شطرنج انتخابات راچگونه بازی کنیم؟
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد در پشت پرده نوعی واکنش به تصمیمات شورای نگهبان مخفی شده و زمینه را برای دستاویزهای تبلیغاتی بعد از انتخابات آماده کنند. تجربه دوازدهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ هجری خورشیدی به جریانهای پا به رکاب انقلاب نشان داده است که فقط یکی دو اشتباه تبلیغاتی موجب کاهش رأی جریان انقلابی گردید. نامنویسیِ داوطلبان از روز ۲۲ فروردین ۱۳۹۶ آغاز شد و تا ۵ روز ادامه داشت. پس از اعلام نام نامزدهای تأیید صلاحیت شده، آنها از ۸ تا ۲۷ اردیبهشت (جمعاً به مدتِ ۲۰ روز) برای تبلیغات انتخاباتی زمان داشتند. با اغماض و چشمپوشی شورای نگهبان نسبت به عملکرد دولت یازدهم و تایید حسن روحانی متاسفانه رئیسجمهور کنونی مجاز به شرکت در انتخابات برای دومین بار پیاپی شد که با آیتاله سیدابراهیم رئیسی نامزد اصولگرا، سیدمصطفی هاشمیطبا و سیدمصطفی میرسلیم رقابت کرد. طبق نتیجه رسمی انتخابات حسن روحانی با کسب ۵۷٪ آرا، مجدداً به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب شد. در این انتخابات بزرگترین اتفاق تاریخ در بهم پیوستن بخش مهمی از انقلابیون و تمرکز روی آیت اله رئیسی بوقوع پیوست و با همه تخریبها و شانتاژها و تقلبهای در شعب اخذ رأی و نرسانیدن تعرفه به شعبی که آقای رئیسی استقبال بیشتری داشت، آقای رئیسی به میزان حدودی ۱۶ میلیون رأی دست یافت و با حسن روحانی حدودا کمی بالاتر از ۶/۵ میلیون رای فاصله بیشتر نداشت. باید توجه داشت که در آن شرایط میزان افتضاح عملکرد دولت دوازدهم به این مقدار نبود و در عین حال جریان برجام و اف ای تی اف و ۲۰۳۰ برملا نشده بود و در طرف مقابل آیت اله رئیسی به ریاست قوه قضاییه منصوب نشده و عملکرد انقلابی وی مشهود نیفتاده بود و بدون شک محبوبیت امروز را نداشت. همه این ابعاد حاکی از این است که در سال ۱۴۰۰ جریان انقلابی وضع بسیار شفافی را در اختیار دارد. تا امروز خوشبختانه آیت اله رئیسی به جریان ورود به انتخابات روی مثبت نشان نداده است و صد البته با عملکرد بسیار شفاف وی در قوه قضاییه حق هم همین است که صبوری نموده و اگر با جریان محبوبتر از خود مواجه گردید در سمت ریاست قوه قضاییه بماند اما عقل چه میگوید؟ همه میدانیم که در جریانهای اجرایی امروز شاخصترین محبوبیت از آن ریاست قوه قضاییه است و به هیچ وجه نمیتوان شخصیت دیگری را در اوج محبوبیت، مانند آیتاله سید ابراهیم رئیسی دانسته و با ایشان مقایسه کنیم. توجه کنیم که این اولین باری است که جریان اصولگرایی قادراست روی یک شاخص دقیقا تعریفدار که از نظر عملی، عملکرد او سرلوحه کنش گری سیاسی و اجتماعی با محور عدالتگرایی تمرکز نماید. در طول ۴۲ سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، شاکله اصولگرایی متشکل از احزاب و گروههایی هست که کمترین امتیاز را از قدرت نبرده و میتوان گفت همیشه مظلوم واقع شدهاند. این اولین مرحله از ملموس شدن امتیاز انتخابی همسو با رهبری است که جریان معتقد به ولایت فقیه در اختیار دارند و باید گفت چنین برگ برندهای ایجاب میکند که شطرنج انتخابات را با مهره عظیم و امتحان پس داده خود که هم در گذشته رأی منحصر به تفکری را از آن خود نموده و هم بعد از انتخابات این شاخصه را حتی تا ۲ برابر افزایش داده است، بازی کنند. امروز آیت اله رئیسی محبوبیت خود را بخاطر تلاش و مجاهدت شبانهروزی در برخورد با مفاسد ریز و درشت در گوشه گوشه کشور بدست آورده است و از نظر دانش و توانمندی لیاقت خود را در همین ۴ سال گذشته به وفور نشان داده است. با رهنمودهای مقام معظم رهبری شک نداریم که به مجرد انتخاب تیمی جوان و انقلابی را در اختیار گرفته و زمینه زدایش فقر از کشور را کلید خواهد زد و فضا را از رسوبهای بیخاصیت پاکیزه خواهد نمود. با آنچه که گفتم شک نداریم که کاندیداتوری آیت اله رئیسی بر شخص او تکلیف و بر دیگران نیز واجبالحمایه خواهد بود. تنها رقیب ممکنالوجود در مقابل ایشان علی لاریجانی است که در گذشته اقبال خود را با « هوای تازه » امتحان کرده پس باید با تردید به آمدن بعنوان کاندیدا بیاندیشد. نکته بعدی این است که به جای آیت اله رئیسی در قوه قضاییه چه کسی واجد صلاحیت است که هم راه رئیس وجاهت آیت الهی و محبوبیت حوزوی برخوردار باشد. در این خصوص شاید بهترین گزینه آیت اله اعرافی بوده باشند. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد