مهدی (عج) + حسین (ع) = وعده خدا
مهدی (عج) + حسین (ع) = وعده خدا
میلاد مسعود و مبارک حضرت صاحب علیه السلام نور امید شیعه را شارژ و تابان تر میکند. هرسال ۱۵ شعبان که میرسد آنچنان وجدی در روحیه مردم در ایران فراهم می آید که در هیچ زمان دیگر این چنین هیجان و شوری دیده نمیشود مگر در عاشورا که جلوه مظلومیت مولا سید الشهدا جلوه ای متفاوت ایجاد می کند.

در قرآن مجید در سوره قصص ایه پنجم میفرماید﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾  ترجمه آیه: (وما اراده داریم بر آنان که در زمین مستضعف شدند، منّت گذاریم وآنان را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم). اینکه پروردگار عالم با اراده خود فضایی ایجاد میکند که دست مستضعفان برای ایجاد اقتدار گشایش یافته و زمینه حکومت عدل و احسان را فراهم آورند محقق نمیشود مگر به یمن ظهور حضرت صاحب الزمان که وقتی تشریف مبارک خود را از پرده غیبت به حضور علنی در جامعه مبدل میفرمایند زمین بستر درک احسان را به معنای اصلی خود در می یابدو زمان مبنایی برای درک عدل و توسعه آن می یابد. و این  در حالي  واقع میشود که مردم جهان، خسته و ملول از غوغاي سرسام آور رسانه ها شده اند وتشنه و گرسنه برای  شنيدن و ديدن حقايقی هستند که جز مکتب حیات بخش اسلام در جهان اسلام نیافریده و ولع بی نهایتی را در وجود خود پدید آورده اند که  عليرغم فتنه هاي بي شمار ساحران حاکم بر دنيا ، تمايل بيشتري نسبت به اين دين رهايي بخش  سراغ می کنند. به عاشورا و اربعین نگاه کنید و حقیقتی را دریابید که امروز تلالو انوار تابناکش نور عشقی را موجب گردیده که هر کوری را بینا میکند.

به انقلاب اسلامی ایران نگاه کنید و بدون کوچکترین شبهه ای دریابید که این انقلاب رويکردي مکتب گرایانه و با نیاتی  اصول‌گرايانه ،متکي به سنّت شيعي و با توجه به آخرالزّمان و پايان تاريخ ارائه کرده است و این ندای اقتدار مستضعفان جهان است. و آن چنان بستری آفریده که  اين انقلاب را مقدمه ظهور مهدي موعود قلمداد میکنند. نسيم حيات بخشي که برپاکنندگانش ، پيش از آنکه شعار “رهبر ما خميني است” را سر دهند ، فرياد برمي آوردند که “نهضت ما حسيني است”. و معتقدند این نهضت زمینه ظهور را فراهم میکند.که دشمنان هم نمیتوانند فضای فراهم آمده را ندیده بگیرند “فرانسيس فوکوياما” ، تئوريسين معتبر آمريکايي در سه کنفرانس جهاني تورنتو، واشينگتن و اورشليم، کتاب “پايان تاريخ” خود را ارائه کرد. اين کتاب براي تکميل نظريه “برخورد تمدّن‌ها” از “ساموئل هانتينگتون” به رشته تحرير درآمد. فوکوياما در کتاب خود ، مدّعي است که خرده تمدن‌ها و فرهنگ‌هاي جزئي به دست فرهنگ غالب بلعيده شده و رسانه‌ها، دنيا را به سمت دهکدة واحد پيش مي‌برند و به ناچار دنيا درگير جنگي خانمان‌سوز خواهد شد. بنابراين، براي پيش‌گيري از اين جنگ بايد يک قدرت را به عنوان کدخدايي بپذيريم و در ادامه ثابت مي‌کند که بايستي اين کدخداي جهاني ، امريکا باشد. اما فوکوياما براي ارائه ادله بيشتر جهت اثبات نظريه خويش ، مي‌گويد:”اين نبرد حتمي است، ولي برندة آن غرب نخواهد بود .” او با اسناد و مدارک ثابت مي‌کند که برندة نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند. فوکوياما در کنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسي هويّت شيعه» مي‌گويد: “شيعه، پرنده‌اي است که افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست. پرنده‌اي که دو بال دارد: يک بال سبز و يک بال سرخ.”

او بال سبز اين پرنده را مهدويّت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادت‌طلبي ، معرفي مي‌کند که ريشه در کربلا دارد و همین دو فرایند اقتدار و امید شيعه را فنا ناپذير کرده است. فوکوياما معتقد است شيعه بُعد سومي هم دارد که اهميّتش بسيار است. او مي‌گويد:  “اين پرنده، زرهي به نام ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان مي‌شود. شيعه، عنصري است که هر چه او را از بين مي‌برند، بيشتر مي‌شود.” و این سخن فوکویاما در نیجریه و در سوریه و در یمن و لبنان و پاکستان و افغانستان به اثبات رسید ولذاست که در می یابیم که اعتقاد به ظهور مهدی (عج) در تداوم عشق و ایثار در مسیر سید الشهدا به نتیجه ای منجر خواهد شد که همان وعده خدا در ایه ۵ سوره قصص در قرآن کریم است. والسلام

حمید رضا نقاشیان