چرارئیسی آری و دیگران نه؟
چرارئیسی آری و دیگران نه؟

رای واکاوی لزوم حضور پای صندوق رای در روز جمعه ٢٩ اردیبهشت ماه امسال ١٣٩۶ و انتخاب مدیری که ما ایرانیان را به سکوی سال ١۴٠٠ رهنمون شود و با عملکرد خود و کابینه اش برخی از مصیبتها و آلام ملت ایران را بزداید نیازمند یک نگاه جامع به ذهن خویشیم. از خود بپرسیم چرا […]

رای واکاوی لزوم حضور پای صندوق رای در روز جمعه ٢٩ اردیبهشت ماه امسال ١٣٩۶ و انتخاب مدیری که ما ایرانیان را به سکوی سال ١۴٠٠ رهنمون شود و با عملکرد خود و کابینه اش برخی از مصیبتها و آلام ملت ایران را بزداید نیازمند یک نگاه جامع به ذهن خویشیم.
از خود بپرسیم چرا رای میدهیم؟
بخود بگوئیم تاثیر رای من در دنیا چیست؟
کلاه خود را قاضی کنیم و ببینیم ، کجا وبنفع چه کسی رای میدهیم؟
آیا اثر رای خود را در پرونده آخرت خود هم جستجو میکنیم؟
میزان القاء نظردیگران و حتی تبلیغات چگونه هدایتمان میکند؟
ملاک انتخاب ما چه در حضور پای صندوق و چه برای انتخاب صحیح فقط سلیقه است؟
یک مسلمان شیعه که از عبارت «قولوا لااله الا الله تفلحوا» تحلیل کجا «نه» و کجا «آری» دارد ، بیش از آنکه به سلیقه و فکر و تبلیغات در انتخابات بیاندیشد به ملاک اعتقادی خود در کسب رضای خدا می اندیشد و این ملاک اندازه گیری را فقط بخاطر خدا اعمال میکند.
لذا اینجا این بحث در انتخابات ٩۶ مطرح میشود که به چه کسانی و چرا « نه » بگوید و به چه کسی و چرا «آری»؟؟
در انتخابات امسال شورای نگهبان به ۶ نامزد اجازه رقابت داده تا یکی از ایشان نظر اکثریت ملت ایران را جلب نموده و سکان هدایت قوه مجریه را برای ۴ سال و به عبارتی از ١٣٩۶تا شهریور١۴٠٠ بدست بگیرد.
اینکه حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان با چه نگاهی به این ۶ نفر اجازه عبور از حوزه تایید صلاحیت داده اند و به ۶ یا ٨ یا تعدادی دیگر از واجدین شرایط رای مثبت نداده اند، در کانون بحث ما نیست و حتماً ایشان هم ملاک های خدا پسندانه خود را داشته اند و پاسخ گوی پرونده تکلیف خود در صراط خواهند بود.
آنچه ما بعنوان رای دهنده بدان محتاجیم نگاه اعتقادی کردن به انتخاب و انتخابات است و بس.
به جمع ۶ نامزد که نگاه میکنیم دو طیف نامزد بچشم میخورد ( طیف هیاهو مدار)و(طیف بی هیاهو)
با این نگاه براحتی میتوان این دو طیف را در جمع ۶ نامزد معرفی کرد و معمولاً طیف هیاهو مدار را دنیا گرا و طیف بی هیاهو را متفاوت از آنها ببینیم.
با این نگاه قالیباف و جهانگیری و روحانی از چشممان می افتند و هاشمی طبا و میرسلیم و رئیسی باقی میمانند حال باید به ارزش تصمیم در خصوص این ٣ کاندیدای باقیمانده نگاه کرد و تکلیف را پیدا نمود
هاشمی طبا شان سنی و رهبری یک کابینه جدی و جوان و کارا را ندارد و از طیف تصمیم خدائی ما خارج میشود ممکن است مشاور خوبی باشد که البته بدلایلی که ذکر آن بعد ها بشرط حیات مطرح میشود
حقیر ایشان را مستحق محاکمه میدانم ..
میر سلیم معلم اطو کشیده ایست و بر محور پسند خود در لباس پوشیدن و کوتاهی سبیل خود ۴٠ سال مداومت داشته که خود را دگر رفتار معرفی کند و همین یک ضعف محسوب میشود که چرا مردمی نه و متمایز؟
ممکن است جائی و محلی را بتواند مدیریت کند اما رئیس جمهور ملت ایران هرگز!! لذا ایشان هم شان یک انتخاب مردمی را دارا نیست.
تنها کسی که میتوان در جمع بی هیاهو های نامزد شده بعنوان یک شخصیت نسبتاً جوان با تجربه کار برای انقلاب و در مصادر کلان و بی حاشیه و دست پاک و ساده زیست و مطلع نسبت به پشت پرده ها و در عین حال صاحب تقوا در گفتار و رفتار بیابیم آقای رئیسی است.
با انتخاب ایشان نیت خالص میکنیم که :
*رضای خدا ملاک انتخاب ماست.
*بی بی سی از این انتخاب عصبانی میشود.
*وی او ای این انتخاب را بر نمیتابد.
*ترامپ و اطرافیانش با این انتخاب بر می آشوبند.
*ملکه انگلیس این انتخاب را شکست کشورش می یابد
*یک بانکدار را انتخاب نکرده ایم.
*یک باند باز را انتخاب نکرده ایم.
*یک جوان انقلابی را انتخاب کرده ایم.
*فرزند پیامبر را انتخاب کرده ایم.
*یک دین شناس را انتخاب کرده ایم.
*شیطان از این انتخاب خوشش نمی آید.
*مقام معظم رهبری دل در گرو این انتخاب دارند.
*خادمی از خادمین امام هشتم را برگزیده ایم.
*فقرا و مستمندان از این انتخاب شاد میشوند.
و در یک جمعبندی
، ملت ایران یک رئیس جمهور همراه با نظام را علیرغم همه انتخابهای گذشته بر میگزیند که این انتخاب از منظر ظهور منجی یک گام به پیش است. ان شاالله
والسلام