محرم ماه تضمین است با غم
محرم ماه تضمین است با غم

قبل از آنکه به تبیین عنوان سرمقاله بپردازم لازم میدانم کوتاه بیانی در خصوص مفهوم تضمین به مخاطبانم هدیه کرده و تصریح کنم که تضمین از آرایه‌های ادبی و به معنی آوردن آیه، حدیث، یا سخن مشهور در متن و یا سخنرانی است. اگر شاعر، تمامی مصراع یا بیتی را از شاعری دیگر در سخن […]

محرم

قبل از آنکه به تبیین عنوان سرمقاله بپردازم لازم میدانم کوتاه بیانی در خصوص مفهوم تضمین به مخاطبانم هدیه کرده و تصریح کنم که تضمین از آرایه‌های ادبی و به معنی آوردن آیه، حدیث، یا سخن مشهور در متن و یا سخنرانی است. اگر شاعر، تمامی مصراع یا بیتی را از شاعری دیگر در سخن خود بیاورد،  این نگارش را تضمین خوانده اند.اگر شاعر یا نویسنده‌ای مثلی را که پیش از وی رواج داشته، در میان نوشته یا سروده خود بیاورد نیز تضمین خوانده می‌شود.

فلذاست که غم را در ساحت محرم تضمین مینامم و به نام حسین پسر فاطمه (س) که سرآغاز هستی به نام اوست مینویسم که:

آری حسین جنس غمت جنس مرهم است

آری حسین در غمت اندیشــه مُلهــم است

آری حسین درغمت الطــــاف کبـــریــاست

گوئی که شور عشق تو بنیان عالم است

هر چه به آثار شهادت حسین ابن علی بیشر توجه میکنم

بیشتر در می یابم که مقصود خلقت آدم وصول بلوغ به خاتم است و وتجلی خاتم در وجود ذیجود و مبارک صدیقه کبراست که مظهر ومنبع تجلی علی علیه السلام و اولاد اوست که نمایش لقد کرّمنایی و احسن الخالقین

پروردگار عالمند.

به فاطمه که نگاه میکنی بواقع کوثر است.

به فاطمه که می اندیشی درمی یابی که نماد تمام نمای زن در خلقت است

به فاطمه که گوش میکنی ، صدای هل من ناصر حسین است

اصلاً فاطمه را میتوان نقطه مرکزی تبلور عقل و شعور و فکر و عمل در مصدر شدن برای همه خوبی ها نامید.

فاطمه همسر علی است

فاطمه مادر حسن است

فاطمه مادر حسین است

فاطمه مادر زینب است

فاطمه دختر پیغمبر است

فاطمه اصلا مادر پیغمبر است

در هر نقطه که فاطمه را تجسم میکنی شعاعی متصور است که نورش از کوثر رسول خدا تا انتهای عالم در ملک و ملکوت ممتد است.

عقل کجا قدرت تصویر کمالات فاطمه را میتواند یافت؟

این فاطمه که بشر در فهم و تبیین الف اوصافش علیل و الکن است خود مادر حسن و مادر حسین و مادر زینب است.

قرآن مجید خالق عالم را تجلی نور در چراغ هدایت معرفی میکند که درک بشر از تصویر و تصورش عاجز است و برای تمثیل خود نمونه می آفریند که قابلیت در مصدر شدن را نشان دهد

وفاطمه عین و مصداق تمثیل شدن در انطباق با وصف جمالی خداست چرا که فاطمه و علی نوراٌ علی نورندو هردو منتج به حسن و حسین و زینبند

وقتی با محرم که ماه تضمین است با غم در می آمیزی قطره ای از نماد تطهیر در مقابل تزویر را در می یابی

به همین علت است که همیشه عالم در محرم غوطه ور است به همین دلیل است که همه جا کربلاست و به همین دلیل است که هر روز عاشوراست زیرا پرتو تقابل وصف فاطمی در تجلی نور هدایت جلوه ای چون حسین را به بشر هدیه کرده که سر مشق نمادین و ملموسی جلوی دیدگان گذارده باشد.

هدف خلقت هدایت است

هدایت در پرتو نور بر ظلمت میسر است

و محرم جلوه ای از نور فاطمی است

محرم ماهی است که غم در عالم معنا میشود

یا ابن الشبیب وابک للحسین یعنی سیاهی چشمت را به آب زمزم چشمت بشوی تا که ببینی و ندیده نمانی

و اگر حسینی بشویی حسینی می بینی

فاطمه یک مظهرش حسین است که اشک لازم است تا که چشمی شسته شود و نگاهی حسینی ببیند.

اینجا انسان می یابد که حسین جنس غمش فرق میکند.

اینجا انسان می یابد که نور فاطمه تاریخ پاکی و طهارت را در نوردیده است.

اینجا شاید اگر به چشم دل مشتاق و بانیت انطباق بنگری جلوه ای از فاطمه که فقط حضور حسین در محرم و کربلا و عاشوراست ، خیره ات میکند

که حسین در عاشورا فقط یک جلوه از حسین که یک پرتو از فاطمه است

خدا شاهد است قلم قابلیت نوشتن ودرک بلاغت  استخدام کلمه ندارد و لذا در میماند که:

السلام علی محرم با غم و و و والسلام

حمید رضا نقاشیان