگوی زندگی در دیدگاه روحانی این نوع اداره است.
وابستگی مطلق به خارج و بقول سعدی خور و خواب و خشم و شهوت که از آثار زندگی حیوان است و بس. به بخشی از سخنان روحانی در کرمان بعد از سفر یزد دقت کنید.
او می گوید: «یک نفر ناآشنا به بودجه میگوید خب نفت نفروشیم و بعداً می فروشیم؛ اشکال ندارد، همه معادن و منابعی که استفاده می کنیم درش را ببندیم و بعدها استفاده کنید.
زمین کشاورزی -را- هم می توان مهر و موم کرد و بعدها کاشت کنیم و گازی را هم که به مردم میدهیم ببندیم و بعداَ استفاده کنیم!» تکیه روحانی به نگاه رهبری معظم انقلاب است که میفرمایند زلف اقتصاد کشور را به خام فروشی نفت گره نزنید اما روحانی با سفسطه بازی کشاورزی و معادن و گاز را به مطلب رهبری اضافه میکند و از آن نتیجه میگیرد که رهبری از بودجه سررشته ندارد.
اینگونه القا میکند که او میخواهد کشور را بسمت درست هدایت کند و رهبری معظم انقلاب مانع این امر هستند و نتیجه میگیرد که پشت قانون تعدیل قیمت سوخت پنهان شده یک شبه نرخ فروش بنزین را از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان افزایش دهد و به این نمی اندیشد که آثار تورمی این تصمیم چه تبعات اقتصادی بر جامعه بیش از ۵۰ درصد فقیر ایران باقی خواهد گذاشت.
اگر روحانی به قول صد روزه خود بعد از انتخاب سال ۹۲ عمل میکرد! اگر روحانی خود را در طول حیات مسئولیت ریاست جمهوری اش به برجام گره نمیزد! اگر روحانی در مقابل رهبری جبهه های کودکانه نمیگرفت! اگر روحانی مذاکره حضرت سید الشهدا علیه السلام را با ابن سعد وجه مذاکراتی خود قرار میداد! اگر روحانی با مردم صادق بود! اگر روحانی صبح بعد از نماز به دفتر کار می آمد! اگر روحانی برای دادن یارانه به ملت عزا نمیگرفت! اگر وزرای روحانی دستاورد مسکن مهر را که در طول کوتاه زمانی ۴ میلیون خانه تحویل مردم فقیر جامعه داد را تقبیح و تضعیف نمیکردند! اگر روحانی برای انتخاب شدن از شگردهای خارجی با انقلاب مخملی بنفش استفاده نمیکرد! اگر روحانی خود را سپر بلای فساد ننموده و همراه با نیاز جامعه دوشادوش قوه قضاییه همت خود را مصروف مبارزه با فساد مینمود! اگر روحانی با پرداخت حقوقهای نجومی ژن های از ما بهتران را الگوی حمایت خود قرار نمیداد! و اگر روحانی پایه پولی کشور را از بعد از دولت دهم از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به ۲۰۰۰ میلیارد تومان نمی رساند شاید میشد گفت نامناسب برای اداره کشور نبود اما صد حیف که با اقدامات خود کشور را به فقر و فاقه مبتلا نمود و ۶ سال با اهمیت در تاریخ انقلاب اسلامی را بجای پیشرفت به پس رفت کشانید.
و ما بخاطر اینکه حرمت مردم سالاری را در ایران حفظ کنیم حاضریم ۲ سال دیگر منویات این عنصر نامناسب را بر ناموس انقلاب و ملت تحمل کنیم.
باشد که خدای بزرگ به صبوری ما ملت ایران اجری همانند اجر صابران عنایت فرماید . والسلام
حمید رضا نقاشیان