بورس اوراق بهادار و مفهوم خصوصی سازی
بورس اوراق بهادار و مفهوم خصوصی سازی

تعریف بورس اوراق بهادار در هراقتصادی مفهوم وجود بازار مالی یا بازار سرمایه و قدرت نقد شوندگی  را بخود اختصاص میدهد. به عبارت دیگر ورود سرمایه در گردش و در حمایت از تولید و توسعه جهت دار را بازار مالی یا بازار سرمایه  مینامند. چالش چند صد ساله بین بازار های پولی و بازارهای مالی […]

تعریف بورس اوراق بهادار در هراقتصادی مفهوم وجود بازار مالی یا بازار سرمایه و قدرت نقد شوندگی  را بخود اختصاص میدهد. به عبارت دیگر ورود سرمایه در گردش و در حمایت از تولید و توسعه جهت دار را بازار مالی یا بازار سرمایه  مینامند.

چالش چند صد ساله بین بازار های پولی و بازارهای مالی و به عبارتی بین بازار سهام و بازار بانک(پول) موجب شده سیاستهای توسعه در گیر و دار روشهای مبتنی بر غلبه یکی از این دو بازار مطرح و جهت گیری داشته باشند.

بسیاری از اقتصاد دانان بر این عقیده اند که بازارهای پولی ثبات لازم برای پایدار نمودن اقتصاد را ندارند و برای جهان سوم روشهای پول بازی را نوعا وارداتی و دیکته شده از جانب هدایتها و جریانات بیرونی و در بسیاری از مواقع جریان ساز برای کشورها تلقی میکنند.

امروزه اغلب اقتصاددانان به یک توافق نسبی در این موضوع رسیده اند که کامیابی اقتصادی یک کشور منوط به محدود کردن دخالت دولت در اقتصاد، دسترسی به بازار سرمایه قدرتمند و توزیع مالکیت تولیدی از بستر سهام داری در بنگاهها و حمایت از حقوق صاحبان سهام می باشد که می توان آن را تحت عنوان خصوصی سازی نام گذاری نمود.

خصوصی سازی در اقتصاد در مقابل اقتصادهای دولتی و خارج از مالکیت مستقیم مردم مطرح شده است و فرایندی است که در طول دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰میلادی در مقیاسهای مختلف بزرگ و متوسط و کوچک آغاز شد و طی دهه گذار از آن محدود کردن اساسی نقش دولت در اقتصاد را شامل گردید. بر جسته کردن نقش مالکیت مستقیم مردم در خصوصی سازی شرکت ها و مؤسسات دولتی ثمره این تلاش ها است.

از حدود ۵۰ سال گذشته در اقصی نقاط جهان ، خصوصی سازی بمنظور افزایش نظارت و افزودن بر نرخ بهره وری در بنگاهها و در راستای تعدیل اقتصادی، بازار بورس را به عنوان کاراترین ابزار خود شناسانده و با افزودن بر شیوه های نظارتی در مقررات آن را بکار گرفته است.

خصوصی سازی، در ادبیات مالی به صورت های مختلف تعریف شده است. برخی تحلیلگران اقتصادی ، خصوصی سازی را به عنوان فروش دارایی های تحت مالکیت دولت تعریف و ارزیابی و معرفی کرده اند.

بر اساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در متد ها و مکانیزم های اقتصادی، و حتی تجارب مختلف در اقتصادهای پایدار عوامل تعیین کننده رشد در هر اقتصادی بین کشورها علاوه بر عوامل اصلی تولید ، نیروی کار و سرمایه ، مجموعه شرایطی است که استفاده کاراتر از عوامل تولید را در سطح بنگاه های اقتصادی عملی می نماید. مطالعات متعددی در چارچوب کلان اقتصادی و در قالب الگوهای رشد و نیز در چارچوب مطالعات خرد اقتصادی که شرایط مدیریت بنگاه های تولیدی را در راستای ارتقای بهره وری عوامل تولید مورد توجه قرار می دهند انجام شده است.

بسته به سیاستهای اقتصادی در هر کشوری بشرط عدم وجود باند بازیهای ماسونیسمی و خصولتی سازیها خصوصی سازی از دو طریق می تواند بررشد تولید و گرایش واقعی مردم در سرمایه گزاری و ایجاد امنیت پایدار در اقتصاد موثر واقع شود.

در بادی امر اینکه نوعی از خصوصی سازی به صورت مستقیم، در رشد اقتصادی اثر خواهد گذاشت که برای این منظور، مبانی نظری الگوهای رشد اقتصاد متناسب با سرزمین و آمایشهای جهت دار بومی  ارائه و قابلیت اجرا بیابند .  و از طرف دیگر، خصوصی سازی از طریق سرمایه گزاری های سالم و بدون بالون سازی بر رشد اقتصادی اثرگذار گردند.

اگر چه مراقبت دولتها از گرد بادهای مخرب واثار غیر مستقیم که در این جهت، الگوی اصل امنیت و  شتاب سرمایه گذاری معرفی می شوند نیز لازم است که فرایند اثرگذاری خصوصی سازی از طریق بازار بورس را تقویت و پایدار و مردمی نماید.

در چنین حالتی است که نتیجتاً، رونق بازار بورس، منجر به تجهیز و گرایش نرخ پس انداز در منابع سرمایه ای بیشتر و رشد اقتصادی خواهد شد.

گسترش حضور ملی در خصوصی سازی می تواند نقد شوندگی بازار را افزایش داده و منجر به بهبود وضعیت داد وستد در بورس گردد.

نقدشوندگی بازار به معنی توانایی تبدیل سهام به وجه نقد با کمترین هزینه معامله می باشد و در جامع ترین تعریف، نقدشوندگی بازار، عبارت است از توانایی انجام معاملات در حجم بالا، با حداکثر سرعت، حداقل هزینه و حداقل اثر قیمت. و همین تعریف برای بکار گیری و گسترش منطقه ای بورس در اقسام مختلف حتی خرید و فروش ارز خصوصی سازی را واقعی تر نماید.