با سهام عدالت ، جمعیت هم درست میشد
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , تا کنون چندین مقاله در خصوص آنچه حقیر به عنوان طراح سهام عدالت لازم به انجام میدانستم و هم دولت احمدی نژاد و هم دولتهای روحانی با محتوای آن به ستیزه جویی و تخریب پرداختند و نگذاشتند این طرح که با انجام آن هم فواید امنیتی عظیمی به دنبال داشت، چرا که هم مشکل جمعیتی را حل میکرد و هم ریشه فقر را در ایران می سوزانید و هم مستقیما نقدینگی به مردم نمیداد تا به تورم دامن بزند و هم در طول یک دوره کوتاه مشکل اشتغال و تولید ناخالص داخلی را به سامان می نشانید، به سرانجامی ماندگار می رسانید، آنگونه که حقیر در طرح دیده بودم انجام شود. در بحث جمعیت ما امروز بسمت بحران لاینحلی در حرکتیم که راه چاره ای جز امتیاز اقتصادی بر آن متصور نیست. چرا که هرگاه بیش از دو سوم جمعیت یک کشور در سنین فعالیت بالقوه ی اقتصادی (۱۵ تا ۶۵ سال یعنی حوزه ۵۰ ساله فعال ) باشند، به اصطلاح گفته میشود که آن کشور وارد پنجره جمعیتی شده است. کارشناسان مباحث استراتژیک، پنجره جمعیتی را فرصتی طلایی برای پیشرفت همه جانبه، به خصوص رشد جهشی در اقتصاد کشورها میدانند که ناشی از افزایش نسبت جمعیت تولیدکننده به مصرف کننده است. بعبارتی در هر اقتصادی اگر بافت جمعیتی بتواند حوزه تولید را بر حوزه مصرف غلبه دهد این کشور به پایداری و ثبات اقتصادی میرسد. جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۸۵ وارد پنجره جمعیتی شده است و این پنجره به مرور زمان به سمت بسته شدن میل میکند این مخاطره به گونه ای است که اگر جریان تولید مثل با همین روند آماری ۱۵ سال گذشته پیش برود در سال ۱۴۲۵ دیگر فرصتی به نام پنجره جمعیتی برای مردم ایران اسلامی وجود نخواهد داشت. اما متاسفانه این فرصت بزرگ نیز به دلیل همراه شدن دولت های نابخرد و ناکارامد که وقت و انرژی کشور را در حوزه های ناپایداری مانند اجرای غلط اندر غلط طرح هدفمندی یارانه ها و توزیع چندغاز وجه نقد بین مردم به عنوان یارانه و خیانتی عظیم مانند برجام و تضعیف اقتدار پول ملی با افزودن به پایه پولی و عدم حمایت از تولید و انتظار برای کمک غرب و چند عامل داخلیِ دیگر مانند اقتصاد وابسته به فروش نفت خام یا عدم طراحی راهبرد و یا استراتژی درست در مقابل عامل خارجیِ “تحریمها”، به سرعت در حال از دست رفتن است و این مساله نیز اثبات می کند که گذشت زمان به نفع ایران اسلامی نیست. دست به دست هم دادن همه سیاستهای غلط و ناپایدار این شبهه را در ذهن انسان متبادر می کند که فی الواقع باید به دو سئوال مهم پاسخ داده شود و آن اینکه آیا بین تشدید فشارهای اقتصادی از بیرون با وضع تحریم های استکبار جهانی از سال ۱۳۸۵ و باز شدن پنجره جمعیتی در همان سال تا امروز، ارتباطی وجود دارد؟ یعنی با یک بدبینی خاصی نمیتوان این دو موضوع را در فرایندی تدریجی بمنظور تضعیف بنیه انقلاب اسلامی دانست؟ این امور را در یک طرح از پیش طراحی شده و بلندمدت بعنوان استحاله نظام اسلامی نبینیم؟ واقعا به چه دلیل فشارهای اقتصادی و تحریم ها زمانی تشدید شد که عمده ی موالید دهه شصت، به سن ازدواج و فرزندآوری رسیده بودند؟! چرا کنجکاوانه به دنبال این سئوال نرویم که دلایل اصلی افزایش این فشارها در برهه کنونی، این باشد که موالید دهه شصت که بیشترین درصد جمعیتی را دارند و اکنون به سن ازدواج و فرزندآوری رسیدهاند، در شرایط سخت اقتصادی قرار گرفته و نتوانند ازدواج به موقع و فرزندآوری داشته باشند و از این طریق، نرخ باروری کل در کشور کاهش یافته و سالخورده شدن جمعیت کشور تسریع گردد؟ از دیگر سو، این فشارها برای اقتصاد بی برنامه و غیر مولد و متکی به فروش نفت خام، مانعی مضاعف در مسیر بهره گیری از پنجره جمعیتی ایجاد نکرده است؟ امری که بعید است برای اتاق فکرهایی که سیاست مستکبران جهان را تهیه و تنظیم می کنند، مغفول مانده باشد. امروز البته خیلی دیر شده ولی راه حل هایی هنوز وجود دارد که معضلات ناشی از بی تدبیری دولت ها را جبران کنیم. اقتصاد یک فرمانده عملیاتی نیاز دارد که هم اختیار داشته باشد و هم به زمینه سازی بقای خود با ابزار جیب مردم نیاندیشد. ایران بعد از انقلاب از مصیبتی عظیم برخوردار است که آن را دولت لخت و حجیم می نامیم و بدون برنامه امکان حل این مشکل را نخواهیم داشت و اینجا باید اقتصاد را از آشفتگی نجات دهیم. یکی از راهها باز گردانیدن سهام عدالت به مجرای طراحی اولیه است که به امید و تولید با هم پاسخ خواهد داد. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد