باگذشت ۴روزه از مهلت ثبت نام داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ٩۶که مسئول قوه مجریه تا سال ١۴٠٠ هجری خورشیدی را برای انتخاب به عهده رای مستقیم مردم میگذارد و صرف نظر از طفیلی های ثبت نام نموده که خود هم واقف به نتیجه اند،
سه جریان در انتخابات پر رنگ ترین شرایط حضور را رقم زده اند که همین سه جریان از ابتدای پیروزی انقلاب در ساختارخودی نشان دادن خود به مردم و در چار چوب رعایت قانون اساسی چالش آفرین بوده اند .
جریان اول جریانی است که همواره راه و خط مشی امام خمینی رحمت الله علیه را بعنوان پاسدار و دلسوز انقلاب بدون هیچ نوع وابستگی به چپ فکری یا راست القائی در دستور کار خود قرار داده و تا مرز شهادت و بدور از دنیا پرستی و اشرافیت طلبی بدنبال تحقق منویات خالص و بی پیرایه انقلاب اسلامی در نمادهای برجسته ای چون استکبار ستیزی و محرومیت زدایی از مردم و مطالبه و اجرای سیاستهای استقلال طلبانه و توسعه پایدار در سیاست و اقتصاد و فرهنگ بوده است و محور این جریان به اتکای اصل ولایت فقیه در قانون اساسی هم در زمان حیات امام (ره) و هم در انتخاب تالی تلو امام(ره) یعنی حضرت آیت الله العظمای خامنه ای ، بعنوان جریان ناجی انقلاب تداوم یافته و تبلور عینی امروز آن در انتخابات ٩۶ جناب آیت الله حاج سید ابراهیم رئیسی حفظه الله تعالی قرار گرفته است.
جریان دوم جریانی است که هم در ادوار اولیه بعد از پیروزی انقلاب و هم در دوره دفاع مقدس و هم در ادوار بعد از آن حول محور ارتباط سازی در داخل و خارج و قبضه قدرت و در حد توان به منحرف کردن منویات امام (ره) با سیاستهای پنهان و آشکاردر لابلای ساختار حکومتی حضور جدی و تاثیر گذار داشته و با نوعی مراوده با اروپا و خصوصا انگلستان سعی در دور نگهداشتن امریکا از صحنه های جدی سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی نموده که محور آن بعنوان یک شخص اکبر هاشمی رفسنجانی بوده است و بعد از فوت او کسانی کج دار و مریز سعی در حفظ این جریان در جمع کردن برخی احزاب باوعده وعید های پشت پرده نموده تا چرخه قدرت را به نام و دست خود محافظت نمایند و در برخی ادوار هم موفقیت هائی داشته اند در جریان فتنه ٨٨ میرحسین موسوی را محور نموده و در انتخابات ٩٢ حسن روحانی محور این جریان بوده که موفق به کسب اکثریت شکننده رای ملت ایران گردید که صد البته این موفقیت به کمک داخل و خارج و عواملی تامل بر انگیز با ساختار سازی برای پاره پاره کردن آراء طرف مقابل صورت پذیرفت.
جریان سوم جریانی است که در انتخابات سال ٧۶ بامحوریت شعارهای حقوق بشری امریکایی همانند ایجاد جامعه مدنی از پرده پنهان اقدامات به صحنه حضور جدی و علنی پای گذاشت و در مناسباتی هم سعی در شکستن بازوان حمایت از مقاومت در عراق و لبنان و سوریه نمود ولی با افشای برخی روابط به حاشیه رفت و با اعمال قانون و محدودیت های گوناگون در حد ائتلاف با جریانات سیاسی دیگر و با شعار فریبنده اصلاحات در صحنه حضور می یابد که در انتخابات ٩۶ محمود احمدی نژاد با هدایت اسفندیار رحیم مشائی سعی در احیای حضور و خط ایشان بنفع خود نموده و با نماد خود و برخی ارتباطات غیر محسوس که جریان منصور آریا یکی از آنان بوده است با شعار فریب مردم در توزیع یارانه ٢٠٠ هزارتومانی امید به گذر از سد شورای نگهبان دارد.
شناخت جامع نسبت به این سه جریان موجب خواهد شد ملت بزرگ و قهرمان حفاظت از دستاورد امام (ره) راه حفظ استقلال و آزادی در جمهوری اسلامی را با فراصت و بصیرت بین سرگی و نا سرگی انتخاب نموده و با هضم نشدن در هیاهوی تبلیغات انتخاباتی ، زمینه نجات کشور از بن بست اقتصادی که در اثر سیاستهای دولتهای نهم تا یازدهم فراهم آمده نجات دهند.
محمود احمدی نژاد در سخنرانی اهواز خود با شیوه ای دو پهلو به رهبری تاخت و به خیال خام خود مبنی بر اینکه مردم از شرایط اقتصادی خسته ، از منویات و رهنمودهای رهبری نظام عبور کرده و علیرغم عدم التزام او به ولایت فقیه او را بر میگزینند!
حسن روحانی در طول چهار سال ریاست خود هرجا رهبری محوری را برای مبارزه با استکبار برای ملت تبیین فرموده اند با نیش و کنایه و گوشه زدن در کلام و عمل موجبات تقابل غیر مستقیم با رهبری را فراهم آورده است.
لذاست که هم جریان دوم و هم جریان سوم برای کشور مخاطره انگیز تلقی میشوند
زیرا نشان میدهند راه خود را تلویحا مغایر راه و خط مشی رهبری میدانند از همین روست که آرزوی قلبی حقیر این است که شورای نگهبان با صلابت و درایت و شجاعت این دو جریان که بار ها عدم التزام خود به ولایت فقیه که اصلی پایدار در قانون اساسی و برتر از قانون نقش اعتقادی برای ما ایرانیان شیعه دارد، را از محور انتخابات بزداید و اجازه دهد انتخاباتی بی پیرایه در این کشور انجام پذیرد که اگرچه و با این اقدام هم صدا و سیمای نحس بی بی سی و از آن نجس تر عوامل خود فروخته در وی او ای و رادیو فردا سعی در حمایت از کسانی خواهند نمود که حتی با درصد کمی امتیاز تبعیت مطلق از ولایت فقیه را نداشته باشند

اینجاست که ملت بزرگ و سراسر افتخار افرین و هوشیار ایران نه فریب شعارهای بی اساس و فریبنده دیکته شده برای انحراف را خواهند خورد و نه از یک انتخاب دقیق که منویات امام امت خمینی کبیر و تالی تلو حی و بیدار او مقام معظم رهبری را تحقق خواهد بخشید ، بسادگی خواهند گذشت.
ایران اسلامی در طول سی وهشت سال رنگ قوه مجریه ای همسو با ولایت را بخود ندیده است و همه بدبختی های مدیریتی در حوزه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در کشور اعم از دامن زدن به فقر و نداری و بیکاری و بدبینی نسبت به اسلام و انقلاب از همین ناحیه بوجود آمده است.
و این یک اتمام حجت است که :
*مشکلات کشور فقط با انتخاب همسو با نظام و رهبری قابل حل است.
*نجات اقتصاد با راه حل مقاومت میسور خواهد بود.
*اعتلای ایران اسلامی در عدم وابستگی به قدرتهای استکباریست.
*تمسک به ذیل عنایت و هدایت دینی موجب توسعه در کشور خواهد بود.
*ظهور به تحقق نخواهد پیوست مگر دولتی همراه با ملتی بستر آنرا فراهم آورند.
والسلام