تاخیر استقلال اروپا تحت تاثیر انتخاب بایدن
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد ,انتخاب دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ نقطه عطفی برای بسیاری از کشورهای دنیا بود که با درونگرایی آمریکا در راهبرد جبران عقبماندگی از چین خود راهبرد جدیدی را تجربه کنند.
هم روسیه از عملکرد ترامپ انتفاع زمینهسازی برای اقتدار بیشتر بدست آورد و هم اروپا به نوعی به ضعف بنیه نظامی خود در عدم استقلال و اجبار تبعیت از ناتو بفکر ایجاد ارتش مستقل افتاد. انتخاب جو بایدن اما میتواند در سرعتی که هر دو اردوگاه سیاسی جهان، اروپا و روسیه برای خود تدوین نموده بودند، ایجاد نماید. اخیرا و در همین رابطه جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا با انتشار یادداشتی بلند سعی کرده است چرایی «استقلال استراتژیک اروپا» در جهان را توضیح داده و نگرانی خود را در این زمینه ابراز نماید. وزیر خارجه پیشین اسپانیا، هرچند با فرصت مناسب برای نوسازی روابط اتحادیه اروپا با آنسوی اقیانوس اطلس در پی انتخاب جو بایدن موافق است و معتقد است انتخاب بایدن بسترساز اقتصاد عاقلانه تری برای اروپا خواهد بود و زمینه گسترش روابط صلح آمیز در جهان را فراهم میکند، اما همزمان معتقد است که اتحادیه اروپا باید بدون توجه به تغییرات در شبکه چینشها و نگاه جدید کاخ سفید به تعاملهای با کشورها «سعی در گسترش افکار و ارزشهای مربوط به خودش نیز داشته باشد.» جوزپ بورل با اشاره به یکی از نوشتههای مونتسکیو، نویسنده شهیر فرانسوی در قرن هجدهم، با عنوان «چگونه می توان پارسی(ایرانی) بود؟» مینویسد «ما اروپاییها هم باید این سوال را مطرح کنیم که چگونه اروپا میتواند [ یک اروپا باشد] و به عبارتی یک استقلال استراتژیک داشته باشد؟» مقصود نماینده عالی سیاست خارجی اروپا در این مکتوب هشیاری دادن به کشورهای اروپایی است که تحت تاثیر مبارزه جدی ترامپ با اروپا در ضربه زدن به یورو در مقابل دلار چه میزان مجبور به عملگرایی در جهت دفاع از ارزش پول خود شدند و این موضوع ممکن است با انتخاب جو بایدن در حد و اندازهای فروکش کند اما پتانسیل یک انتخاب دیگر در مسیر شکننده کردن اتحاد غرب همیشه وجود دارد. در نوشته نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا میخوانیم که همواره بحث استقلال استراتژیک بدلیل ترس از انفعال آمریکا، توسط رهبران و سیاستمداران اروپایی به تاخیر انداخته شده است. با این حال بحران شیوع کرونا نشان داد که «اروپا نیاز دارد تا در زمینههای اقتصادی و فناوریها به استقلال استراتژیک دست یابد.» آقای بورل تاکید میکند که عملا چنین اتفاقی در مسیر نگاه و عملکرد دونالد ترامپ در چهار سال اخیر افتاده است. اینکه در اردوگاه غرب چرا و چگونه میتوان به اتحاد معنی داد البته یک پاسخ تعریفدار نداشته و نخواهد داشت و اینکه اروپا را به تنهایی هم بتوان در چارچوب یک اتحاد پایه دار معرفی کرد هم خود بدلیل رفتار برکزیت از جانب انگلستان تئوری شکننده ایست. اما این همبستگی با آمریکا فقط در جنگ جهانی دوم علیه روسیه معنیدار بوده است و در بسیاری از چارچوبهای ذاتی اعم از فرهنگ و سیاست و حتی در ده سال گذشته در اقتصاد کاملا اعتبار و ارزش تعریف خود را از دست داده است. بجز آنچه که در بنیانهای تمدنی این افتراق را موجب میشوند امروز عامل سومی هم بروز نموده که تحت تاثیر اقتدارگرایی اقتصادی در جهان این اتحاد را بیمعنی نموده است. کالای چینی تحت تاثیر سلطه سنگین حزب کمونیست چین بر مردمش در رقابت با همه جهان از قیمت بهتری برخوردار است و نیاز جهان به این کالا روز به روز افزایش می یابد و بدون شک مقررات جهانی شدن غربی را در خواهد نوردید و همین عامل موجب اندیشهگرایی تک تک کشورهای غربی نسبت به شرایط مردم خود در بحث اشتغال و هزینه مصرف شده است. اتحاد اروپا و آمریکا ممکن است در چارچوبهای نظامی امنیتی حتی با هزینه بسیار زیاد عملی از روی ناچاری تلقی شود اما اتحاد اقتصادی هیچ مفهوم عقلانی در پی نخواهد داشت. اینکه آلمان و فرانسه تاکنون هزینه اتحاد اروپا را در مواجهه با ارزش یورو و تامین اشتغال در اروپا پرداختهاند یقینا تحت تاثیر کاهش صادرات در تقابل با چین ادامه نخواهد یافت و اگر قرار باشد استقلال را به معنی اساسی آن تعریف کنیم این راهبرد چیزی جز افتراق از اتحاد با آمریکا در قدم اول و پراکندگی کشورهای اروپایی در قدم دوم در بر نخواهد داشت. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد