محسن از کودکی با قرآن مانوس بود/ حججی نماینده شهدای مظلوم دیگر شد
محسن از کودکی با قرآن مانوس بود/ حججی نماینده شهدای مظلوم دیگر شد

پدر شهید محسن حججی با اشاره به ویژگی‌های این شهید والامقام گفت: محسن از کودکی با قرآن کریم و معارف الهی مانوس بود و در اواخر عمر شریفش نیز نیمی از قرآن را حفظ کرد. به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پدر شهید محسن حججی شهید مدافع حرم دیشب دوشنبه ۱۷ مهرماه بر روی خط […]

حججی

پدر شهید محسن حججی با اشاره به ویژگی‌های این شهید والامقام گفت: محسن از کودکی با قرآن کریم و معارف الهی مانوس بود و در اواخر عمر شریفش نیز نیمی از قرآن را حفظ کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پدر شهید محسن حججی شهید مدافع حرم دیشب دوشنبه ۱۷ مهرماه بر روی خط ارتباطی برنامه تلویزیونی «تلاوت‌های درخواستی» شبکه قرآن و معارف سیما رفت و دقایقی با مجری این برنامه به گفت وگو پرداخت.

پدر شهید حججی ابتدا ضمن تشکر از مردم شهید پرور کشورمان به جهت حضورشان در تشییع پیکر این شهید اظهار کرد: مردم ایران با حضورشان به برادر خودشان عزت دادند. خداوند عظمت شهید را بالا برد اما مردم نیز بسیار شایسته به ندای محسن ما لبیک گفتند و طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب بسیار مناسب تکریم کردند البته شهید، شهید خودشان بود و افتخارات آن نیز متعلق به ملت ایران است. طبق فرمایش رهبر معظم، شهید حججی نماینده شهدای مظلوم دیگر شد وگرنه تمام شهدا عزیز و قابل احترام هستند.

پدر این شهید در پاسخ به این سوال که شما در تربیت محسن چه کرده‌اید که ثمره آن چنین دسته‌گلی بوده است؟ گفت: ما وظیفه‌مان را انجام دادیم. لقمه حلال و راستگویی و عمل به گفتارها خصوصیات تمام پدران این سرزمین است که باید آنها را به فرزندانشان توصیه کنند.

پدر این شهید درباره انس و علاقه محسن با قرآن و معارف الهی گفت: شهید از کودکی با قرآن مانوس بود و همواره معارف قرآن را در زندگی خود ساری و جاری کرده بود. بنده از ابتدا در مساجد فعالیت بسزایی داشتم، محسن نیز از ابتدای کودکی در محافل قرآنی مساجد حضور داشت و از همان زمان با این مکتب انس گرفت و همان راهی را که از اول بر آن قدم گذاشت، طی کرد و ادامه داد و در واخر عمر شریفش نیز نیمی از قرآن کریم را حفظ کرد.

وی احترام به والدین و تکریم پدر و مادر را از ویژگی‌های دیگر این شهید والامقام عنوان کرد و گفت: محسن همواره به بنده و مادرش احترام می‌کرد و خاطرم نیست که ایشان با ما دست بدهد و دست‌بوسی نکند. هیچ وقت با صدای بلند با خواهرانش صحبت نمی‌کرد و با تکبر از مقابل ما راه نمی‌رفت و افتادگی و فروتنی ویژه‌ای داشت.