دولت سیزدهم نحسی ندارد
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد در این شرایط حساس طبعا کسانی بعنوان عقل منفصل باید دانههایی از پازل احتمالات را طراحی نموده و هر یک را در مقطعی رو کنند تا زمینه و بستر انتخابات و جایگاه دوستانشان برای تصمیمات دقیقتر روشنتر شود. پس با این تحلیل میتوان به اهمیت کلید پاستور در ذهن و دغدغه شکارچیان آن اینگونه پرداخت که، شورای نگهبان در شرایط کنونی تعیینکننده است. برای طرح سئوالات آزمون و در مقابل شورای نگهبان نهادن آنها سناریوهایی اهمیت خواهند داشت. اول اینکه دست به هر آدم قابل اتکایی از طیف کارگزاران و عدالت و توسعهایها و یا اصلاحطلبان میرسد و احتمال عبور او از سد تایید صلاحیت وجود دارد دراز نموده و او را در مسیر تایید یا عدم تایید صلاحیت قرار دهیم و دوم از خروجی این عناصر به مسیر تعریف شدهای برای شکار کلید پاستور بیاندیشیم. حال با تعابیری که در رسانههای چند ماه گذشته کاندیدا و یا شبه کاندیدا معرفی نمودهاند میتوان به اسامی عباس آخوندی و علی مطهری، مصطفی کواکبیان، محمدرضا عارف، مصطفی معین، محمدعلی افشانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف، آذری جهرمی، محسن هاشمی، سیدحسن خمینی، پزشکیان، محمد شریعتمداری، حناچی، سورنا ستاری، حتی بعنوان کاندیدای زن شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار اشاره کرد. در میان اسامی مذکور اشخاصی هستند که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف در دوره وزارت خود، چندین بار برای استیضاح به مجلس رفته و مشهور به سوءمدیریت و متهم به «ترک فعل» هستند و برخی اسامی نیز اشخاصی هستند که پیش از این در انتخابات مجلس یازدهم و انتخاباتهای گذشته ریاست جمهوری رد صلاحیت شدهاند. همچنین برخی از این اشخاص پیش از این به دلیل قانون منع بکارگیری بازنشستگان از کار برکنار شدهاند و برخی نیز در دادگاه حکم محکومیت یافتهاند. کسانی که در پشت پناهگاه شورای نگهبان پناه گرفتهاند تا به نوعی از این سیم خاردار عبور کنند همه افرادی امتحان پس داده و تا حد زیادی به قبولی نرسیدهاند. در دستور کار دولتهای قبلی اهدافی وجود داشته که هیچ کدام در دستور کار این حضرات نمود اجرایی نداشته است. تجربه ثابت کرده است که مسائلی از جمله «ارائه برنامه کاربردی برای اداره کشور»، «شایسته سالاری»، «کارآمدی»، «رسیدگی به مطالبات مردم»، «مدیریت جهادی»، «اعتماد به جوانان»، «میدان دادن به جوانان نخبه، مومن و متخصص»، «اجرای اقتصاد مقاومتی»، «دیپلماسی مقتدرانه»، «اهتمام در بی اثرکردن تحریمها»، «مشارکت حداکثری»، «تأمین مسکن برای مردم»، «مقابله با سوداگری»، «مبارزه با فساد اقتصادی»، «محاکمه مدیران نجومی»، «مبارزه با اشرافیگری»، «رویکرد عزتمندانه در مقابله با دولت های سلطه گر» و… برای بخش قابل توجهی از عناصر متصل به طیفهای مذکور اساسا محلی از اعراب نداشته است. فاصله طبقاتی بوجود آمده در کشور و از همه مهمتر بروز فقر و تبعیض و بیعدالتی در ساختار انقلابی اسلامی که دغدغه اصلی آن پرواز دادن جامعه بسمت توحید با به تحقق کشیدن قسط و عدل بوده است، نشان میدهد قوههای اجرایی در دوازده دوره دولت هیچ یک در مسیر اهداف انقلاب حرکت ننموده و هر جا در مقابل سؤال جدی مردم واقع شدهاند دولت قبلی را متهم و موجد ناهنجاریهای ساختاری دانستهاند. افراد شهرت یافته در رسانهها بیم آن را بوجود آوردهاند که انتخابات دولت سیزدهم را به نحسی بکشانند. زیرا اولا این افراد هیچ نسبتی با «شایسته سالاری» ندارند و شاهد سخن در تجربه لیست امید در مجلس دهم و شورای شهر پنجم و اذعان جامعه به «رانتی بودن لیست امید» و عدم انکار این مسئله توسط لیدرهای احزاب، تنها یک مصداق از بیگانه بودن آنها با اصل مهم شایسته سالاری است. ثانیا این جریانها به «دهن کجی به جمهوریت» نظام مشهور هستند. تجربه انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و فتنهای که با دروغ تقلب کلید خورد، به خوبی چهره واقعی اصحاب فتنه و بیاعتنایی این جماعت به رأی و نظر مردم را آشکار و نمایان کرد. دغدغه معیشت مردم را که نداشتند. حتی معیشت مردم را گروگان گرفتند تا بتوانند منویات لیبرال مسلکی خود را در سکولاریزم پیوند خورده به غرب پیاده کنند. امروز کشور نگران نقشههای شومی است که استکبار جهانی به دست و زبان و قلم و خدای ناخواسته شکار کلید پاستور توسط این افراد پیاده شده و مجدد مردم را با شعارهای فریبنده به نحسی اجرا در ۴۰ سال گذشته بکشانند. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد