قدرت محمدرضا پهلوی (۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷)
قدرت محمدرضا پهلوی (۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷)
در این دوره، اگرچه شاه خود را مرکز قدرت می‌دانست، اما این قدرت مطلق نبود و به طور قابل توجهی تحت تأثیر و وابسته به عوامل خارجی و شبکه‌های خاص بود.

قدرت محمدرضا پهلوی (۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷)

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، قدرت مطلق را بظاهر در دست گرفت و تمامی نهادها (نظامی، امنیتی، سیاسی) بظاهر تابع او شدند.
اما این قدرت تا حد زیادی با حمایت مستقیم و مشروعیت‌دهی ایالات متحده آمریکا و تبعیت شبکه بزرگ فرا ماسونها حفظ می‌شد. نقش سفارت آمریکا و انگلیس در اداره کشور با بهانه مبارزه با کمونیسم فی الواقع کاملا مشهود بود.
آمریکا بعد از شبه کودتای ۱۳۳۲ و نقش اصلی در باز گردادند محمد رضا پهلوی به قدرت به بازیگر اصلی بدل شد و کلیه تصمیمات کلان استراتژیک شاه، از سیاست خارجی و خرید تسلیحات تا برنامه‌های اقتصادی، با مشورت و گاهی با فشار واشنگتن اتخاذ می‌شد. نقش انگلیس کمرنگ‌تر، اما در حوزه‌هایی مانند نفت و روابط بازرگانی پررنگ بود. ایده‌های مدرنیزاسیون از سوی شاه مطرح بود، اما طرح دقیق “انقلاب سفید” به طور مستقیم تحت تأثیر فشارهای دولت « جان اف. کندی »برای اجرای اصلاحات ارضی و جلوگیری از وقوع انقلاب قرمز و سبز و سیاه توسط ۳ ارتجاعی که شاه خوف قدرتشان را داشت طراحی و اجرا شد.
مستشاران نظامی در ایران همه کاره بودند حضور هزاران مستشار نظامی آمریکایی (به ویژه در نیروی هوایی و دریایی) امری شناخته‌شده است. این مستشاران نه تنها در آموزش، که در مدیریت، برنامه‌ریزی و حتی تصمیم‌گیری‌های لجستیک نیروهای مسلح ایران نقش مستقیم داشتند.
حلقه های فراماسونری اطراف شاه را احاطه کرده بودند . بسیاری از شخصیت‌های کلیدی حکومت پهلوی، از جمله امیرعباس هویدا (نخست‌وزیر افسانه‌ای)، اسدالله علم، جعفر شریف امامی و حتی اشرف پهلوی (خواهر شاه) عضو لژهای فراماسونری (مانند لژ بزرگ ایران) بودند. این شبکه غیررسمی، نفوذ عمیقی در تصمیم‌ گیری‌های کلان کشور داشت.
لذا به صراحت میتوان گفت محمدرضا پهلوی پس از ۱۳۳۲ را نمی‌توان صاحب بیش از ۲۵ درصد قدرت مستقل داخلی دانست. حکومت او به یک دولت دست‌نشانده (Client State) تبدیل شده بود که استقلال عمل چندانی در تصمیم‌گیری‌های کلان خود نداشت. ساختار قدرت به گونه‌ای بود که: ظاهرا قدرت رسمی در دست شاه بود. اما قدرت واقعی و جهت‌دهی در بسیاری از حوزه ‌های حساس (نظامی، امنیتی کلان، سیاست خارجی) با مشورت، رضایت و دستور مستقیم اربابان خارجی (به ویژه آمریکا) و شبکه‌های فراماسونری عمل می‌کرد. این وابستگی عمیق، یکی از اصلی‌ترین شعائر انقلابیون و مردم در سال ۱۳۵۷ بود که شعار “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” سر دادند. لذا ۲۲ بهمن قدرت شاه را گرفت اما قدرت آمریکا و انگلستان باقی ماند. والسلام

  • نویسنده : حمید رضا نقاشیان
  • منبع خبر : صبح اقتصاد