با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم
با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم
حضور هشت ساله مارکار آقاجانیان در تیم ملی و همراهی او با کارلوس کی‌روش در دو جام جهانی، او را بدل به نزدیک‌ترین ایرانی به این مربی سرشناس پرتغالی کرده است.

حضور هشت ساله مارکار آقاجانیان در تیم ملی و همراهی او با کارلوس کی‌روش در دو جام جهانی، او را بدل به نزدیک‌ترین ایرانی به این مربی سرشناس پرتغالی کرده است.

به گزارش صبح اقتصاد، با رفتن کی‌روش از ایران، مارکار هم بعد از حدود هشت سال حضور کنار این مربی سرشناس، از تیم ملی جدا شد. شاید بتوان او را جزو باثبات‌ترین مربیان روی نیمکت ایران و البته مورد اعتمادترین ایرانی در کنار کارلوس کی‌روش داشت. به طور ذاتی کی‌روش مربی محافظه‌کاری بود و کمتر می‌توانست به افراد و چهره‌های جدید اعتماد کند اما او در طول دوران حضور مرد پرتغالی در ایران، مورد اعتماد کی‌روش بود.

با گذشت حدود ۳ سال از جام ملت‌های آسیا و اتمام قرارداد کی‌روش و دستیارانش، فرصتی برای انجام یک مصاحبه دست می‌دهد. بعد از چند هفته هماهنگی، بالاخره در واپسین روزهای ماه‌ رمضان، دیدارمان را حوالی اذان مغرب و در یک از رستوران‌های محله بهجت آباد هماهنگ می‌کنیم؛ جایی که از قدیم‌الایام محله ارامنه و مسیحی‌ها در ایران محسوب می‌شود و در حین دیدارمان دو چهره فوتبالی دیگر، مائیس میناسیان (بازیکن سابق آرارات و تاج) و سروژ ابراهیمی (بازیکن سابق آرارات و تیم ملی امید) را هم می‌بینیم.

زودتر از مارکار به محل دیدارمان رسیده‌ایم و در حال آماده‌سازی محیط و شروع مصاحبه هستیم که مارکار از راه می‌رسد و بعد از احوال پرسی و یادی از گذشته و روزهای حضور روی نیمکت تیم ملی که گویا همین دیروز بود، سوال‌هایمان را به سرعت شروع می‌کنیم که در ادامه آن را می‌خوانید:

سوال: فوتبال را از کجا شروع کردید.

در محله میرزای شیرازی به دنیا آمدم و فوتبالم را در همین محله شروع کردم. از همان دوران مدرسه به  فوتبال علاقه داشتم. قبل و بعد از شروع کلاس‌ها فوتبال بازی می‌کردم. یک مقدار که نوجوان‌تر شدم، به خاطر حضور آندارنیک اسکندریان (بازیکن تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین)، انگیزه بیشتری گرفتم. همچنین حضور مائیس میناسیان که قبل از انقلاب در پاس و تاج بازی می‌کردند. کارو حق‌وردیان از دیگر فوتبالیست‌های نامدار ارامنه بودند که انگیزه من را برای فوتبالیست شدن دوچندان کرد. آن موقع از زمین های خاکی شروع کردیم. در مسابقات المپیک ارامنه شرکت کرده بودیم. مربی وقت هاملت آصفی بود که سه بازیکن از ما انتخاب کرد و از آن موقع در تیم جوانان آرارات هم حضور داشتم. در آن دوران، بازیکنان مستقیما از تیم جوانان وارد بزرگسالان می‌شدند و به همین دلیل یک مقدار کار سخت بود. چند سالی در آرارات بودم و در تیم بزرگسالان هم بازی کردم. در سال‌های ۶۱ و ۶۲ در استقلال بودم و دوباره به آرارات برگشتم. نزدیک ۱۲ در پاس بودم و در این بین به تیم بهمن هم رفتم. سپس فوتبال را کنار گذاشتم و به علت علاقه‌ام به مربیگری، کلاس‌های مربیگری را از رده C شروع کردم. مدرک حرفه‌ای خود را در سال ۲۰۰۹ با اولین گروهی که در کلاس اریک روته مولر حضور داشتند، دریافت کردم.

با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم

سوال: از دوران مربی‌گری خود بگویید که در تیم‌های مختلفی کار کردید؟

مربی‌گری را از تیم عقاب شروع کردم و به تیم هما رفتم. در تمام رده‌های سنی داماش مربی بودم. در تیم ملی جوانان، المپیک و تیم ملی ب بودم که با آقای مظلومی در غرب آسیا قهرمان شدیم. بعد هم که با آقای کی‌روش در تیم ملی همکاری کردم.

سوال: یک بار درباره جریان آشنایی با کی‌روش و همکاری با کی‌روش توضیح دادید. جریان این ماجرا را می‌گویید.

اوایل که آقای کی‌روش آمده بودند، در هتل المپیک اقامت داشتند و ما هم با تیم داماش در آنجا بودیم. شام خوردیم و وقتی آمدیم که به اتاق هایمان برویم، به عنوان یک ایرانی به ایشان خوشامد گفتم و آرزوی موفقیت کردم. ایشان گفت اگر وقت داری بنشین. یک مقدار درباره تیمم صحبت کردیم. همان کافی شاپ هتل المپیک قهوه خوردیم. همان موقع پرس و جو کردند و از من پرسید که بازیکن جوان دارید؟ گفتم بله علیرضا جهانبخش را داریم که ۱۶ سالش بود و من در رده بزرگسالان به او بازی می‌دادم. واقعا یک استعداد فوق العاده بود و خدا را شکر الان هم دیدید به کجا رسیده است. روز بعد سیموئز را به زمین کارگران فرستاد که جهانبخش را ببیند. ما آن موقع در لیگ دو بودیم اما همان سال هم به لیگ یک صعود کردیم و یک اطمینان حاصل شد. شماره من را گرفتند. یکی، دو بار هم جلسه رفتیم و گفتند می‌خواهی همکاری کنید؟ گفتم باید بازی‌هایمان تمام شود. او گفت تیم المپیک هم زیر نظر ما است و برای شروع باید به آنجا بروی. اگر یادتان باشد در زمان سرمربی‌گری منصوریان در تیم ملی امید، با تیم ملی بزرگسالان هم بازی دوستانه داشتیم و ایشان (کی‌روش) سر تمرینات هم می‌آمدند. همیشه تبادل افکار بود. بعد از حذف تیم ملی از انتخابی المپیک به علت استفاده از بازیکن غیرمجاز و دو کارته، ایشان هم  کار را ول کرد. اعتقادش این بود که مسائل فنی باعث حذف تیم نشد و مسائل اداری بود و به مربی ربط نداشت اما اول مربی را برکنار کردند.

مگر می‌شود ناراحت نشوم؟ همیشه هم گفتم که افتخار می‌کنم یک ایرانی هستم ولی متاسفانه یک سری افراد به خاطر منافع خود این را مطرح می کردند. ما که در ایران به دنیا آمدیم و ایرانی هستیم، نمی‌دانم چطور راجع به ما جسارت می کنند؟ این همه مربی خارجی به ایران می آید و این حرف‌ها را به آن‌ها نمی‌زنندسوال: در این هشت سالی که کار کردید، می‌گفتند چرا مربی ایرانی ندارد؟ شما بودید و تا آخر هم همکار کردید. ناراحت نمی‌شدید که می‌گفتند چرا تیم ملی مربی ایرانی ندارد؟

مگر می‌شود ناراحت نشوم، متاسفانه این حرف‌هایی اینطور مطرح می‌شد به خاطر منافع یک سری آدم خاص بود. بعد از این همه مدت هم هر جا می‌روم، مردم به حدی محبت دارند من شرمنده می شوم. مردم ما همه چیز را خوب می فهمند. یک عده خاص به خاطر منافع خود علم کرده بودند. یک مصاحبه هم داشتم که همین بحث شد و همیشه هم گفتم که افتخار می‌کنم یک ایرانی هستم ولی متاسفانه یک سری افراد به خاطر منافع خود این را مطرح می‌کردند.

