روحانی چرا، غلط آمار میدهد؟
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , ۱۴۰ نفر از نمایندگان مجلس درست بعد از توقف عملیات فروش اوراق سلف نفتی بیانیه امضا کرده اند که بقای بیژن نامدار زنگنه بر اریکه نفت را صلاح نمیدانند.
با این حال روحانی مطرح میکند که پیش فروش نفت بسود ملت ایران است. حال اینکه ملت ایران از توطئه و نوع دیگری از فتنه بودن این طرح بخوبی آگاهند. اساسا آقای حسن روحانی بنا دارند به عنوان یک رئیس جمهور راستگو در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رکورد شکسته و احدی را با خود به یارایی در مقابله نبینند. در همین هفته مواجه بودیم با ارائه آمارهایی از استقراض دولتهای ایشان از بانک مرکزی، اینکه منظور آقای روحانی از استقراض دولت از بانک مرکزی چیست، نشان میدهد سخنان وی درباره عدم استقراض دولت فعلی از بانک مرکزی نادرست است. ایشان اخیرا اعلام کرده اند که برخلاف دولت قبل یعنی دولت احمدی نژاد این دولت یعنی دولت های یازدهم و دوازدهم از بانک مرکزی استقراض نکرده است. ایشان روز چهارشنبه ۲۹ مردادماه ۹۹ در جلسه هیات دولت تصریح فرموده اند که: « ما هم قدرت داریم که ۵۰ هزار میلیارد مثل دولت قبل از بانک مرکزی استقراض و پول پرفشار وارد بازار کنیم اما این را به مصلحت کشور نمیدانیم. ما تا امروز و با همه مشکلات یکبار دستمان را به سوی بانک مرکزی دراز نکردیم.» با اینکه بارها نسبت به این اظهارنظر نادرست و غلط و سرکار گذار و جنجال آفرین آقای روحانی پاسخ داده شده، اما معلوم نیست چرا این سحن از ریشه ناصحیح مجدداً تکرار میشود؟ آمار بانک مرکزی در سایتها موجود است. بدهی دولت به بانک مرکزی تعریف دقیقی دارد. اگر مدنظر آقای روحانی از مفهوم استقراض از بانک مرکزی این باشد، که میزان بدهی دولت به بانک مرکزی کمتر است که واویلا !! آمارها نشان میدهد دولت فعلی به مراتب استقراض بیشتری از بانک مرکزی انجام داده است. تقریبا همه کارشناسان اقتصادی بر آنند که در ادبیات اقتصادی کشور، منظور از استقراض دولت از بانک مرکزی، برداشت دولت از منابع بانک مرکزی است که سبب افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی شناور میشود. اساسا پایه پولی از سه طریق افزایش پیدا میکند: اول – افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، دوم – افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی. سوم – افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی. که در این میان، آنچه که به معنای استقراض دولت از بانک مرکزی معروف است، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی است. بدهی بخش دولتی شامل بدهی دولت + بدهی شرکتها و موسسات دولتی میشود. شاید منظور آقای روحانی فقط بدهی دولت به بانک مرکزی باشد. که علی فرض این برداشت این آمار هم نادرست است. در تاریخ اول شهریور ۱۳۸۴ میزان بدهی تنها دولت به بانک مرکزی نزدیک به ۱۱۵ هزار میلیارد ریال بوده است و در طول ۸ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد این بدهی با رشد ۶۵ درصدی به رقمی نزدیک به ۱۹۰ هزار میلیارد ریال بالغ شده است و در مقایسه دولت احمدی نژاد با دولت روحانی از اول شهریور ماه ۱۳۹۲ تا انتهای خرداد ۱۳۹۹ این بدهی با ۴۱۲ درصد رشد از رقم ۱۹۰ هزار میلیارد ریال به رقمی بالغ بر ۹۷۰ هزار میلیرد ریال افزایش داشته است. اگر به تعامل خلاف قانون بانک مرکزی با بانکها نگاه کنیم بیشتر متوجه میشویم که شرایط چه میزان دردناک است چرا که در پایان دولت دهم بدهی بانکها به بانک مرکزی ۵۳۰۰۰ میلیارد تومان بوده است که با جار و جنجال گفته میشد ۵۰ هزار میلیارد تومان آن بابت ساخت مسکن مهر صرف شده؛ اما طبق آخرین آمار در خردادماه امسال یعنی ۳۰ خرداد ۹۹ بدهی بانکها به بانک مرکزی به بیش از ۱۱۳ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی این دولت از طریق بانکها تاکنون بیشتر از دولت قبل به عبارتی دولتی که بدهی را صرف ساخت مسکن برای قشر کم درامد کرد، به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده است و مسکن مهر را هم تعطیل نمود این یعنی که استقراض غیرمستقیم ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل صرف ساخت ۲ میلیون مسکن مهر شد اما استقراض غیرمستقیم ۶۰ هزار میلیارد تومانی دولت فعلی سودی به حال مردم نداشته است و عمدتاً صرف پرداخت سود سپرده به سپردهگذاران میلیاردی در بانکهای طرفدار دولت گردیده. آقای روحانی اگر درست حرف زده بودند رسانه ها مجبور نمیشدند با عدد و رقم ثابت کنند که این دولت در اقتصاد چه میزان ضد مردمی عمل کرده است. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد