تفاوت عرفان حلقه با عرفان اسلامی
تفاوت عرفان حلقه با عرفان اسلامی

عرفان حلقه یک عرفان اسلامی نیست و طریقت آن بر مبنای اتصال شبکه شعور کیهانی با تفویض شخص طاهری است و عرفان اسلامی – اهل بیتی متکی بر اعتقادات صحیح اسلامی تزکیه نفس عمل به شریعت محمدی صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت پاکش می باشد. در اسلام ناب هیچ طریقتی مبنی […]

عرفان

عرفان حلقه یک عرفان اسلامی نیست و طریقت آن بر مبنای اتصال شبکه شعور کیهانی با تفویض شخص طاهری است و عرفان اسلامی – اهل بیتی متکی بر اعتقادات صحیح اسلامی تزکیه نفس عمل به شریعت محمدی صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت پاکش می باشد. در اسلام ناب هیچ طریقتی مبنی بر اتصال به شبکه ادعایی طاهری تایید نشده و این بدعت بایستی ریشه کن شود.
عرفان حلقه افسانه بود
قسمت سوم
تفاوت عرفان حلقه با عرفان اسلامی
حجّت الاسلام محمّد رضا انهاری
کارشناس نقد عرفان های نوظهور
آیا عرفان حلقه اسلامی است؟ و نام نهادن عرفان براین جریان انحرافی صحیح می باشد؟
ما برای قضاوت نسبت به این موضوع بایستی مبانی اعتقادی و ادّعایی این جریان را بررسی کنیم و ببینیم که خواستگاه دین اسلام چیست و نظریات طاهری بر چه اساسی است و این نظریات تا چه حد اسلامی بوده و آیا طبق نظر طاهری درمقدمه کتابش که می نویسد «عرفان کیهانی (حلقه) که عرفانی ایرانی و اسلامی و بر خاسته از فرهنگ ماست»(عرفان کیهانی-۵۵) تا چه میزان این ادعا صحت دارد؟ چون اینگونه نیست که شخصی در جامعه نظریاتی مطرح کند و مثلا بگوید راه سعادت اینی است که من می گویم و همگان بایستی آن راه را طی کنند تا نجات پیدا کنند! بحمد الله شیعه علاوه بر کتاب قرآن از معارف غنی اهل بیت علیهم السلام بهره مند می باشد و تمامی ادعاهای مدعیان را می توان با این ملاک سنجید و صحت و سقم آن را مشخص نمود و اتفاقا تشخیص این موضوع مسئله ی دشواری نمی باشد.
راهی که محمد علی طاهری به عنوان راه عرفانی معرفی می کند بر مبنای اتصال به شبکه شعور کیهانی است که نحوه انجام آن به این شکل است: طاهری و شاگردانش بایستی این اتصال را به افراد تفویض کنند تا دیگران نیز از این فیض بهره مند شوند و اگر طاهری نباشد اتصال به این شبکه بسیار دشوار و حتی ناممکن است، تمامی مراحل سلوکی این عرفان ادعایی از طریق دریافت های حلقه های متعدد توسط طاهری و شاگردانش تفویض شده که یک سالک بایستی آنها را از تفویضات طاهری دریافت کند و غیر از این به بیراهه رفته و در نا آگاهی به سرای دیگر منتقل خواهد شد و این اصل جدایی ناپذیر این شاخه عرفانی است و بدون اتصال و تفویض هیچ چیزی ممکن نیست!(انسان از منظری دیگر-۸۷) جالب این است که طاهری در چند صفحه بعد بیان می دارد که « درعرفان حلقه عوامل انسانی و… نقشی در ایجاد اتصال و دریافت های ماورایی ندارد» (همان-ص۹۳) و جالب تر اینکه از تبیین ماهیت شبکه شعور کیهانی نیزعاجز است و میگوید و ماهیت این اتصال مبهم نگه می دارد و می گوید باید از طریق ما به آن متصل شوید : « منظور از اتصال در فرادرمانی، برقراری نوعی ارتباط است که هیچ تعریف دقیقی ندارد»(همان – ۸۶ ) با اینکه تعریف درستی از عرفان و شبکه اتصالی بیان نمی دارد، افراد را مجبور به برقراری این اتصال مبهم و در برخی موارد گزارش شده خطرساز می کند و اصرار دارد که این عرفان راه عشق و تجربه است و نیازی به تعریف ندارد. (انسان از منظری دیگر- ۶۹ و ۸۶ )

