چرا فرانسویها یکی به نعل، یکی به میخ میزنند؟
چرا فرانسویها یکی به نعل، یکی به میخ میزنند؟

موضوع آزمایشهای موشکی ایران در جریان مذاکرات برجام و حتی پسا شکست برجام دستاویز بعضی از کشورهای غربی از جمله آمریکا و به تبع آمریکا انگلیس و فرانسه بوده است و با بهانه جویی های مختلف سعی در تحمیل برجام موشکی هم به مذاکره کنندگان ابرهوشمند کشور جمهوری اسلامی ایران بوده اند و اگر نبود […]

موضوع آزمایشهای موشکی ایران در جریان مذاکرات برجام و حتی پسا شکست برجام دستاویز بعضی از کشورهای غربی از جمله آمریکا و به تبع آمریکا انگلیس و فرانسه بوده است و با بهانه جویی های مختلف سعی در تحمیل برجام موشکی هم به مذاکره کنندگان ابرهوشمند کشور جمهوری اسلامی ایران بوده اند و اگر نبود پیروزیهای جبهه مقاومت و قدرت گرفتن جناح مخالف برجام در کشور، بدون شک دولت برجام پذیر جمهوری اسلامی ایران این تحمیل ثانوی و ننگ آفرین را نیز با توجیهی تبلیغاتی به ملت ایران تحمیل مینمود.

طی چند روز اخیر وزارت خارجه فرانسه تأکید نموده است که این کشور موضع اخیر آمریکا در مورد ایران و یمن را جدی می‌گیرد.

این موضوع یعنی تلاش جدید کشورهای غربی به رهبری آمریکا و جنجال آفرینی فرانسه برای تهدید ایران در جنوب خلیج فارس. اخیرا نماینده  آمریکا در سازمان ملل مدعی شده است که نیروهای یمنی در ماه جولای از موشک‌های ایرانی «قیام» استفاده کرده‌اند. وی با استناد به این ادعا که اولین بار از سوی عربستان مطرح شد، گفته است که «تهران قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را که ایران را از انتقال سلاح به خارج از کشور خود منع کرده‌اند، نقض کرده است.»

بعد از آن نیز «الکساندر جئورجینی» معاون سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در واکنش به بیانیه هیلی، گفت: «ما شواهد و قرائن آمریکایی‌ها را در جریان موشکی جدی می‌گیریم و پایبندی ایران به تمام قوانین بین‌المللی از جمله ممنوعیت انتقال سلاح بر اساس قطعنامه ۲۲۱۶ و ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را مهم تلقی میکنیم.»اینکه قرار بود رئیس جمهوری فرانسه به ایران سفر کند و به دلایلی مشکوک و اظهار نشده نیامد و حال قرار است حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران به فرانسه رفته و به نوعی ایشان را کمی از خر شیطان بسمت روابط اقتصادی پر بار در جمهوری اسلامی متمایل تر نمایند هم خود قصه ای مطول است که در این مقال نخواهد گنجید اما این مبحث که با توجه به پیروزی قاطع و محیر العقول

رزمندگان مسلمان ایرانی ، سوری ،عراقی، روسی،  بر دشمنی که قرار بود با تشکیل دولت در کشوری تازه ساز مثلا فاتحه مقاومت را در کل منطقه بخواند،  ما هنوز باید دست زیر را گرفته و به نظرات کشورهای بانی ماسونیسم مانند انگلیس و فرانسه گردن تسلیم فرو نهیم واقعا محل تعجب و هزار شک و شبهه است. آیا میتوان فراموش نمود که  همین چند ماه پیش محمد جواد ظریف در سفر به اروپا در تلاش بود تا نظر شرکت های اروپایی را برای تجارت با ایران جلب کند و به همین منظور به ایتالیا، آلمان، و فرانسه سفر کرده بود، مگر همین فرانسوی ها میزبان نشست منافقین در پاریس نبودند؟

این موضوع نشان دهنده این بود که فرانسوی ها در عین حالی که تلاش دارند بازار ایران را برای کسب منافع اقتصادی مونوپول خود کنند به دنبال ایجاد موانع امنیتی برای تهران به این طرف و آن طرف راه افتاده اند. اگر چه در همان برهه زمانی بسیاری کارشناسان سیاسی امنیتی این سفر وزیر امور خارجه را کم توجهی به مسئله عزت ملی تعبیر کردند و باز اگرچه خیل عظیمی از آمریکایی ها در آن نشست منافقانه حضور یافتند، تا جایی که سه نماینده فعلی کنگره امریکا در آن نشست حاضر بودند  و «تغییر رژیم اسلامی» کلید واژه سخنرانان آمریکایی و غربی این نشست بود، همه اذعان داشتند که آنچه برجسته بود نقش و تاثیرگذاری  وزارت خارجه فرانسه در این زمینه نبود؟ پس این همه همگرایی با فرانسه که دائما در بیانات مسئولینش یکی به نعل و یکی به میخ میزنند، چیست؟

آیا واقعا ما با فرانسه که پشت پرده تمام همت خود را مصروف «واژه رژیم چنج» میکند، همگرایی معنی و مفهوم دارد؟

نمیدانم این شکایت را به کجا باید یرد که منافع ملی و مصالح انقلاب را فدای روابط گروهی و پنهان میکنند و همه ساکت نشسته و سخنی نمیگوییم؟

لابد فردا امانویل ماکرون فرانسوی علاقمند است بعد از سفر روحانی به تهران آمده و با رهبر انقلاب دیدار نموده و اراجیفی جسارت آمیز بیان نموده و سپس برود و همین اراجیف را در تریبونها بیان کند که من اتمام حجت کرده ام تا شاید توسط کشورهای دشمن نظام اسلامی مقداری به جیفه فرانسه کمک شود؟

واقعا به این شیوه رفتار میتوان سیاست خارجی مستقل برای یک نظام انقلابی و اسلامی ترسیم کرد؟

شما را بخدا شما قضاوت کنید. والسلام

حمیدرضا نقاشیان