زلزله های پی در پی با تلفات خاموش!
زلزله های پی در پی با تلفات خاموش!

به گزارش گروه اجتماعی صبح اقتصاد؛ حمید هنرجو پژوهشگر و فعال اجتماعی در یادداشتی با بیان فقدان نگاه فرهنگی به موضوع سرمایه آورده است: به زلزله ای هولناک بیاندیشیم که مدتهاست در شهرستان ها با تلفات بالای نیروی انسانی متخصص به وقوع پیوسته است. عده ای از وعده ها به تنگ آمده اند و منطقه […]

به گزارش گروه اجتماعی صبح اقتصاد؛ حمید هنرجو پژوهشگر و فعال اجتماعی در یادداشتی با بیان فقدان نگاه فرهنگی به موضوع سرمایه آورده است: به زلزله ای هولناک بیاندیشیم که مدتهاست در شهرستان ها با تلفات بالای نیروی انسانی متخصص به وقوع پیوسته است.
عده ای از وعده ها به تنگ آمده اند و منطقه مغلطه خیز را ترک کردند؛ بخش باقیمانده از این نیروی عظیم نیزعمدتا جوان که توانمندی فردی و اجتماعی آنان به مُهر و امضاء هیچ دانشگاهی نائل نشد، در اعماق رویاهای خود سوختند… و دامن بخشی دیگر اما – شوربختانه – طعمه آتشی شوم شد که صدایش را به خاکستر نشاند و سیمای شهر را مکدر ساخت.
زلزله هولناک یعنی: بی تفاوتی نسبت به انگیزه ها و آرمانهای برآمده از تعهد و تحول؛ یعنی: سیلوی ۲۰۰ هزار تُنی دارای مجوز و اشتغالزا حمایت نشود، یعنی: طرح ها و پروژه های قابل دفاع و توجیه پذیر اقتصادی، دچار بی میلی مدیریتی شود و سرمایه گذار توانمند بومی بر اثر تکرار کسل کننده نه ها و نمی شودها…خون جگر شده و به سرمایه گذاری در نقطه ای خارج از مجموعه شهرستان ترغیب گردد… درحالی که الفبای توسعه اقتصادی، حمایت عملی – و نه نُطقی – از سرمایه گذار و هدایت سرمایه سالم و بدون شبهه او در سطح شهرستان است.
در تمام دنیا، به ثمر نشستن هر طرح و برنامه کارشناسی شده اقتصادی به معنای به کار گرفتن تعدادی از نیروهای بیکار است، شهرستان ما هم از این قاعده کلی مستثنی نیست؛ کاش به کم شدن باری از شانه خسته مردم در زیر این بارِ سنگین، کمی جدی تر فکر کنیم…
مبنای اقتصاد مقاومتی و فرصت آفرینی با استفاده از ظرفیت اقتصاد درونزا نیز تکلیفی مهم است و همگان را به برداشتن قدم هایی بلندتر و اقدامات علمی، عملی و عینی تر ترغیب می کند، اما …
از این مصادیق و فرصت های سوخته در شهرستان ها کم نداریم… مثلا به جای ایجاد ساز و کارهایی که انبوه سازان مسکن را به صحنه بیاورد، انگیزه آنان را نیز تبدیل به یاس می کند! نمونه اش: مجمتع مسکونی ساخته شده ای که با وجود پروانه ساخت و اخذ سایر موافقت های شهرداری و سازمانهای مربوطه دیگر، پس از سالها موضوع تصرف در فضای انبار شرکت نفت درباره اش مطرح می شود.
آیا دستگاه محترم صادر کننده مجوز، قبل از کلنگ زنی و هرگونه اقدام دیگر توسط سازنده، در جریان این موضوع نبوده؟! و اکنون تکلیف زیان وارده و زمان از دست رفته چیست؟! ضمن اینکه فی الحال می بایست تسلیم مُرّ قانون و رای صادره بود.

امروز، بدون تعارف با مشکلی بزرگ به نام “فقدان نگاه فرهنگی به موضوع سرمایه و سرمایه گذاری و غفلت از تبعات منفی فرار سرمایه از شهرستان و حتی کشور” مواجه هستیم، امید که تلاش کارگروه های تخصصی در مجموعه شهرستانها «که حتما وجود دارد»با جدیت عزیزان مسئول، تبدیل به دغدغه ای اساسی شود و خروجی آن، کاهش مشکلات و موانع در این زمینه مهم باشد.