بایدن جرأت تصمیم گیری ندارد
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد چرا که بخشی از تصمیمات مانند اتخاذ موضع در مورد برجام از قبل برای ترامپ گرفته شده ومشخص مینمود اما جو بایدن با قولهایی که در ذهن میپروراند که شاید باید به برجام بر گردد، را بدون در نظر گرفتن حضور صهیونیستها در محیط پیرامونی خود و بعد از انتخاب تیم اجرایی غیر قابل انجام میداند. جدای از بحث برجام دولت بایدن با چالشهای عدیده دیگری هم روبروست. دوقطبیسازیها دوره انتخابات موجب شده ایالات متحده آمریکا با چالشهایی مانند امنیت ملی، ناهمواری در شرایط برای مدیریت کرونا و حتی تخصیص بودجه برای رفع بحرانهای مالی پیش رو ناگواریهای متعددی را در مقابل دولت خود ببیند. چرا که همزمان، بودجه فدرال به خاطر بحرانهای زیرساختی و بهداشت عمومی در شرایط دشواری قرار گرفته است. در واکنش به این چالشها، تمایل عمومی فزایندهای به تجدیدنظر در نقش جهانی آمریکا به چشم میخورد. بطور واضحی مشهود است که بایدن قصد نمایش قدرت ندارد و با مصیبتهای داخلی ترجیح میدهد اول به داخل خانه بپردازد تا بیرون خانه. در همین چارچوب «اندیشکده دفاعی رند آمریکا» در گزارشی تا حد کمی واقع بینانه مینویسد: «بر اساس یکی از گزینهها، آمریکا در یک راهبرد بزرگ خویشتنداری واقعگرایانه، رویکرد سازندهتری در قبال سایر قدرتها اتخاذ کرده است، زیرا حضور نظامی و تهاجمی خود را کاهش داده و به این ترجیح نایل آمده که به برخی از تعهدات امنیتی خود پایان دهد تا شاید در شرایط بهتری به توافق دوباره در آنها مبادرت ورزد. برای کمک به درک و فهم این گزینه توسط مردم و سیاستگذاران آمریکا، نویسندگان گزارش حاضر در این اندیشکده چگونگی تغییر سیاستهای امنیتی آمریکا تحت یک راهبرد بزرگ صبورانه در مناطق کلیدی را توضیح داده، پرسشهای بیجواب مهم را مشخص کرده و گامهای بعدی این گزینه و پیامدهای سیاسی آن را شرح و بسط داده و تحلیل نموده و مخاطرات راهبرد درونگرایی را گوشزد نمودهاند. نویسندگان گزارش حاضر به این نتیجه رسیدهاند که سیاست منطقهای تحت راهبرد بزرگ اولویتسنجی بسته به سطح منافع آمریکا و ریسک احتمال سلطه یک کشور قدرتمند مانند چین بر منطقه، متغیر خواهد بود. با توجه به توانمندیهای نظامی قابل توجه چین، طرفداران تجدید نظر در سلطهجویی با توجه به معضلات داخلی آمریکا خواهان نقش نظامی هرچه بیشتر آمریکا در شرق آسیا برای حفظ هژمونی در مقابل چین، نسبت به مناطق دیگر هستند. فرضیهها و ارزیابی طرفداران موضع صبورانه و راهبرد اولویت سنجی از تهدیدها با فرضیهها و ارزیابی سیاستگذارانی که راهبرد بزرگ آمریکا از زمان پایان جنگ سرد را شکل دادهاند، متفاوت است. بهطورکلی، طرفداران و اندیشمندان این اتاق فکر سیاسی نظامی برای حل وفصل تناقض منافع، بیشتر به دیپلماسی متکی هستند و در دفاع از منافع حیاتی آمریکا، سایر کشورها را به حفظ برتری و قدرت نظامی در اعمال هزینههای دفاعی ترغیب میکنند. آنها شدیدا معتقد هستند اگر راهبرد بزرگ خویشتنداری به کار گرفته شود، آمریکا ارتش کوچکتری خواهد داشت، از تعهدات امنیتی خارجی آن و نیروهای مستقر در خارج این کشور کاسته خواهد شد و به کارگیری نیروی نظامی با موانع بیشتری نسبت به سیاستهای کنونی مواجه خواهد بود. پس باید در کوتاهمدت قید بسیاری از موضعگیریها در همسویی با شرکای سیاسی خود را هم بزند. واقف بودن به پیامدهای خاص در اتخاذ تصمیم نسبت به این راهبرد بزرگ از منطقهای به منطقه دیگر بسته به سطح منافع آمریکا و خطر احتمال سلطه یک قدرت بر این مناطق، متغیر خواهد بود. طرفداران این راهبرد به دنبال رویکردی سازندهتر با رقبای فعلی آمریکا نظیر روسیه و ایران نیز هستند. راهبرد آمریکا در آسیا- اقیانوسیه، مهمترین حوزه مورد اختلاف در میان طرفداران تغییر راهبرد محسوب میشود. ایشان معتقدند که ظهور کشوری قدرتمند در آسیا، اروپا یا خلیج فارس، منافع حیاتی آمریکا را به محدود نموده و یا حتی به مخاطره میاندازد، اما آنها هنوز دستورالعملی روشن و دور اندیشانه بمنظور تعیین دورنمای تصمیمات مهم و در مورد چگونگی ظهور این تهدید در اختیار سیاستمداران داخل دولت و یا هم پیمانان خود در جهان قرار ندادهاند. برای ارائه سیاستهای هرچه دقیقتر در هر منطقه، اتاقهای فکر و اندیشمندان و حتی سرویسهای اطلاعاتی با تدوین خط مشی جامع خود باید منطقه خود را قویتر سازند و به تجزیه و تحلیلهای مضاعف بپردازند. آنها معتقدند زمان نقش کلیدی در ارائه راهبرد بازی خواهد کرد. آنها تاکید میکنند شاکله تصمیم ساز در دولت حتی هنوز به یک همگرایی نسبی هم دست نیافته تا بتواند دورنمای حل مشکلات داخلی همراه یک سیاست ماندگار در جهت حفظ شاکلهی همپیمانان در خارج را بهم پیوند دهد. اندیشکده دفاعی رند در آمریکا به این موضوع که روند هژمونی آمریکا در برونگرایی برای نشان دادن و بزرگنمایی قدرت نیازمند بودجهای سنگین است و آمریکا در شرایط کنونی چارهای ندارد که برای حل مشکلات داخلی از بودجههای نظامی با کاربرد نمایشی بکاهد، کم توجه بوده است. خطر تحقیر در مقابل چین در غرب اسیا برای همه کارشناسان سیاسی دفاعی در آمریکا قابل درک است اما بدهی سنگین و رو به افزایش دولت و نیازمندیهای تنظیم سیاستهای تنشزدای داخلی جرات تصمیم گیری بین دو واقعیت مسلم را در تعیین راهبرد محدود و حتی غیر ممکن نموده است. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد