جشنواره «فیروزه» برای کدام مخاطب برگزار می‌شود؟
جشنواره «فیروزه» برای کدام مخاطب برگزار می‌شود؟

جشنواره «فیروزه» با تمرکز بر کالاهای فرهنگی ایرانی-اسلامی در حالی سومین دوره برگزاری خود را پشت سرگذاشت که هنوز ابهاماتی درباره میزان تحقق اهداف این رویداد مطرح است.  اینجا بوستان گفتگو است. هیچ نشانی وجود ندارد تا تو را راهنمایی کند و به سومین جشنواره کالاهای فرهنگی فیروزه برساند. هوا سرد است و جز نگهبان […]

جشنواره «فیروزه» با تمرکز بر کالاهای فرهنگی ایرانی-اسلامی در حالی سومین دوره برگزاری خود را پشت سرگذاشت که هنوز ابهاماتی درباره میزان تحقق اهداف این رویداد مطرح است.

 اینجا بوستان گفتگو است. هیچ نشانی وجود ندارد تا تو را راهنمایی کند و به سومین جشنواره کالاهای فرهنگی فیروزه برساند. هوا سرد است و جز نگهبان و چند نفر  دیگرکه خود از دست‌اندرکاران نمایشگاه هستند، کسی نیست تا با حضورش سرمای هوا را بشکند.

جاده باریکی را در پیش می‌گیری تا خود را به سالن اصلی برسانی و در این میان بر کشف و شهود خود تکیه می‌کنی. چون نه بر در و دیوار، چیزی آویخته شده تا راه را نشانت ندهد و نه کسی هست تا تو را راهنمایی کند.

از در اصلی بوستان گفتگو که وارد می‌شوی، چند صدمتری را پشت سر می‌گذاری و پس از آن به سمت چپ می‌پیچی تا وارد فضای نمایشگاهی شوی… اینجا ملغمه‌ای است از نوشت‌افزار، صنایع دستی، کتاب، کتاب- اسباب بازی و هدیه‌های فرهنگی. بی هیچ نظم و ترتیبی. رفت و آمدی زیادی هم نیست.

برگزارکنندگان، امید بسته بودند و تصور می‌کردند برپایی جایزه فیروزه، از یک سو به هم‌افزایی و تعامل بیشتر  وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مرتبط چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانون پرورش فکری، سازمان ملی استاندارد و دیگر نهادهای فرهنگی مرتبط می‌انجامد و از سوی دیگر فرصت ارزشمندی فراهم می آورد تا تولیدکنندگان یکدیگر را بشناسند و با مخاطب خود بی فاصله و رو در رو ارتباط برقرار کنند.

سیدعباس صالحی هم در مراسم اختتامیه جایزه فیروزه به ضرورت توجه به کالاهای فرهنگی اشاره و بیان کرده بود: موضوع این جایزه به کالاهایی می‌پردازد که ارتباط عمیق تر و پیوسته‌تری با فرهنگ دارند و کالاهای فرهنگی از چند جهت مهم هستند.  اول اینکه چنین کالاهایی استراتژیک هستند، یعنی تاثیرات بلندمدتی بر ذهن و روان انسان‌ها می‌گذارند و ورود بی‌رویه شان،  استقلال ملی را به خطر می‌اندازند. دوم این که از طریق این کالاها می‌توان به مراودات فرهنگی توجه کرد و سومین مساله این است که کالاها و محصولات فرهنگی درآمدزا هستند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حداقل دستاورد جایزه فیروزه را گردآوری یک بانک اطلاعاتی دانسته و افزوده بود: این جایزه تاکنون دستاوردهای حداقلی داشته است که کمترین آن گردآوری یک بانک اطلاعاتی در ارتباط با تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی بوده است. ضمن اینکه در ایام نمایشگاه، فرصت ارتباط میان مجموعه‌ها، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان پیش می‌آید و این تعامل به تقویت کارهای آینده کمک می‌کند. از سوی دیگر سازمان‌ها و نهادهای مرتبط هم به بهانه این جایزه گرد هم می‌آیند و بیش از گذشته به این نتیجه می‌رسند که اگر بخواهیم از هویت ایرانی-اسلامی‌خود حفاظت کنیم، باید به تقویت محصولات فرهنگی بپردازیم.

