روحانی به اقتصاد نمی پردازد
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد افول محبوبیت روحانی در طول عمر جمهوری اسلامی ایران و به عبارتی بیش از چهل سال از شیبی بسیار تند برخوردار بوده است که به جرات میتوان گفت هیچ رئیس جمهوری در طول ۳ دهه گذشته، در سال ششم ریاست جمهوری خود، وضعی چنین اسفبار از حیث محبوبیت بدلیل عملکرد در اقتصاد و اعوجاجات سیاسی اجتماعی نداشته است.
این عدم محبوبیت ناشی از رفتاری است که حسن روحانی در طول ۶ سال چسبیدن به برجام و نداشتن کوچکترین موفقیتی از خود باقی گذاشته است و این در حالی است که مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی با استناد به آخرین نظرسنجی های روز کشور در مقاله ای اینگونه مینویسد که : « نظرسنجی یک نهاد معتبر دانشگاهی در مرداد ۹۸ می گوید درصد کسانی که به روحانی بسیار علاقمند هستند حدود ۱۰ درصد و درصد کسانی که به او بی علاقه یا بسیار بی علاقه هستند حدود ۴۵ درصد است» .
نتیجه این نظر سنجی به این معناست که در تاریخ انجام آن در جامعه ایران، دوقطبی جدیدی به نام «موافق روحانی- مخالف روحانی» شکل گرفته است که در آن مخالفان روحانی بیش از ۴ برابر موافقان او هستند.
تحلیل گران سیاسی نتیجه این نظر سنجی این دوقطبی جدید شکل یافته در جامعه ایران را محصول افول بسیار پرشتاب محبوبیت روحانی و تیم دولت او ارزیابی میکنند.
برای بررسی علل بوجود آورنده این دوقطبی پر نشیب و فراز باید به آمارها و داده ها ارجاع دهیم که نشان می دهند اقتصاد و سوء مدیریت در ۴ عامل تورم، بیکاری، فساد و فرافکنی عوامل اصلی نارضایتی مردم از روحانی است.
مردم روحانی را به عنوان مقصر مشکلات عظیم و پیچیده کشور شناسایی کرده اند و او با همه تلاشی که کرده موفق نشده مشکلات را حتی با کمک رسانه های همسو با خود و در قالب شگرد فرافکنی، به گردن رهبری یا حتی تحریم بیاندازد.
شکل گیری این وضعیت برای روحانی و تیم او که سعی دارند از طریق دوقطبی های ساختگی مانند آزادی، محدودیت، تجدید مذاکره با ۴+ ۱ برای تمرکز روی محورهای جنگ یا صلح، افکار عمومی را به نفع خود بسیج کنند، جز یک بداخلاقی مطلق نبوده و نیست.
طبیعی است که با وضع فعلی روحانی تلاش کند دوقطبی قدرتمند موافق روحانی-مخالف روحانی را با دوقطبی جدیدی جایگزین کند.
تداوم روند فعلی کار را در هر انتخاباتی در آینده برای او و اصلاح طلبانی که رفته رفته انتخاب روحانی را بزرگترین اشتباه خود قلمداد می کنند بسیار سخت خواهد کرد.
روحانی با سخنرانی یزد تلاش خود را برای عوض کردن زمین بازی انجام داد اما نتیجه عکس گرفت.
چرا که نقطه تمرکز او کاملا اشتباه ارزیابی شد.
زیرا مردم در زمینه مبارزه با فساد، قوه قضاییه و آقای رئیسی را جدی و صادق می دانند و روحانی اعتبار اجتماعی لازم برای مخدوش کردن این باور مردمی را ندارد.
برداشتها در میان توده مردم این است که روحانی با سخنرانی یزد جایگاه خود را در سمت دفاع از فساد تثبیت کرد.
حال و با این سناریوی سوخته هر جریانی که دو ویژگی داشته باشد شانس بالایی در انتخابات پیدا می کند: اولا مخالف روحانی تبلیغات کند و روی ناکارامدی او و تیمش نقطه ثقل ایجاد نماید و دوم اینکه به مردم بباوراند که برای حل مشکلات معیشتی و تولید و تسهیل در زندگی مردم راهکار دارد.
اینکه چرا روحانی به اقتصاد نپرداخت و اینکه چرا روحانی با شوک قیمت بنزین ظاهرا سعی در حل مشکل یارانه و باطنا امیال دیگری دارد از دو منظر قابل ارزیابی است.
اول اینکه او ماموریت پنهانی را در سر داشت که با ناراضی تراشی مردم را به خیابانها کشانده و مسیر راهبردی انقلاب اسلامی را به نفع ماموریتش تعدیل کند و از قدرت ولی فقیه بکاهد.
دوم اینکه با اطلاع از حمایت پشت پرده تکیه جدی به برجام نموده مسیر ورود خارجیان را به کشور هموار و در جهت شبه سکولاریزم گام بردارد که آمریکا با خارج شدن از برجام هر دو راه موفقیت او را کور نمود و تحریمها با روند ناکارامدی اقتصاد دولتی را ناتوان و اقتصاد مردمی را در مسیر اصلاح و رشد صادرات غیر نفتی با یک منحنی آرام بسمت رشد میبرد.
اخیرا صندوق بین المللی پول در گزارشی رشد اقتصادی ایران را ولو با بقای تحریم ها در سال ۲۰۲۰ برابر ۱/۲ درصد مثبت پیش بینی میکنند که در اصل هیچ ربطی به عملکرد تیم اقتصادی روحانی ندارد و مردم کوچه و بازار از این نگرانند که دستگاه دولتی روحانی با ایجاد کودتای اقتصادی در نرخ ۳۰۰ درصدی بنزین و اگر در این راه موفق نشد از راههای دیگر مانع ادامه این روند آرام و مثبت شوند. والسلام
حمید رضا نقاشیان