عرفان حلقه افسانه بود(قسمت چهارم)
عرفان حلقه افسانه بود(قسمت چهارم)

معرفت شناسی، حلقه ای گم شده در عرفان حلقه معرفت شناسی (Epistemology) موضوعی است که در میان نظریه پردازان اسلامی به مقوله علم و معرفت ختم می شود که بالاترین حد معرفت را یقین مطرح می کنند البته نظریه پردازان غربی نیز با اندکی اختلاف به مسئله شناخت شناسی می پردازند در هر صورت همگان […]

عرفان

معرفت شناسی، حلقه ای گم شده در عرفان حلقه

معرفت شناسی (Epistemology) موضوعی است که در میان نظریه پردازان اسلامی به مقوله علم و معرفت ختم می شود که بالاترین حد معرفت را یقین مطرح می کنند البته نظریه پردازان غربی نیز با اندکی اختلاف به مسئله شناخت شناسی می پردازند در هر صورت همگان در مبحث حقیقت وجودی علم به طور کلی اتفاق نظر داشته و منکر آن نیستند. همه دانشمندان به نوعی نظریات خود را در غالب نظریات علمی مطرح کرده که پایه و اساس عقلانی دارد و به محض مغایرت با مبانی عقلانی و تئوریک آنرا کنار گذاشته طرف عقلانیت را پیش می گیرند.

دانشمندان و علمای اسلامی به پیروی از قرآن کریم و بیانات رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت راه عقل را به عنوان راه صحیح رسیدن به حقیقت انتخاب نموده و انحراف از این مسیر را بیراهه ای بیش بیان نمی کنند ، قرآن کریم نیز بار ها در آیات مختلف می فرماید آیا تعقل نمی کنید؟ و تاکید دارد که از عقل به  عنوان رسول باطنی بهره مند گردیم.

متاسفانه عرفان حلقه در مطالبی صریح راه عقل، علم و معرفت را راهی مسدود و بی نتیجه معرفی می کند و بر این تلاش است که مریدان خود را به وادی عشق و تسلیم شدن بکشاند و با بیان اینکه ما در دو پله عقل و عشق برای رسیدن به کمال باید بر روی پله عشق بایستیم با استناد به شعر مولوی :

پای استدلالیان چوبین بود    پای چوبین سخت بی تمکین بود

تاکید دارد که وادی ما وادی ترک عقلانیت و حضور در پله عشق می باشد و عرفان حلقه شما را از پله عقل به پله عشق و دنیای به اصطلاح خود دنیای بی ابزاری و تسلیم بودن می کشاند و بهترین ترفند برای این است که مریدان سوالات زیاد از رهبر این فرقه نپرسند و نتوانند وی را به چالش فکری و عقلانی بکشانند بهمین جهت فرد می تواند به سادگی و زیرکی تمام افراد را به هر سمت و سو که می خواهد بکشاند. هر چند که در برخی موارد برای رهایی از ابهامات موجود بیان می کند که ما برای رسیدن به پله عشق از پله عقل حرکت می کنیم اما بیان این موضوع ابهامات موجود را حل نمی کند که به چه دلیل طاهری راه عقل را به سوی مریدان خود می بندد و آنان را به وادی بی تعریفی و بی ابزاری و بی عقلی دعوت می کند و بیان می کند که شما بایستی در این راه فقط تسلیم باشید و این رسم مسلمانی است!! و از دانسته های قبلی خود در این راه استفاده نکنید و سعی کنید با آموزههای حلقه و اتصالات به شبکه شعور کیهانی آگاهی های خود را دریافت کنید.

طاهری به سادگی مریدان خود را دعوت به این می کند که شهودات من از طریق شبکه شعور کیهانی به یک سلسله آگاهی هایی دست یافته ام که با تئوریزه کردن آن ها شما را به آن خواهم رساند و با تفویض این اتصالات به شبکه شعور کیهانی شما نیز بدون سوال کردن از این آگاهی ها بهره مند بشوید طاهری به سادگی بیان میکند که پله عقل و عشق از هم مجزاست و ربطی بهم ندارد لذا وقتی وارد وادی عشق شدید دیگر کاری به وادی عقل نخواهید داشت وی مینویسد : تمام برخورد های انسان با جهان هستی از روی یکی از این دو پله (عقل و عشق) صورت می گیرد و آنچه را که روی هر پله با آن برخورد می شود به طور مستقیم به درد پله ی دیگر نمی خورد … به عبارت دیگر دنیای عشق دنیای دل است و دنیای دل پذیرای فن و تکنیک و … نیست (انسان از منظری دیگر نسخه دیجیتالی ص ۶۱) در شماره های قبل از این مطالب به استحضار مخاطبان عزیز رساندم که طاهری تمام راه سلوکی خود را تنها از طریق یک اتصال معرفی میکند و می گوید طریق عرفان حلقه اتصال به شبکه شعور کیهانی است و اصلی جدایی ناپذیز می باشد و همگان بایستی با تفویض این اتصالات از طریق محمد علی طاهری به ارتباط با شبکه شعور کیهانی بنشینند و همه معارف را از این طریق شهود کنند چیزی که حتی طاهری برای آن تعریف درستی از آن بیان نمی کند و بیان می دارد که در گذشته نیز بشر به آن دست نیافته و من آنرا به مردم می آموزم  و پیامبران نیز آنرا به بشریت نیاموخته و بی تعارف این رسالت را من به عهده گرفته ام. طاهری معتقد است که قرآن کریم را از طریق اتصالاتی که به شعور کیهانی دارم معنی تفسیر و کشف رمز می کند و در جای دیگر در فایل تصویری بیان می کند که حتی یکبار قرآن را نخوانده ام و تنها منبع معرفت شناختی در عرفان حلقه را شهودات شخصی خود بیان می کند که معتقد است روح القدس به او الهام کرده و دیگران نیز توسط طاهری به این فیض الهی نائل می گردند! اگر چه که این مطالب مضحک و بی اساس برای خوانندگان بی معنا و خنده آور باشد ولی متاسفانه باید عرض نمود که نظر تعداد قابل توجهی از هموطنان داخل و خارج را به خود جلب نموده و سعی دارند به هر قیمت ممکن توسط تفویضات طاهری و شاگردان این ارتباط را تجربه کنند و در بسیاری از موارد مشاهده شده که گرفتار حملات گسترده ای از جنیان شده و جزء آسیب دیده گان این فرقه لب به اعتراض می گشایند چیزی که قرآن کریم تاکید فرمود: شیاطین به دوستان و اولیا خود وحی می کنند (انعام/۱۲۱) و مشخص می شود که شهودات این مجموعه از کجا تامین می گردد.

طاهری طی ارائه نظریه عشق گرایی به شدت موضوع عقل گرایی را مورد هدف قرار می دهد و به نوعی آشکار با عقل و علم مخالفت می کند و همه آگاهی ها را با اتصال به شبکه معرفی می کند، راهی که اختصاص به عرفان حلقه دارد و دیگران سر و سرّی از این وادی نخواهند داشت و بر این شعر تاکید دارند که:

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست       هر که در این حلقه نیست فارق از این ماجراست

وی با بیان این راه منکر ارزشیابی معرفت تجربی ، عقلانی  و حتی وحیانی شده و شهود از طریق شبکه را تنها راه رسیدن به آگاهی معرفی می کند و اساساً باب علم را مسدود می دارد.

نکته جالب تر اینکه وی این جهان را مجازی معرفی می کند و میگوید چشمان ماست که به این جهان واقعیت می بخشد و اگر ناظر (بیننده) نباشد اصلا جهان هستی نیست و با این استدلال بیان می کند که این عالم مجازی است و ورای آن حقیقتی ندارد. در روزنامه صبح اقتصاد نیز در شماره ۱۶۲۸ در سال ۱۳۸۸ به موضوع حقیقت نداشتن جهان هستی اشاره می دارد و دلیل استدلالی وی بر این مدعا این است که می گوید شما یک تیغه را فرض کنید که حول یک محور قرار گرفته شما وقتی آنرا نگاه می کنید یک تیغه بیش نیست ولی وقتی به سرعت بچرخد ما آنرا استوانه می بینیم این جهان نیز از حرکت ذرات درون اتم که به سرعت می چرخند تشکیل شده و ما یک شکل حجیم می بینیم که واقعیتی ندارد و در واقع این جهان از حرکت آفریده شده و مجازی است و براحتی مریدان خود را به این سمت می کشاند که در این عالم هیچ چیز حقیقتی ندارد و بیان می دارد که تنها چیزی که به این عالم معنا می دهد همان وجود هوشمندی است و در همین روزنامه و حتی کتاب عرفان کیهانی بیان می دارد که : جهان هستی وجود خارجی ندارد و تصویری مجازی از حقیقت دیگر بوده و در اصل از آگاهی آفریده شده است. (عرفان کیهانی نسخه دیجیتالی ص۶۴) مشاهده می نمائید که ایشان به سادگی همه مباحث علمی را با اندک ادعا های واهی زیر سوال می برد و نه تنها به معرفت و شناخت کاری ندارد بلکه تنها راه رسیدن به معرفت انسان را اتصال به شبکه معرفی می کند  که ان شاالله در شماره های بعدی بیشتر به این مباحث خواهیم پرداخت.

حجت الاسلام محمّد رضا انهاری.کارشناس نقد عرفان های نوظهور