اما واقعیت این است که جایزه فیروزه آنچنان که باید در جلب مخاطب، موفق نبود و این موضوعی است که شرکت کنندگان در سومین نمایشگاه کالاهای فرهنگی فیروزه هم به درستی آن اذعان دارند و علت را در نبود تبلیغات مناسب می‌دانند در صورتی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌به عنوان برگزارکننده این جشنواره می‌توانست مخاطبان خود را بشناسد و جایزه فیروزه را بیشتر و بهتر به آنان معرفی کند. آن هم وقتی عالی ترین مقام این وزارتخانه از اهمیت کالاهای فرهنگی و استراتژیک و اقتصادی بودن این محصولات سخن می‌گوید.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی‌همچنین فعالیت در زمینه کالاهای فرهنگی را وابسته به نوآوری، برندسازی و تبلیغات دانست و یکی از وظایف دولت را حمایت از پژوهش‌های انجام شده در این زمینه و در قالب مقاله و کتاب و پایان نامه دانست. اما مساله اینجاست محصولات ایرانی- اسلامی‌تا چه اندازه می‌توانند با نمونه‌های خارجی رقابت کنند؟ کودک ایرانی، بت من و اسپایدرمن را می‌شناسد چرا که با این شخصیت‌ها در قالب فیلم و پویانمایی و کمیک استریپ آشنا شده؛ بر مسواک و خمیردندان و فرش و پرده اتاقش، تصویر مرد عنکبوتی و باب اسفنجی نقش بسته نه چهره‌ها و شخصیت‌های ایرانی؛ پس راه درازی در پیش است تا او نه با شخصیت های بومی مانوس شود و آنها را به شخصیت‌های شرکت والت دیسنی ترجیح دهد و طبیعی است که معرفی این شخصیت‌ها به کودک و نوجوان امروز، از عهده وزارت فرهنگ و ارشاد به تنهایی برنمی‌آید و عزمی‌ملی را می‌طلبد. روشن است که هنرمندان و تولیدکنندگان و مهم تر از همه صدا و سیما باید دست به دست هم دهند و در قالب روش‌های نوآورانه به معرفی شخصیت‌های ایرانی- اسلامی‌خود بپردازند.

نکته دیگری که بهتر است در دوره‌های بعدی جایزه فیروزه به آن توجه شود، زمان برگزاری نمایشگاه است. نمایشگاه «ایران نوشت» را مجمع تولیدکنندگان نوشت افزار ایرانی- اسلامی‌برگزار می‌کند و نمایشگاه نوشت افزار دیگری هم به همت کانون پرورش فکری، و هر دو پیش از شروع سال تحصیلی برگزار می‌شوند. جشنواره اسباب‌بازی هم تاریخ مشخص و ثابتی پیدا کرده؛ نمایشگاه صنایع دستی هم همزمان با ۲۰ خرداد و همچنین در آستانه آغاز سال نو برگزار می‌شود اما زمان برگزاری جایزه فیروزه هیچ معنا و مفهوم و مناسبتی ندارد و انگار هدف، برگزاری این جشنواره به هر کیفیتی است.

پرسش اینجاست آیا ظرفیت ما در زمینه نوشت‌افزار، کتاب، کتاب- اسباب‌بازی و صنایع دستی، همین است که در قالب جایزه فیروزه به نمایش درآمد؟ چند هنرمند صنایع دستی، ناشر و تولیدکننده برتر اسباب بازی در این نمایشگاه شرکت داشتند؟ آیا یک معنای هم افزایی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی‌و علی فریدونی، دبیر جشنواره بر آن تکیه داشتند این نیست که به جای برگزاری جشنواره‌های موازی، جشنواره ای درخور نام بلند کالاهای ایرانی- اسلامی‌ برگزار شود؟