ماسونیسم نکبتی از جنس مزدوریست
ماسونیسم نکبتی از جنس مزدوریست

جمعیت های حلقه دار فراماسون فقط در کشورهای تحت استعمار انگلیس ایجاد نشده اند بلکه چین و ژاپن و حتی سعودی و خود امریکا نیز از این بلای خانمان سوز در امان نبوده اند. با اینکه ادوار اولیه این نکبت آباد با حمیت و نیت کمک به عقب ماندگی کشورها و ملتها به نام «بنّاهای […]

جمعیت های حلقه دار فراماسون فقط در کشورهای تحت استعمار انگلیس ایجاد نشده اند بلکه چین و ژاپن و حتی سعودی و خود امریکا نیز از این بلای خانمان سوز در امان نبوده اند.

با اینکه ادوار اولیه این نکبت آباد با حمیت و نیت کمک به عقب ماندگی کشورها و ملتها به نام «بنّاهای آزاد» که امروزه آنها را «فراماسون» میخوانیم ، از فرانسه آغاز شد لاکن بدلیل فرایند یارگیری از عوامل محلی در چارچوب «استعمار نو» که طراح آن سازمان خفیه انگلیس بود، قلب ماهیت داد و به ارگانی در خدمت نئوکلنیالیسم در آمد.

در بسیاری از کشورها اتاقهای بازرگانی وجمعیتهای دوستی و بنیانگزاران بانکهای خصوصی از این نکبتیان تشکیل یافته است.

عواملی که به این جریان پیوند میخورند نوعا از جنس تازه بدوران رسیده هایی که بدنبال میانبر برای رشد و ارتقاء خویشند ، بوده اند. این جریان که مرحوم اسماعیل رائین ایشان را در قالب فراموشخانه ای ها معرفی نموده ، به افراد کمک میکند

از مسیر ایجاد رابطه و پیوند سازمانی ولو به قیمت وطن فروشی برای خود ثروت و منزلتی اجتماعی بیافرینند.

به جمعیت های خیریه در اغلب کشورها که نگاه میکنی این افراد به وفور یافت میشوند ، شاید این گرایش بخشی از وجدان درد ایشان را در خدمت به بیگانه درمان نموده و امتزاج خدمت و خیانت را چاره آرامش خود می یابند.

اسماعیل رائین در مجموعه ۴جلدی فراموشخانه به ریشه یابی این جریان پرداخته است و متاسفانه عمر پر برکت ایشان امان نداد تا دگر دیسی های این جریان و نقش امروز عوامل این جریان را در شیوه نفوذ در شبکه قدرت و تجمیع ثروت تشریح نموده و ابعاد مخاطره حضور این نفاق منصبان را در جهان امروزی بشناساند.

امروزه دامنه تسلط این جریان به تالی تلو و یا خود حکومتها میماند. بسیاری از رئیس جمهوران و نخست وزیران و تا رده های پایین تر از همین جنسند.

بسیاری از صاحبان بانکها و مدیران آنها ، بسیاری از پیمانکاران بزرگ جهانی ، بسیاری از نمایندگیهای شرکتهای بزرگ و چند ملیتی در جهان از همین قماشند.

فرایند مبارزه با این جریان از جنس سیاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی است. در بستر فرهنگی تا مذموم بودن خیانت در ساختار فکر و اندیشه جوانان تحقق بخشیده نشود قباحت عضویت در میان جوانان تحقق نمی یابد.

خود محوری در ساختار فرهنگی انسانهارا ماکیاولی تربیت میکند که از هر وسیله ای میتوان به اقتدار در ثروت و قدرت رسید و این چشم اسفندیار استقلال ملتهاست و دشمنان بشریت از این محور بی محابا بهره جسته و میجویند .

محور دوم مبارزه با این جریان نا امن شدن ایشان در جغرافیای زندگی ایشان است که ایشان را مجبور به ترک محیط اجتماعی و خارج شدن از پیوند ارکانیک سازمانی خواهد نمود و اینکار فقط باشناسایی و ایجاد مکانیزم دامنه دار تسلط بر امور فرد فرد ایشان میسر است.

محور ثالثی که باید به ملت ها توصیه نمود معرفی ایشان در محیط اجتماعی تا مرز بی آبرو شدن و ترک مناصب بدست آمده در فرایند ارتکاب به خیانت و عضویت در این جریان است.

و اما نکته مهمتر از همه آنچه گفته شد خارج کردن ایشان از سیکل استفاده از تسهیلات سیاسی اقتصادی و رانت های اطلاعاتی است که کمک خواهد نمود ایشان فرزندان خود را از این جریان بری نموده و حیطه آلودگی به کاهش گراید. نگاه جستجوگر اطلاعاتی نیز ابزار بسیار مهمی است که این مجال فرصت و محل مناسبی برای طرح آن نخواهد بود.

باید هوشیار بود اگر در ماوراء زمین در یکی از کرات اسمانی این مبارزه شکل گرفت ما هم از آن مردم در آن فضا آموخته و منویات کاهنده نفوذ این جریان مخوف و فزاینده به نفاق و جمع آوری قدزت را دنبال کنیم. والسلام