وی با نادیده گرفتن شبکه ی گسترده پیامبران الهی و امامان، در روزنامه صبح اقتصاد ۸۸/۰۹/۰۳ بیان می دارد: «انسان ابتدا زندگی شبه حیوانی داشته و راجع به خود و هستی هیچ گونه آگاهی نداشته است. انسان پس از طی هزاران سال توانست اعداد را کشف نموده با کمک اعداد، واقعیت ها را اندازه گیری کرده و شمارش نماید. او پس از طی قرون متمادی موفق به کشف قوانین حاکم بر جهان هستی شد و به این نکته مهم پی برد که اراده خداوند از طریق قوانین بر جهان هستی اعمال شده است سپس توانست با کمک قوانین به تعریف جهان هستی بپردازد. آخرین مرحله ای که انسان موفق به شناخت آن شده است پله ی “هوشندی” یعنی هوشمندی حاکم بر جهان هستی است او نه تنها به وجود هوشمندی پی برده است بلکه استفاده ی عملی از آن نیز دست یافته است» (صبح اقتصاد-شماره ۱۶۲۸) ملاحظه می کنید که هیچ قلب سلیمی چنین ادبیات توهین آمیز به ساحت مقدس انبیا و اولیا الهی را ولو در قالب نگارشی به ظاهر آراسته نمی پذیرد . ایشان علنا بیان می دارد که بشر حیوان گونه زیسته و پس از هزاران سال با کشف عدد خود به شناخت جهان هستی پرداخته و خود به پله آخر و نهایی “ارتباط با هوشمندی” جهان هستی دست یافته که داعیه دار آن عرفان حلقه است و تفویضات این ارتباط بدست طاهری و شاگردان می باشد! وی با به تصویر کشیدن چهره اومانیستی از انسان و با نادیده گرفتن تمام پیامبران از حضرت آدم ابوالبشر نبی تا خاتم الانبیا و امامان علیهم السلام تا حضرت مهدی عج، جسورانه خود را پرچم دار فتح قلّه ی معرفت و عرفان معرفی می کند که صاحب تفویض این اتصالات و ارتباطات با شبکه شعور کیهانی (هوشمندی الهی) است و انسان را تنها و بی سرپرست و بی معلم معرفی کرده که کم کم به زمان طاهری رسیده و توسط او نجات پیدا می کند !! بنده تقاضا دارم که عزیزان با نگاهی دقیق تر به این جریان کاملا انحرافی نگاه کنند و فریب چند مقاله و سخنرانی تمجید طاهری از پیامبران و اولیای الهی را نخورند و ببینند ایشان چه را هدف گرفته و بدنبال چه می باشد؟ ایشان علنا می گوید بشر هزاران سال آوراه بود کم کم عدد را کشف کرد و در آخر توسط طاهری هوشمندی کشف و به شما معرفی می گردد.
اینجانب در شماره پیشین نیز عرض نمودم؛ طاهری در «مقاله منجی موعود» در وصف منجی می نویسد «معلم عهد آخر در این عصر، معرفتی به بشر عرضه می کند که تا به آن زمان به وضوح عرضه نشده است و یا به عبارت بهتر، کشف رمز نشده است، او می آید قرآن و کتب آسمانی را کشف رمز کند. حال شما خود قضاوت کنید این پازل چطور معنا میشود و هدف طاهری از بیان این همه کتاب و مقاله چیست و امام زمان موعود از دید ایشان کیست؟ و چرا این وظیفه خطیر معرفی هوشمندی الهی به دست ایشان انجام می شود نه وجود نازنین مهدی موعود عج طبق اعتقاد شیعه!
با طرح این مسائل از عرفان حلقه، براستی در عرفان اسلامی آیا چنین اعتقاداتی مورد تایید می باشد؟ که بگوییم عرفان حلقه یک عرفان اسلامی است؟ با همین توضیحات اندک در مورد اتصال به هوشمندی، به سادگی می توان کشف نمود، رابطه ادّعایی که در حلقه موجب اشراق می شود از طریق شبکه شعور کیهانی است و ربطی به اسلام و عرفان اسلامی ندارد و دیگر نیاز نیست مباحث متعدد را بررسی کرد و میتوان به بدعت موجود حکم نمود. حال در عرفان اسلامی بر رابطه انسان با خدا تعریف می گردد نه اتصال به شبکه هوشمندی!
طاهری مدعی است که برای شناخت هوشمندی حاکم بر جهان هستی باید حلقه های متعدد را بواسطه ما دریافت نمایید تا به کمال برسید که قبل از زندان رفتن ایشان بیش از پنجاه حلقه را معرفی می کند و می گوید ما بی نهایت حلقه داریم! که یکی از آنان فرادرمانی است(همان – ۸۳) اما در اسلام و عرفان اسلام میبینیم که ارتباط با خدا بواسطه تزکیه نفس و انجام عبادات با خلوص نیت و کسب معرفت از قرآن و اهل بیت بوده وطبق فرموده قرآن کریم خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است و نیازی به دریافت حلقه از کسی نیست!
موضوعیت عرفان حلقه شناخت شعور کیهانی و اتصال به آن است ولی در عرفان اسلامی شناخت ذات اقدس الهی و اسماء و صفات او، رسیدن به توحید حقیقی است.
با بیان این مطالب متوجه می شویم که عرفان حلقه از ابتدا تا انتها بدعتی بیش نیست ومتاسفانه پیروان این جریان به این موضوع نمی اندیشند که بدون تحقیق در این مسائل چرا خود معرف چنین نظریاتی می شویم که هیچ ریشه ای در اسلام محمدی و سلسله جلیله انبیا و اولیا ندارد.
به کجا چنین شتابان…