دوشنبه شب رئیس جمهور روحانی در کاخ ریاست جمهوری مجری تلویزیون را ۶٠دقیقه به حضور پذیرفت و مجری هم سئوالات کف کف خیابان را از رئیس روحانی می کرد که بنظر میرسید این یک مصاحبه کاملا واقعی است اما امروز که از دوستان سئوال میکردم هریک به نوعی شاکی مابانه مصاحبه رئیس رانقد میکردند. اولین […]

دوشنبه شب رئیس جمهور روحانی در کاخ ریاست جمهوری مجری تلویزیون را ۶٠دقیقه به حضور پذیرفت و مجری هم سئوالات کف کف خیابان را از رئیس روحانی می کرد که بنظر میرسید این یک مصاحبه کاملا واقعی است اما امروز که از دوستان سئوال میکردم هریک به نوعی شاکی مابانه مصاحبه رئیس رانقد میکردند.

اولین کسی که مورد سئوال من واقع شد نگهبان ساختمانی بود که دفتر روزنامه در آن واقع است.

پرسیدم مصاحبه را دیدی؟ پاسخ : بله .

گفتم سئوالات شفاف بود؟ گفت بله.

گفتم پاسخ ها قانع کننده بود؟ گفت اصلا.

گفتم کجای پاسخ ها قانع کننده نبود؟

گفت روحانی ریا کاره ، اینجا که رسید شد پول مردم؟

هزینه حقوق های نجومی پول مردم نبود؟

هزینه ۵ سال تکیه به برجام پول مردم نبود؟

هزینه جبران خسارت صندوقها شد پول مردم؟

واقعا در مقابل این استدلال درماندم.

مردم ما نجیب و فکور و تحلیل گرند.

تفاوت بین حرف ریاکارانه و غیر آن را درک میکنند.

رئیس روحانی در مصاحبه با مجری رشیدپور در غالب وقت در مقابل سئوالات می خندید!

این خندیدن ها مصاحبه را به نمایش مبدل میکرد.

خدا نکند این خندیدن ها خنده به ریش ملت باشد.

کسی نمیداند قبل و بعد از مصاحبه چه گذشته که رئیس روحانی را در مقابل جدی ترین سئولات با لبخند مواجه میکند.

عبداله گنجی بعد از مصاحبه نوشت :

«چرا همه را با یک چشم می‌بیند؟ چون همه قرار است در آینده مجدداً رأی بدهند. دولت روحانی قیمت بنزین را سالانه ١٠درصد افزایش نمی‌دهد که بعد از پنج سال هزار و ۵٠٠ تومان شود. چرا؟ چون ممکن است در رأی چهار سال آینده اثر بگذارد. اما وقتی در چشم‌انداز آینده مسئله رأی منتفی می‌شود قیمت بنزین یک مرتبه هزار و ۵٠٠تومان می‌شود. یارانه را در طول پنج سال به صورت تدریجی قطع نمی‌کنند. چرا؟ چون ممکن است روی انتخابات آینده اثر گذارد اما بعداً یارانه ٣٠ میلیون نفر با هم قطع می‌شود. برخورد ریاکارانه با مردم اینجاست که همان کسانی که این اقدامات را انجام می‌دهند، هنگام اعتراض خیابانی، هم حق را به مردم می‌دهند و هم سینه چاک ملت می‌شوند و در عین حال کار خود را می‌کنند. آیا این احترام به مردم است؟ مردم احترام واقعی می‌خواهند هر چند تلخ باشد. در کلاس درس علوم انسانی از ٣٠دانشجوی دختر پرسیدم برای چه رشته علوم سیاسی را انتخاب کردید؟ فقط یک دختر افغانی اصرار داشت که با شناخت انتخاب کرده است. باید به این جوانان گفت شما که نمی‌دانید چرا این رشته را انتخاب کرده‌اید چطور در فردای فارغ‌التحصیلی از حاکمیت شغل می‌خواهید؟ با کدام کارآمدی؟ با کدام تخصص؟

امیرالمؤمنین(ع) در خطاب خود از «ای مردم» استفاده می‌کرد و تشر می‌زد و سرزنش می‌کرد. «ای مردم کوفه»، «ای مردم بصره شما…» چرا؟ چون برای علی (ع) قدرت از آب بینی بزغاله بی‌ارزش‌تر بود. در هر صورت قربان صدقه ‌ریاکارانه نمی‌رفت و درصدد فریب مردم با احترام کاذب نبود. معتقدم همانگونه که ملت حق دارند حاکمیت را پاسخگو ببینند و هزاران چرا را طرح کنند، حاکمیت نیز اشتباهاتی که ریشه آن در رفتار یا انتخاب مردم است را به آنان گوشزد کند. نیاز به سخن گفتن دوطرفه در نظام اسلامی – که حفظ قدرت اصالت ذاتی ندارد- بین مردم و حاکمیت لازم است. اینجا یک کشور غربی نیست که ذهن‌های مردم را برای فریب آنان بزک نماییم. برخورد تلخ‌ صادقانه حتماً برای ملت ما شیرین خواهد بود. ملتی که ذات آن با حقانیت و عبودیت پیوند خورده است از صداقت دوطرفه استقبال می‌کند. »

مرحوم رجبعلی نکوگویان مشهور به رجبعلی خیاط از قول پیامبر اکرم (ص) جمله های جالبی دارند .

این عارف الهی  از جانب رسول گرامی اسلام خطاب به مردم میفرمایند : ترک ده چیز در میان مردم موجب جایگزینی ده چیز دیگر میشود که به ترتیب زیرند:

اگر در هر جامعه ای  دعا کم شود  موجب نزول بلا خواهد شد.

اگر در هر جامعه ای صدقه دادن کم و کاهش داده شود امراض گوناگون فزونی می یابند.

اگر در هر جامعه ای عادت پرداخت ذکات ترک و یا کاهش یابد در آن جامعه به چارپایان خسارت وارد میشود

اگر در هر جامعه ای حکومت به مردم ظلمی روادارد موجب بلای خشکسالی خواهند شد.

اگر در هر جامعه ای زنا و تجاوز به عنف افزایش یابد، مرگ مفاجات و مردنهای ناگهانی شیوع می یابند.

اگر در هر جامعه ای  تخلفات قضایی توسط قضات اضافه شده و احکام به ناحق صدور یابند دشمن قدرت تسلط پیدا خواهد نمود.

اگر در هر جامعه ای ربا خواری افزون گردد موجب بروز زلزله خواهد شد.

اگر در هر جامعه ای  کم فروشی آن جامعه را با قحطی مبتلا خواهد نمود.

اگر در هر جامعه ای کمی انفاق،  اتفاق بیفتد مردم در مصیبت قتل واقع خواهند شد.

اگر در هر جامعه ای  دروغ شیوع پیدا نمود، بطوری که تشخیص راست از دروغ مشکل بنظر برسد آن جامعه دچار فقر فکری خواهد شد.

حال بیانات رسول گرامی اسلام را با وضع خودمان تطبیق بدهید ملاحظه می کنید که ما دچار چه بیماری های اجتماعی ای گردیده ایم؟

در این  شرایط طبعا کار عمده ای از مسئولین بلا ساز به ذهن تبادرننموده و احساس بیگانه بودن در طرف مقابل  میکنند . می خواستم به موضوع بسیط تر بنگرم که  وقتم تمام شد؟

والسلام

حمید رضا نقاشیان