فواید و مضار دو سال کشتار و خونریزی
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد درگیری غزه در اکتبر ۲۰۲۳ (مصادف با مهر ۱۴۰۲ شمسی) با حمله گسترده و بی‌سابقه گروه مقاومت اسلامی (حماس) تحت نام «عملیات طوفان الاقصی» علیه اسرائیل آغاز شد.
این عملیات، که منجر به کشته و اسارت شمار زیادی از یهودیان نظامی و شهرک نشینان مناطق اشغالی اسرائیل شد، نقطه عطفی در مناقشه ۷۷ ساله فلسطین و اسرائیل محسوب میشود.
اسرائیل در تقابل ، حملات هوایی گسترده و سپس یک عملیات زمینی همه‌جانبه را علیه نوار غزه آغاز کرد. پس از هفته‌ها درگیری شدید و فشارهای بین‌المللی، دور جدیدی از مذاکرات با میانجیگری مصر، قطر و ایالات متحده در «شرم الشیخ» مصر منجر به یک توافق آتش‌بس موقت شد. تحلیل این مسیر به عبارتی از «طوفان الاقصی» تا «شرم الشیخ» نیازمند واکاوی ابعاد نظامی، سیاسی و انسانی همه این رویدادهاست.
غافلگیری استراتژیک در این عملیات نشان داد که دستگاه امنیتی و اطلاعاتی قدرتمند اسرائیل (شاباک و موساد) در پیش‌بینی و مهار چنین حمله گسترده‌ای ناتوان بوده است. این غافلگیری، به خودی خود یک ضربه استراتژیک بزرگ به حیثیت امنیتی رژیم بادکنکی صهیونیستی وارد کرد.حماس با این عملیات ثابت کرد که توانایی برنامه‌ریزی برای حملات پیچیده، هماهنگ و فرامرزی را دارد. این عمل، موازنه قدرت را در صحنه مقاومت تغییر داد و نقش مدبرانه حماس را به عنوان یک بازیگر تعیین‌کننده صد ها برابر پررنگ‌تر کرد. چرا که پس از سال‌ها به حاشیه رانده شدن موضوع فلسطین در عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل (پیمان‌های آبراهام)، طوفان الاقصی مسأله فلسطین را به کانون توجهات جهانی بازگردانید. رژیم صهیونی با شعار «نابودی کامل حماس» و بازپس گیری اسرا، هجمه بی‌سابقه‌ای را به اجرا گذاشت: نوار غزه به طور کامل محاصره شد و بمباران‌های هوایی بی‌امان، زیرساخت‌ها، مساجد، بیمارستان‌ها، مدارس و مناطق مسکونی را در هم کوبید. شمار کشته‌شدگان فلسطینی در مدت کوتاهی به هزاران نفر، از جمله تعداد زیادی زن و کودک، رسید. نیروهای زمینی رژیم به چندین مرحله از پیشروی در شمال و مرکز غزه دست زدند که با مقاومت شدید گروه‌های فلسطینی مواجه شدند و حاصلی جز کشتار نداشتند. این حملات منجر به یک فاجعه انسانی تمام‌عیار هم شد. کمبود شدید آب، غذا، دارو و سوخت، همراه با آوارگی بیش از یک میلیون نفر، وضعیتی غیرقابل تحمیل را برای ساکنان غزه ایجاد کرد. جمهوری اسلامی ایران، حزب‌الله لبنان حوثی‌های یمن ، و حشد الشعبی عراق از عملیات طوفان الاقصی ، حمایت کردند و با درگیری‌های مرزی محدود و حملات موشکی، فشار را بر ارتش صهیونیستی و رژیم افزایش دادند. این موضوع نشان داد که محور مقاومت یک نیروی یکپارچه و توانمند است.
ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت کردند و با ارسال تسلیحات به آن، به طولانی‌تر شدن جنگ دامن زدند. در مقابل، دولت‌های عربی همچون عربستان سعودی و اردن موضعی محتاطانه گرفتند و ضمن محکوم کردن کشتار غیرنظامیان، بر ضرورت تشکیل دولت فلسطین تأکید کردند. خیزش مردمی در کشورهای عربی و البته جهان نیز فشار زیادی بر دولت‌هایشان برای قطع رابطه با اسرائیل وارد کرد . با افزایش فشارهای بین‌المللی و وخامت اوضاع انسانی، مذاکرات در شرم الشیخ با میانجیگری آمریک و نمایش حضور ۲۲ کشور کاملا تشدید شد. طرح آتش بس ۲۰ ماده ای ترامپ مبنای آتش بس را اینگونه تعریف کرد که
این باریکه غزه را عاری از حضور نظامی حماس با هزینه خود و مشارکت کشورهای عربی آنگونه که
زهر جبهه مقاومت برای اسرائیل در آن کشته شود، بسازد. این طرح صد البته رسانه ای نشده و فقط برای کشورهای محدودی باز گو و به امضا رسیده
اما با مطالعه دقیق متن طرح ۲۰ ماده ای این مسئله کاملا لابلای خطوط غیر مشکی طرح مشهود است.
نگاه ظاهری مبنی بر واکنش نتانیاهو نباید کسی را بفریبد زیرا طرح قبلا به امضای نتانیاهو رسیده حتا
گفته میشود برخی بند های آن را تغییر هم داده ، لذا واکنش نمایشی او بیشتر در قالب هیجانی کردن طرفداران غزه و زد و بند با ترامپ میگنجد. آنچه امروز غزه بدان محتاج است سرمایه گزاری برای
ساختن غزه ی ویرانه است. منطقی نیست پیشنهاد
آمدن ۶۰ میلیارد دلار روی میز باشد و حماس و جهاد‌اسلامی و خصوصا مردم آسیب دیده از جنگ و کشتار و تخریب را مجاب به پذیرش نکند. والسلام
- منبع خبر : ایرنا