شاید همین آدم‌ها بودند که اجازه نمی‌دهند ما ورود کنیم. ما که ایران به دنیا آمدیم و ایرانی هستیم، نمی‌دانم چطور راجع به ما جسارت می کنند؟ این همه مربی خارجی به ایران می آید و این حرف‌ها را به آن‌ها نمی زنند.

سوال: یک سوال را خیلی‌ها درباره شما مطرح می‌کنند که چرا مارکار آقاجانیان بعد از حضور در تیم ملی، در تیم دیگری حضور ندارد. گفتید که می‌خواهید مربی‌گری را در اروپا هم دنبال کنید. به لیگ ارمنستان هم رفتید. در سابقه خود، حضور در باشگاه‌ها و تیم ملی را هم دارید. انتظار هم می‌رفت که در باشگاهی فعالیت کنید. آینده مربی‌گری شما در چه وضعیتی است؟ جایی هم گفتید که ورود به فوتبال ایران سخت است؟

راجع به ایران در مصاحبه قبلی هم گفتم. فکر کنم نیازی به گفتن من نیست. شما، همکاران و کارشناسان می‌دانید شرایط فوتبال ما به چه صورت است. در این دو سال از لیگ یک پیشنهاد داشتم. من فضا را می‌دانم و می‌بینید لیگ برتر چقدر حاشیه دارد و چقدر مسائل بیرون زمین است. منظورم شلوغ بازی و این داستان ها و بقیه مسائل است که ما آن را اشتباهات می‌گوییم. چیزی که مهم است و در مصاحبه های قبلی هم گفتم، ۳۰ درصد مربیان هستند که واقعا براساس لیاقت و توانایی کار می‌کنند و موفق هم هستند و خودشان با لیاقتشان در فوتبال هستند. اگر قرار باشد بیایم، دوست دارم جزو آن ۷۰ درصد نباشم. تیم‌های صنعتی را مثال می‌زنم. اکثر تصمیمات را رئیس کارخانه می‌گیرد. حتی مدیرعامل و رئیس هیات مدیره هم تصمیم‌گیر نیستند. مابقی هم یک سری داستان‌های پشت پرده است که بهتر است نگوییم چون زشت است.

آخرین نمونه هم آلومینیوم اراک بود. بعد از اینکه خطیبی رفت و یکی، دو رو قبل از انتخاب آقای رحمتی، یکی از اعضای هیات مدیره زنگ زدند و تلفنی صحبت کردند و گفتند شما دو رای دارید و گفتند ما جلسه داریم و نتیجه را می‌گوییم. من هم اعلام آمادگی کردم اما همان شب رحمتی انتخاب شد. براساس چیزی که آقای مرفاوی و پورموسوی گفتند، این دو راهی اراک هم شدند اما خوشبختانه من را تا آنجا نبردند. به آقای مرفاوی گفته بودند که شما زیادی خوبی و ایشان هم در مصاحبه گفتند “من هم از این به بعد روی پیشانی خودم می‌نویسم قالتاق”. این یک نمونه است. بقیه آن ۷۰ درصد هم این داستان‌ها را دارند. درباره بقیه تیم ها هم باید از یک سری کانال باید ورود کنی و به آنجا برسی.

قبل از کرونا، با یکی از مدیران تیم‌های ارمنستان صحبت کردم ولی به کرونا خورد و فوتبال در کل دنیا تعطیل شد. خودم چندین ماه ماندم.

با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم

سوال: پس خودتان دنبال می‌کنید و می‌خواهید مجددا وارد این عرصه شوید؟

اگر قرار است ورود کنم می‌خواهم جزو ۳۰ درصد باشم و همه مسابقات را هم می‌بینم. نه فوتبال اینجا. همه فوتبال‌ها را می‌بینم.

سوال: شما هشت سال در تیم ملی و کنار کی‌روش بودید و گفتید می‌خواهید تجربه خود را به جوان‌ها منتقل کنید ولی فعلا نشده است.

نمی‌خواهم وارد جزییات شوم ولی متاسفانه اینطوری است. اگر نشد، مجبورم من هم مثل بازیکنان به کشور دیگری بروم و فعالیتم را ادامه دهم.

۳۰ درصد مربیان هستند که واقعا براساس لیاقت و توانایی کار می کنند و موفق هم هستند و خودشان با لیاقتشان در فوتبال هستند. اگر قرار باشد بیایم، دوست دارم جزو آن هفتاد درصد نباشم.

سوال: بارها گفتید که کی‌روش از خیلی ها ایرانی‌تر است. این حرف را روی چه مساله‌ای گفتید؟

این حرف مردم است. بعد از این همه سال هنوز هم می‌گویند. دو بار ایشان به خاطر مسائل تحریم صحبت کردند. یکی اینکه در انجام بازی تدارکاتی به مشکل خوردیم و آخری هم لباس‌ها و کفش‌ها برند نایکی بود که یک بار مصاحبه کرد و یک بار هم در استرالیا حرف زد که تحریمی که علیه فوتبال ایران می‌شود، خیلی ظالمانه است. شما دیده‌اید مربی دیگری در یک مسابقات آسیایی چنین چیزی را مطرح کند؟

سوال: فکر می‌کنم که با اینکه با پرتغال و اسپانیا هم بازی کردیم، مردم با اختلاف می‌گویند اولین بازی بزرگ ما با آرژانتین بود. کسی فکر نمی‌کرد ما اینطور بازی کنیم. در ۲۰۱۸ این تصور بود که ما می‌توانستیم موفق شویم اما در ۲۰۱۴ هیچ تصوری نداشتیم. کی‌روش چه چیزی را جا انداخت که در بازی دوم با آرژانتین به آن شکل بازی کردیم؟خود بازیکنان هم چنین تصوری نداشت که تا این حد خوب باشیم اما در آخر مسی توپ را گل کرد.

اولا واقعا آقای کی‌روش نیازی به تعریف من ندارد. الان هم با او کار نمی‌کنم. مردم درباره او قضاوت کنند. ولی همانطور که اشاره کردید بعضی دوستان می‌گفتند که می‌روند آنجا کیسه گل می‌شوند و پنج، شش گل می‌خورند. فقط بحث بازی با آرژانتین نبود. همانطور که فرگوسن هم گفته بود، ایشان خیلی روی جزییات حساس بود. آمادگی تیم ملی یک پروسه زمان‌بر بود اینطور نبود که در دو، سه روز چنین تمرینی را بدهد. بین بازی‌ها که تمرین خاصی نبود. باید از قبل آماده می‌شدی. در طول مسابقات فقط کار روحی و روانی انجام می‌شد. بازیکنان باتجربه و خوبی داشتیم. از خط عقب تا جلو خیلی باتجربه بودند. به خاطر همین به نحو احسن هم وظایفی که محول شده بود انجام دادند. در نیمه دوم شانس گل بیشتری داشتیم و اگر VAR بود، پنالتی روی اشکان دژاگه گرفته می‌شد، موفق می‌شدیم. نمی‌توانم در یک کلمه بگویم که این کار را کرد و ما موفق شدیم.

سوال: چه چیزی از آن بازی در ذهنتان مانده و متفاوت بود.

در آن بازی، بین دو نیمه غیر از مسائل فنی، تاکیدش این بود که حتما باید جلوتر بازی کنیم و وارد حمله شویم. همانطور هم شد. اگر خیلی عقب بنشینیم دیر یا زود اشتباه می‌کنیم و به مشکل می‌خوریم. اگر حمله کنیم، از فضایی که می‌دهند استفاده می‌کنیم. یکی، دو موقعیت قوچان‌نژاد و اشکان دژاگه داشتند. در ضربات ایستگاهی موفق بودیم و آن صحنه خطای پنالتی هم بود. اما نکته بارز بحث روحی و روانی بود.

