به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد این مشهودات تا جایی واضح و مبرهن گردیده که حتی سردمداران جمهوری های اروپایی با صراحت بدان اعتراف نموده و سرمایه داری را مسیر خدشه پذیر و رو به سقوط میدانند. اخیرا امانوئل ماکرون در سخنرانی خود درباره سیاست خارجی و نظام بینالمللی گفته است: «ما شاهد پایان هژمونی غرب بر جهان هستیم. ما غربیها از قرن هجدهم به بعد نظام هایی مبتنی بر هژمونی غربی عادت کرده بودیم، در این باور رهبری کشورهای غربی را بر عهده فرانسه و جنبش روشنگری (منظور رنسانس) میدانستیم. در قرن نوزدهم به واسطه انقلاب صنعتی و در گیری های داخلی در فرانسه و ناتوانی در همسنگ شدن با انقلاب صنعتی این رهبری در اختیار بریتانیا قرار گرفت و در قرن بیستم هم به واسطه بروز دو جنگ جهانی و خسارات و تحمیل هزینه به اروپا و استیلای اقتصادی ایالات متحده، رهبری به امریکا واگذار شد». ماکرون میگوید: «اوضاع تغییر کرده است. غربیها مرتکب اشتباهاتی شدهاند. در جریان بحرانها، برخی تصمیمات غلط اتخاذ شده است. برخی از تصمیمات و اقدامات غلطی از سوی ایالات متحده اتخاذ شد… که تبعاتی داشت که تصور میکردیم این اشتباهات غیرملموس بوده باشند، اما متاسفانه نبودند و باعث شدند تا اوضاع از جنبه های مدیریتی و رضایت عامه شروع به تغییر کند. در نتیجه، امروز واقعیات ژئوپلتیکی به زیان غرب تغییر کرده است؛ و حالا با ظهور قدرتهای جدیدی روبه رو هستیم که آنها را در همه قرن گذشته با باورهایی غلط و خود شیفتگی دست کم گرفته بودیم. در وهله اول چین و علاوه بر چین، روسیه در سالهای اخیر راهبردهای موفقتری از ما داشته اند». رئیسجمهور فرانسه در این زمینه اضافه کرد، علاوه بر قدرتهای اقتصادی، قدرتهای سیاسیای نیز ظهور کردهاند که خود را تمدنهایی میدانند که در حال تغییر و تحول نظم بینالمللی هستند و بر اقتصاد جهانی نیز اثرگذارند. به چین، هند و روسیه بنگرید (به ایران اشاره نمیکند اما محتوای کلام و نشانه ها کاملا نشان دهنده وجود تمدن ایران در ذهن و کلمات اوست) که انگیزههای سیاسی به مراتب قدرتمندتری از اروپاییها دارند. آنها با فلسفه، منطق و تصوراتی عمل میکنند که ما آنها را از دست دادهایم و این دارد ما را نیز دستخوش تحول میکند. وی در نهایت تأکید می کند که اقتصاد بازار (نظام سرمایهداری) با بحرانی بیسابقه روبهرو شده است. تحولات ضد سرمایه داری در فرانسه نشان میدهد جو عمومی در افکار اجتماعی بسود سرمایه داری نیست و در یک درصد قابل اهمیتی حتی ضد سرمایه داری است و این نه تنها در فرانسه که در کشورهای دیگر نیز خود نشان داده است. تظاهرات مردم در کشورهای انگلیس و آلمان و اتریش و ایتالیا و اسپانیا علیه سیاستهای راست گرایانه خود نشان دهنده رشد روزافزون این باور است که نظام های سرمایه داری توان ایجاد رضایت در بخش مهمی از جمعیت های اروپا و حتی امریکا را نداشته اند. اینکه این باورها چه زمانی به نیرویی مولد و تاثیرگذار تبدیل شده و فروپاشی را به دنبال خود بیاورد کمی غیر قابل پیش بینی است اما واقعیتی نهفته در دل و محتوای تاریخ آینده غرب این است که گریز از آن امکان پذیر نخواهد بود و بسیاری از کارشاسان سیاسی و اقتصادی که بر اطلاعات رایج سیاسی اقتصادی غرب احاطه کامل دارند بر این باورند که اولین کشوری که در غرب به این فروپاشی تن در خواهد داد فرانسه خواهد بود و در نتیجه افول قدرت سرمایه داری در این کشور همانند بازی دومینو عواقب آن دامن بقیه اروپا و در نتیجه آمریکا را هم خواهد سوزانید. والسلام
حمید رضا نقاشیان