انقلابی کیست؟
انقلابی کیست؟

ایام فاطمیه دوم هم سپری شد کم و بیش در این سه ماه که از ربیع الاول تا انتهای جمادی الاولی بر ملت ما رفت مبنای منبر ها و جلسات آشنایی با مصائب خانم ، حضرت فاطمه زهراء صدیقه کبری ، دخت گرامی حضرت رسول صلوات الله و سلامه علیها بوده است. کم وبیش از […]

ایام فاطمیه دوم هم سپری شد

کم و بیش در این سه ماه که از ربیع الاول تا انتهای جمادی الاولی بر ملت ما رفت مبنای منبر ها و جلسات آشنایی با مصائب خانم ، حضرت فاطمه زهراء صدیقه کبری ، دخت گرامی حضرت رسول صلوات الله و سلامه علیها بوده است.

کم وبیش از بیش از یکصد هزار مجلس ختم و خطابه و روضه و ذکر آل الله بگوشمان خورده که بعد از ارتحال رسول خدا بر خاندانش چه رفت و حق خدا که امانت زعامت و رهبری بر امت رسولش بود، چگونه غصب و پایمال و این ظلم کبیره متوجه کدام دسته از خواص جامعه بود.

شناخت ملت ما بر آن شد که بعد از رسول خدا هم ، مردم همت نیاراستند و هم خواص بپا نخاستند تا اجازه ندهند منافقین ریشه در حکومت کنند و حقوق مسلم اهل امانت را از ایشان سلب کنند.

یکی از خواص جامعه که در زمان هجرت رسول الله (ص) پیامبری را بر نتافت و حتی زمانی که اغلب مردم  مسلمان شده ولقب انصار بخود گرفتند ، شهادتین به نفاق گفت و موجب نزول سوره منافقین شد ابو حباب  یا عبدالله ابن اُبَی نام دارد.

در تاریخ آمده است که :

عبدالله فرزند ابی بن سلول، کنیه اش ابوحباب و از مردم قبیله خزرج و ساکن مدینه بود.

پیش از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه، دو طایفه بزرگ این شهر همواره در حال جنگ و اختلاف بودند؛ اما سرانجام به توافق رسیده بودند که عبدالله بن ابی را پادشاه مدینه کنند و همگی بر فرمان او گردن نهند. حتی بنا به روایتی، تاجی نیز برای او آماده کرده بودند؛ اما با توجه و گرویدن بسیاری از مردم به اسلام و هجرت رسول خدا به این شهر، مردم زیادی گرد پیامبر جمع شدند و عبدالله  دور خود را خالی دید.

این مسئله برای عبدلله بن ابی بسیار سخت بود تا جایی که در همان لحظات نخستین ورود رسول خدا به مدینه با لحنی جسارت‌آمیز به پیامبر گفت:«فلانی! به سوی همان کسانی برو که تو را فریفتند و با تو حیله کردند و تو را به اینجا کشاندند. نزد همانان برو و ما را در سرزمین خودمان فریب نده!»

.سعد ابن عباده   که خود در مدینه میزبان پیامبر بود و در انتها با ابوبکر بیعت نکرد و با توطئه عمر ترور شد  ، وساطت کرد و علت ناخشنودی او را برای رسول خدا توضیح داد. عبدالله به ناچار و در نفاقی عمیق اظهار مسلمانی کرد؛ اما هرگز در درون دل خود به رسول خدا ایمان نیاورد و همواره موجبات آزار پیامبر را فراهم می‌کرد.

گاه تصمیم به اخراج پیامبر از مدینه می‌گرفت، گاه نقشه قتل او را می‌کشید و گاه در برابر دستوراتش ایستادگی می‌کرد.

بضرس قاطع میتوان گفت رئیس منافقان مدینه، عبدالله بن ابی بود.

سوره منافقون و آیات بسیار دیگری که در مذمت منافقان نازل شده اشاره به رفتار و کردار او دارد.

فرزندش، حباب، از پیامبر اجازه خواست تا اگر چاره‌ای جز کشتن او نیست خودش سر پدرش را نزد پیامبر بیاورد؛ ولی پیامبر نپذیرفت و از او خواست که همچنان با او نیکی و خوش‌رفتاری کند.

پس از مرگ وی، رسول خدا به درخواست حباب، پیراهن خود را به او داد تا بر عبدالله بپوشاند و بر پیکر وی نماز خواند؛ ولی به جای دعا، وی را نفرین کرد و آتش جهنم را برای او طلب نمود.

خدای متعال در آیه ۶ سوره منافقون میفرماید:

سَوَاء عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ

تفاوتی نکند، چه برایشان آمرزش بخواهی و چه آمرزش نخواهی خدایشان نخواهد بخشید و خدا مردم نافرمان را هدایت نمی کند.

مصداق عینی عبدالله ابن ابی در زمان ما

« میرحسین موسوی است» او هم  همانند بنی صدر از ابتداء به امام (ره) ایمان نیاورد و با اتکاء به آنچه لندن به او فروخته بود تا امروز منافق مانده وگمان  حقیر است که بر همین منوال  بدرک واصل خواهد  شد چرا که خدای متعال در خصوص تالی تلو او فرموده هرگز او را نخواهد بخشید و موفق به هدایت نمیشوند.

حال و با توجه به شناخت دو عنصر اصلی نفاق یکی در زمان هجرت رسول خدا و یکی در دوره تاریخی اخیر انقلاب اسلامی در ایران  عناصر رو در رو و مقابل ایشان براحتی قابل شناخت ترند

انقلابی زمان رسول گرامی اسلام سعد ابن عباده و انقلابی زمان انقلاب ما سعید جلیلی است که جان بکف ایستاد و مواضع خویش را با ادب و احترام اظهار نمود

اما عاقبت ها معلوم نیست و خدا نکند که از مجمع انقلابیون جدا شده و انفرادی قصد کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری اسلامی نماید که عقبه ای پر بها را به تصمیمی بی بها خواهد فروخت.

حقیر بعنوان یک برادر دلسوز ایشان را برای دولت انقلابی وزیر ارشادی موفق میشناسم و دعا میکنم بدان درجه از بلوغ نایل شویم که بدانیم چه کسی به چه کاری بهتر خواهد آمد

دغدغه امروز ما در ایران دعا برای حذف فریدون  السلطنه ها و امید به جایگزینی اشخاص مناسب  بجای ایشان ، برای باز سازی اقتصاد و معیشت مردم است

والسلام

حمیدرضا نقاشیان