سوال: گلی که از مسی خوردیم، در بدترین لحظه بود. بعد از این بازی، شرایط روحی و روانی تیم چطور بود؟

خیلی خوب رفته بودیم جلو و بازیکنان خیلی خوب کار کرده بودند. گل خوردن در آن شرایط سخت بود. همیشه گفتم که این گل‌ها فرق مسی و رونالدو با بازیکن معمولی است. فقط مسی و رونالدو چنین گل‌های می‌زنند.

متاسفانه VAR در جام جهانی با ما مهربان نبود. رونالدو پورعلی گنجی را زد و این حرکت اخراج داشت. پرتغال بدون رونالدو، به مشکل می‌خورد و ما یک مهاجم به خط حمله اضافه می‌کردیم. به خاطر اینکه او، رونالدو بود، داوران هم مماشات کردند.

سوال: تیم بعد از این بازی مایوس نشده بود که منجر به افت روحی مقابل بوسنی هم شود؟

خیلی تاثیر داشت. اگر مساوی می‌کردیم، ما دو امتیازی می‌شدیم. بازی بوسنی اینطور نبود. بوسنی شانسی نداشت و راحت بازی کرد. ما به لحاظ میانگین سنی هم بالاتر بودیم و یک مقدار از نظر بدنی به خصوص در نیمه دوم تحلیل رفتیم. سر یکی، دو اشتباه هم گل خوردیم. داشتیم خوب می‌شدیم که به مشکل خوردیم. در آن بازی هدفمان برد بود. این مساله به آماده سازی تیم هم بر می‌گشت. دو اردو داشتیم که دومی در آفریقای جنوبی بود. بازیکن استقلال و سپاهان یک هفته آخر اضافه شدند. به لحاظ فنی می‌گویم، شاید بازیکنان این دو تیم اگر از اول بودند، توان تیم ۱۰ درصد بالاتر می‌رفت، شرایط بهتر می‌شد و حتی جلوی آرژانتین بهتر عمل می‌کردیم. این مسائل تاثیر دارد.

سوال: مدل جدید این آماده‌سازی‌ها را قبل از جام جهانی ۲۰۱۸ دیدیم که بازیکنان یک روز به کمپ تیم ملی می‌آمدند.

بله یک روز در هفته بازیکنان در اختیار تیم ملی بودند و اردوهای بیرون هم بهتر شد. همان موقع بحث این بود که تقویم لیگ قهرمانان آسیا تغییر کند و کی روش نامه هم زد و در یک سمینار هم قبل از جام جهانی که تیم‌های المپیکی بودند، کی روش آنجا هم گفت که شما می گویید چه کار کنیم تیم‌های آسیایی موفق شوند اما ما نامه زدیم و درخواست دادیم که برنامه لیگ قهرمانان آسیا را در سال جام جهانی تغییر دهید اما این کار را نکردید. فکر می‌کنم بعد از ۲۰۱۸ این مساله را درست کردند.

در ۲۰۱۸ هم همین فکرها بود و همه می‌گفتند در این گروه کار ما تمام است. مربیان باشگاه خیلی کمک کردند و همکاری داشتند و تلاش و زحمات آن‌ها بود و در نهایت بازیکنان در تیم ملی جمع و جورتر و متحدتر شدند. بازیکنان لژیونر که در سطح تمرینی خوب و بالایی بودند. اگر اشتباه نکنم برای بچه‌هایی که در قطر بودند، تمرینات اختصاصی می‌گذاشت و در اردوی آخر  با تونس و الجزایر بازی کردیم. بازی‌های تدارکاتی ما خوب بود. قبل از آن هم با روسیه، شیلی و با سوئد بازی کردیم. با تیم‌های خوبی بازی کردیم. آخرین اردوی ما در ترکیه، ۲۰ روز قبل از جام جهانی خیلی به ما کمک کرد. امکانات باشگاه بشیکتاش خوب بود و بازی با ترکیه هم خوب بود که دو بر یک باختیم. بعد از این بازی تا جام جهانی،  پنج، شش تغییر داشتیم. باختیم اما خیلی کمک شد. قرار بود با یونان هم بازی کنیم که با ترکیه به مشکل خوردند. بحث مالی هم بود که دیگر نتوانستیم بازی کنیم. یک بازی درون تیمی هم با لیتوانی بازی کردیم که یک بر هیچ بردیم. بازی اصلی با ترکیه بود که خیلی کمک کرد.

با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم

سوال: در ۲۰۱۸ ذهنیت شما چطور بود؟ الان هم خیلی‌ها می‌گویند دوست دارم به جام جهانی ۲۰۱۸، بعد از بازی با مراکش باشم. شرایط و فضای تیم چطور بود؟

بدون اغراق می‌گویم بعد از قرعه‌کشی و اولین جلسه با کادرفنی، گفتم که می‌توانیم. کار خیلی سختی بود. قهرمان آفریقا، اروپا و جهان همگروه ما بودند. می‌توانستیم در گروه بهتری باشیم. اکثرا نظرشان این بود که کار سخت است. من هم نظرم این بود اما در جمع کادر گفتم سخت است اما شدنی است. با کار و برنامه‌ای که داشتیم گفتم شدنی است و غیر ممکن نیست. در آن شش ماه غیر از حضور بازیکنان، صبح ساعت ۹ مثل کارمند آنجا بودیم. شش ماه باقی مانده تا جام جهانی را به همین شکل کار می‌کردیم.

ارتباط ما با باشگاه‌ها به طور مستمر وجود داشت. اگر مساله رسمی بود، ایمیلی زده می‌شد. اگر بحث فنی هم بود، به طور تلفنی هم سوال می‌کردیم. فرکی، مظلومی، قلعه نویی، گل‌محمدی، مجتبی حسینی، دایی، منصوریان و حتی مرحوم کرانچار هم از کسانی بودند که مرتب در ارتباط بودیم

یک بار هم در استادیوم بازی استقلال را مشاهده می‌کردیم. روز بعد از بازی، بازیکنان استقلال برای ریکاوری آمدند که درب اتاق ما باز بود و با اوسیانو بازی استقلال را می‌دیدیم. پژمان منتظری برای سلام علیک آمد. گفت دیروز که در ورزشگاه بودید، چرا دوباره می‌بینید؟ گفتم باید هفت و هشت بار یک بازی را ببینیم و نکات را در بیاوریم. آن موقع سر تمرین تیم‌ها هم می‌رفتیم.

یک‌سری تبلیغات می‌شد. تعامل نبود اما من رابط بودم و مربیان شاهد هستند و هر کسی می‌گوید ارتباط نبود، اینطور نیست. زنگ می‌زدیم نظر خواهی می‌کردیم. کی‌روش می‌گفت نظرخواهی کنید. مثلا می‌گفتیم این بازیکن را زیر نظر داریم. خودشان چه نظری دارند؟ مثلا می‌گفتند یک بازیکن دیگر را هم بیشتر زیر نظر بگیرید. البته اینطور نبود که دعوت شوند چون پروسه حضور در تیم ملی طولانی بود اما بیشتر توجه می‌کردیم.

ارتباط ما با باشگاه‌ها به طور مستمر وجود داشت. اگر مساله رسمی بود، ایمیلی زده می‌شد. اگر بحث فنی هم بود، به طور تلفنی هم سوال می‌کردیم. فرکی، مظلومی، قلعه نویی، گل‌محمدی، مجتبی حسینی، دایی، منصوریان و حتی مرحوم کرانچار هم از کسانی بودند که مرتب در ارتباط بودیم.

سوال: درباره جام جهانی ۲۰۱۸ صحبت کنیم. یکی از سخت‌ترین بازی های ما مقابل مراکش بود که شاید کمتر از دیدار با اسپانیا و پرتغال هم موقعیت داشتیم.

به نظرم مراکش کمتر از اسپانیا و پرتغال نبود. تیمشان قوی‌تر هم بود. از نظر بدنی قوی‌تر بودند. می‌دانستیم کار سختی است. یکی از دلایلی که بازیکنان ما در بازی اول به اندازه اسپانیا و پرتغال خوب نبودند، این بود که بازیکنان ما جوان بودند. به خاطر همین سخت بود. جام جهانی با بازی‌های دیگر فرق دارد. هر چه از بازی گذشت، یک مقدار شرایط بهتر شد و آقای شجاعی کمک حال تیم بود. بیرون هم کمک می‌کرد. هر جا هست خدا خیرش دهد. ایشان از نظر اخلاقی و فنی عالی بودند. در نیمه اول دو موقعیت هم داشتیم. می‌توانستیم گل هم بزنیم، تک به تک هم شدیم. هر چه بازی‌ها گذشت، بهتر شدیم. برای آخرهای مسابقه برنامه داشتیم. برای هر سه بازی برنامه داشتیم.

سوال: در بازی با اسپانیا می‌توانستیم مساوی کنیم و بدشانس بودیم.

نوع بازی اسپانیا را می‌دانستیم که توپ را دوست داشتند. می‌دانید که به لحاظ سرعت بازی و پاس کاری مجبور بودیم فضا را بگیریم. خوب هم گرفته بودیم و توپ کاملا در اختیار ما بود و موقعیت کمی داشتند و گلشان هم تصادفی بود که به پای مدافع ما خورد وارد دروازه شد. موقعیت‌های خوبی داشتیم. اگر یادتان باشد طارمی یک ضربه سر خوب زد که بیرون رفت. گلی هم که عزت اللهی زد به نظرم سالم بود. ما از ۲۰ زاویه دیدیم. VAR می‌گوید باید شک داشته باشید و به یقین تبدیل شود. خود سردار می‌گفت توپ به من نخورده است. گفتیم حالا بازیکن است. دوربین مشخص نمی‌کرد و داور می‌توانست به راحتی گل را اعلام کند. واقعا بچه‌ها مو به مو به همه چیز را اجرا کردند. یک بحث مربی است که وظایف را می دهد و اجرا هم مهم است که بازیکنان خیلی خوب کار کردند و اجرا کننده بازیکنان هستند. خیلی خوب کار کردند.

سوال: بازی با پرتغال چطور بود و به آب و آتش زدیم که یک گل بزنیم و صعود کنیم.

نزدیک بودیم. آنجا هم متاسفانه VAR با ما مهربان نبود. صحنه ای که پیش آمد و رونالدو پورعلی گنجی را زد، اخراج داشت. دقیقه ۸۰ بود و پرتغال بدون رونالدو، به مشکل می‌خورد و ما یک مهاجم به خط حمله اضافه می‌کردیم. حداقل باید دو نفر را نگه می داشتیم که رونالدو را مهار کنند اما اگر او بیرون می‌رفت، دو، سه موقعیت به دستمان می‌آمد. فوتبال همین است دیگر. VAR می گوید یا قرمز باید بدهی یا هیچ کارتی نمی‌دهی. این را در جلسات قبل مسابقات توضیح می‌دهند. یا باید کارت قرمز می‌داند یا زرد هم نمی‌دادند. به خاطر اینکه رونالدو بود مماشات کردند.

به او گفتم کار خودت را کردی. گل های تو باعث موفقیت ایران شد. به او دلداری می دادم که زودتر ریکاوری شود. برای خودش می‌خواستم که این اتفاق را فراموش کنم و نمی خواستم فکر کند عامل ناکامی بوده است.

سوال: تصویری هست که بعد از ناکامی در صعود به جام جهانی و بعد از دیدار با پرتغال، به مهدی طارمی دلداری می دهید. به او چه می‌گفتید؟

همه بازیکنانم موقعی که بازی می‌کنند با تمام وجود و توان بازی می‌کنند. مخصوصا در آن دوره که از نزدیک بودم. خیلی از گل‌های طارمی باعث شد به جام جهانی برسیم. یک مهاجم هم دوست دارد گل بزند. اگر طارمی آن موقعیت را گل می‌کرد، کار بزرگی می‌شد. اگر طارمی با این تجربه در جام جهانی بود، قطعا از آن سخت‌تر را هم گل می‌کرد. وظایف مربی این نیست که وقتی تیم می‌برد خوشحالی کند. به هر حال باید کمک کنیم بازیکن به شرایط اول برگردد. کما اینکه خیلی طول کشید این اتفاق را فراموش کند. به او گفتم کار خودت را کردی. گل‌های تو باعث موفقیت ایران شد. به او دلداری می‌دادم که زودتر ریکاوری شود. برای خودش می‌خواستم که این اتفاق را فراموش کنم و نمی‌خواستم فکر کند عامل ناکامی بوده است.

یک سایت پرتغالی هم وقتی طارمی تازه به پورتو رفته بود، پرسید که نظرت درباره آینده این بازیکن چیست و بعد از بازی با پرتغال به او چه می‌گفتی؟ من دو بار مصاحبه کردم که گفتند نظرت چیست و چه می‌گفتی؟ گفتم بله قطعا طارمی موفق می‌شود. طارمی می‌تواند خیلی پیشرفت کند و به پله‌های بالاتر برود. خدا را شکر همین هم شد و مطمئنم بالاتر هم می‌رود. هر چند او دیر کشف شد اما موفق‌تر هم خواهد شد.

با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم

سوال: خیلی انتقاد به مسعود شجاعی و دعوت شدن او به تیم ملی وجود داشت.

او یک لیدر بود. هر تیمی یک لیدر می خواهد. مخصوصا در تیم ملی  خیلی لازم است. در آن جام جهانی اکثرا بازیکنان ما جوان بودند. فکر کنید اگر این بازیکنان تجربه لازم را در جام جهانی داشتند، چقدر موفق‌تر می‌شدند.

سوال: ارتباط بازیکنان با شما و با کی‌روش چطور بود؟ اینطور بود که بازیکنان در ارتباط مشکلات خود را با شما در میان بگذارند؟

به هر حال چه با من و چه با مربیان دیگر که اوسیانو بود، بازیکنان راحت‌تر مطرح می‌کردند و اگر چیزی بود اول به ما می گفتند. اگر می‌توانستیم حل می‌کردیم و یا مستقیما به کی‌روش منتقل می‌شد.

سوال: شنیدم که گاهی مواقع سخت می‌توانستند مطرح کنند. در واقع با سخت‌گیری‌های کی‌روش می‌ترسیدند که با او در میان بگذارند که مرتبط با نظم و انضباط تیم بود.

بستگی داشت که موضوع چه باشد. برای مسائلی مانند مرخصی گرفتن، می‌ترسیدند مطرح کنند (باخنده). چون کی‌روش درباره مرخصی گرفتن سخت‌گیری داشت. اگر ۱۰ روز اردو بودیم، حداقل دو بار اجازه می‌داد بازیکنان پیش خانواده خود بروند و تا صبح برگردند.

سوال: سخن پایانی؟

امیدوارم تیم ملی ایران بازی‌های خوبی بکند و به جام جهانی صعود کند. بازیکنان ما تجربه حضور در جام جهانی را دارند و در گروه نسبتا متعارفی قرار داریم. در جام جهانی بازی آسانی برای هیچ تیمی نداریم. این امکان بود که در گروه آسانی باشیم اما الان شرایط لازم را داریم که موفق شویم. تیم کنونی تجربه جام جهانی و جام ملت‌ها را دارند و در اروپا مقابل تیم های چلسی، یوونتوس و سایر تیم‌های بزرگ بازی می‌کنند و توقع مردم یک مقدار بالاتر رفته است.

با چه جسارتی می‌گفتند ایرانی نیستم؟/ فکر می‌کردند در جام جهانی کیسه گل می‌شویم

انتهای پیام