مافیای ادبی رسانه‌های ایرانی را تسخیر کرده‌ است
مافیای ادبی رسانه‌های ایرانی را تسخیر کرده‌ است

طیبه گوهری از آنچه که آن را تسخیر رسانه‌ها توسط مافیای ادبی خواند انتقاد و این مساله را مایه دلسردی نویسندگان برای تولید ادبی نامید. طیبه گوهری با تاکید بر اینکه فضای کاری ادبیات داستانی امروز ایران فضای خوبی نیست عنوان داشت: در این فضا تنها و تنها می‌شود عنوان کرد که باید تاب آورد، […]

طیبه گوهری از آنچه که آن را تسخیر رسانه‌ها توسط مافیای ادبی خواند انتقاد و این مساله را مایه دلسردی نویسندگان برای تولید ادبی نامید.

طیبه گوهری با تاکید بر اینکه فضای کاری ادبیات داستانی امروز ایران فضای خوبی نیست عنوان داشت: در این فضا تنها و تنها می‌شود عنوان کرد که باید تاب آورد، تاب آورد تا یک موقعیت برای نوشتن خلق شود. من بر این باورم برای عبور از بحران موجود که بسیاری را از نوشتن مایوس کرده است باید تاب آورد کما اینکه بسیاری از ما هر روز این تاب آوردن را تمرین کرده‌ و می‌کنیم.

وی ادامه داد: نویسندگی در حال حاضر از نظر اقتصادی چرخه‌ای است که فاقد ارزش مالی است و کمکی به معیشت کسی نمی‌کند و حتی کمک هزینه زندگی را نمی‌تواند برای نویسنده تامین کند از سوی دیگر شرایط چاپ و انتشار کتاب و حتی نشست‌هایی که برای معرفی و نقد آثار ادبی در کشور برگزار می‌شود نیز امیدوار کننده نیست و طبیعی است که در چنین وضعیتی نویسنده نخواهد در موقعیت نوشتن باقی بماند و به سراغ فعالیت‌های دیگری می‌رود.

نویسنده رمان «گلوگاه» در ادامه با اشاره اینکه نویسندگان در جامعه امروز به اشکال مختلف در حال سرکوب و منکوب شدن بوده و پایگاه اجتماعی خود را از دست می‌دهند، بیان داشت: نویسندگی و ادبیات در ایران گرفتار یک مافیای عجیب است. برخی از اهالی ادبیات رسانه‌ها را تصاحب کرده‌اند و تنها یک رویکرد و سلیقه خاص را با آن ترویج می‌کنند و به همین دلیل آثار جدی از حضور و معرفی و نقد در رسانه‌ها باز می‌مانند و رسانه‌ها تنها وسیله‌ای برای  ترویج کارها و نویسندگان خاصی شده است نه آثار شاخصی که شاید نویسندگانی کمتر شناخته شده در سایر مناطق ایران آنها را خلق کرده باشند.

گوهری که چندی پیش در جایزه ادبی مهرگان نیز تقدیر شد، در ادامه با اشاره به کیفیت تولیدات ادبی در ایران عنوان کرد: اگر با اشراف کامل و بدون حب و بغض به آثاری که در زمینه ادبیات در ایران منتشر می‌شود داشته باشیم متوجه می‌شویم که آثار قابل توجهی در ایران در حال تولید است اما این آثار وقتی در زنجیره  و دور تسلسل فعلی حاکم بر ادبیات که شرح دادم، گرفتار می‌شوند نمی‌توانند نظر مخاطب را جلب کنند. با این همه اندک آثاری که موفق می‌شوند از این سد عبور کنند نیز نتوانسته‌اند در زمینه ترجمه و ارائه به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کنند. به باور من هم کیفیت آثار و هم نوع ارائه و معرفی آنها در این وضعیت تاثیرگذار است.

وی در عین حال گفت: منصفانه نیست که ادبیات ایران و آثاری را که با چنین دشواری در دست تولید است را با آثار ادبی ترجمه‌ای مقایسه کنیم. به هر تقدیر آثار ترجمه‌ای در بازار ایران طیفی گسترده از ادبیات را در جهان را شامل می‌شوند و به خودی خود به دلیل اینکه مخاطب ما را با جهانی تازه و اندیشه و نگاهی تازه روبرو می‌کند جذاب است. نمی‌شود به مخاطب خرده گرفت که چرا به ترجمه توجه داری و به تالیف نه. ما باید مساله‌مان را با معرفی اثر حل کنیم و آثار خودمان را برای مخاطب داخلی به بهترین شکل معرفی کنیم.

به باور این نویسنده اگر هر کدام از اهالی قلم خود برای معرفی آثارشان و آثار موفقی که می‌خوانند گام بردارند، به جریان نقد منصفانه روی بیاورند و ادبیات را ترویج کنند مخاطبان بار دیگر با آن آشتی خواهند کرد.