ورود E3 به برجام اشتباه راهبردی
ورود E3 به برجام اشتباه راهبردی
امروز کشور در روزهای منتهی به فعالسازی مکانیسم ماشه و فرا رسیدن سرانجام تلخ دو دهه مذاکره زیان بخش قرار دارد.

ورود E3 به برجام اشتباه راهبردی

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد شورای امنیت سازمان ملل با وجود مخالفت چین و روسیه با ۹ رأی منفی به سردمداری آمریکا، انگلیس و فرانسه، قطعنامه پیشنهادی برای تأیید پایبندی ایران به تعهدات هسته‌ای را رد کرد تا رسماً روند بازگشت تمامی تحریم‌های شورای امنیت که به موجب برجام به طور موقت تعلیق شده بود، عودت یابد و امروز اروپا از امکان فعالسازی «Snapback» برخوردار شود و ماشه سلاحی که در برابر ملت ایران قرار گرفته است را بچکاند؟
حسن روحانی و تیم مشاوران او که بعدا به اصحاب برجام و قهرمانان خودخوانده دیپلماسی مشهور شدند با توهُم تکراری ِتمسک به اروپا و خیال ایجاد شکاف میان تروئیکای اروپایی و ایالات متحده؛ پای سه کشور اروپایی فرانسه، انگلستان و آلمان را به پرونده هسته‌ای ایران کشانیده تا شاید بتوانند از عنایت انگلیس به خود و نفوذ این سه کشور برای جلوگیری از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در آن زمان استفاده کنند.
با بازشدن پای تروئیکای اروپا به پرونده مذاکرات هسته‌ای ایران دو نشست کلیدی موسوم به «اجلاس سعدآباد» و « اجلاس پاریس» برگزار شد.
اجلاس سعدآباد در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳، در قالب نشست مشترک وزرای خارجه سه کشور اروپایی و هیئت ایرانی در تهران برگزار شد. به موجب بیانیه‌ای که اعلام گردید، ایران برای بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از تأسیسات خود اعلام همکاری کرد و راه‌اندازی سانتریفیوژهای گازی در نظنر را در راستای راستی‌آزمایی و اثبات صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای خود ، بصورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد.
«انگلیس »و فرانسه نیز متعهد شدند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند.
مستندات موجود از عملکرد جریان موسوم به تیم حسن روحانی در آن زمان نشان می‌دهد که تیم مذاکره کننده ایرانی با چه خوشبینی عمیقی به غربی‌ها نگاه می‌کردند و انتظار داشتند بتوانند برخلاف تمامی شواهد تاریخی و حتی تجربه سی‌ساله خود از فضای بین‌الملل، اروپا را برای کنترل آمریکا بسیج کنند!
من همان زمان در مقاله ای عنوان کردم:
کودکانی را فرستادیم جنگ
غافل از دندان برّای نهنگ
تعهدات تروئیکای E3در سعدآباد توخالی از آب در آمد و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد. اعتماد بی‌حد و اندازه به وعده‌های کشورهای اروپایی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعطای امتیازات نقد و عینی طرف ایرانی درمقابل امتیازات مبهم و نسیه‌ طرف اروپایی باعث شد تا سعدآباد هم به فهرست‌‍ عبرت‌های دیپلماتیک ایران افزوده شود و آن نشست با مقدمه‌سازی برای دخالت روزافزون اروپا به تاریخ سپرده شد.
اما روحانی همچنین در صفحه ۵۹۹ کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» می‌نویسد: «اروپا در مذاکرات تهران تعهد کرده بود تا زمانی که فعالیت نطنز آغاز نشده است، از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت جلوگیری کند ولی در بهمن ۱۳۸۴ در شرایطی پرونده هسته ای به شورای امنیت ارجاع شد که نطنز در تعلیق بود بنابراین اروپا تعهد خود را نقض کرده بود.»
در واقع تروئیکا اروپایی که پس از جنگ جهانی دوم در هیچ یک از کلان مسائل جهانی از آمریکا تمرد نکرده بود و امکان اجرای هیچ اقدامی بدون تایید و موافقت ایالات متحده را نداشت؛ چگونه می‌توانست میانجی و چه‌بسا ناجی پرونده هسته‌ای ایران باشد؟!
اروپایی که حتی از سمت آمریکا هم وجاهت و شانیت کافی برای حضور در مذاکرات اخیر مسقط را نداشت به دست حسن روحانی و مشاوران او واجد شرایط دخالت در مسائل هسته‌ای ایران و میراث‌دار حقوقی مکانیسم ماشه و اسنپ بک برای بازگشت تحریمهای قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران شد.
تعجب‌آور است که وزیرخارجه روحانی و مسئول مذاکرات برجام هم در گامی دیگر نقش اروپایی‌ها را بیشتر کرد و حتی شریک نقشه غرب برای بی‌اعتبارکردن حق وتوی چین و روسیه شد.
توافق سعدآباد نخستین برگ از تاریخ پر فراز و نشیب دخالت اروپا در مذاکرات هسته‌ای ایران بود؛ کتابی که قرار است با فعالسازی مکانیسم ماشه در روزهای نزدیک پیش‌رو به پایان برسد.
خوشبینی افراطی و فرض استقلال رای این کشورها موجب خسارت‌های سنگینی شد که در طول این ماه ها متوجه مردم ایران بود.
حسن روحانی باید خود را بیش از هرکس دیگری پاسخ گو و مسئول بالابردن جایگاه اروپا و اعطای وزانت تصمیم‌گیری به کشورهای تروئیکای عبد و عبید و وابسته به آمریکا بداند و بیشتر از این متوجه شده باشد ، عنایت انگلیس به تیم ایشان
دردی از کشور برایشان حل نکرد. والسلام

  • نویسنده : حمیدرضا نقاشیان
  • منبع خبر : صبح اقتصاد