به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد اسحاق جهانگیری در دومین همایش ملی تشکلهای اقتصادی ایران با عنوان راهبران توسعه، با اشاره به لزوم بهره مندی از نظرات بخش خصوصی در اتخاذ تصمیم های دولتی اظهار کرد: «وقتی نخبگان ببینند که هیچ نقشی در حاکمیت ندارند و نظراتشان نادیده گرفته میشود، مأیوس میشوند و یأس نخبگان […]
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد اسحاق جهانگیری در دومین همایش ملی تشکلهای اقتصادی ایران با عنوان راهبران توسعه، با اشاره به لزوم بهره مندی از نظرات بخش خصوصی در اتخاذ تصمیم های دولتی اظهار کرد: «وقتی نخبگان ببینند که هیچ نقشی در حاکمیت ندارند و نظراتشان نادیده گرفته میشود، مأیوس میشوند و یأس نخبگان به یأس جامعه منتهی خواهد شد، لذا ما برای حل مشکلات اقتصادی نیاز داریم مشارکت و همبستگی اجتماعی را افزایش دهیم و همه اینها در گروی مشارکت همه نخبگان کشور است.» معاون اول رئیسجمهور اضافه کرد: در کنار همه این مشکلات، فساد گسترده در کشور آن چیزی است که مردم را بیش از هر چیز دیگر رنج میدهد؛ فسادی که نمیشود تنها مقصر آن را دولت یا اینکه مقصر آن را بخش خصوصی دانست، بلکه باید با یک نگاه واقعبینانه عزم جدی برای ریشهکن کردن این فساد شکل گیرد.
لابد آقای جهانگیری بر این باورند که فساد همانند باران از آسمان بر این مردم باریده است! دومین همایش ملی تشکلهای اقتصادی ایران با عنوان راهبران توسعه به موقعیتی تبدیل شد که هیئت رئیسه اتاق بازرگانی ایران به نمایندگی از فعالان اقتصادی به شدت از عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و مشورتناپذیری دولت گلایه کند. آنها همچنین دولت را متهم به عارضه بیتصمیمی کردند که در مقابل، معاون اول دولت، اسحاق جهانگیری درصدد دفاع از دولت و دلجویی از این تشکل اقتصادی برآمد و در عین حال گفت: «دولتی بهتر از ما پیدا نمیکنید!» اگر فرض کنیم این گفته که دولتی بهتر از ما پیدا نمیکنید را جهانگیری جدی گفته باشد اتاق بازرگانی موظف است مجسمه روحانی و جهانگیری را هم همانند مجسمه محمد جواد ظریف ساخته و در یک همایشی ماسونری با تجلیل از محمد علی فروغی این بار بعد از محمد حسین امین الضرب هدایای مهمی هم به ایشان بدهد. اتاق بازرگانی در سال های حدود ۱۲۷۰ با نظر محمد حسین امین الضرب و بعد ها قائم مقامی او میرزا حبیب الله امین التجار اصفهانی که به دروغ او را زندانی و اسیر انگلیسها معرفی میکنند البته با حمایت و پشتیبانی انگلستان و با موافقت ناصر الدین شاه تشکیل شد و در دوران پهلوی نیز عده ای از فراماسونهای ایران همانند عبدالحسین نیک پور و ابوالحسن صادقی و علی وکیلی و محمد خسروشاهی و طاهر ضیایی و عنایت الله بهبهانی و سپس بعد از واژگونی نظام شاهنشاهی در ایران تا ۶ دوره علینقی خاموشی و محمد رضا بهزادیان و محمد نهاوندیان و یحیی آل اسحاق و غلامحسین شافعی ریاست اتاق بازرگانی را به عهده داشته اند . یکی از افتخارات دکتر محمد مصدق در دوره نخست وزیری خود که موجب محبوبیت وی در میان قاطبه بازاریان گردید نیز مبارزه با جریان اتاقهای انگلیسی مزاج بود که انحصار صنعت و تجارت را در دست خود گرفته همانند امروز زیر پوست اقتصاد خصوصی، اداره پول را در انحصار داشتند. در ادواری از تاریخ برخی زمامداران چه آنان که گرایشی به آمریکا داشتند و چه آنان که تا حدی به استقلال اقتصاد و تجارت می اندیشیده اند موجب تعطیل شدن اتاقهای بازرگانی شده اند. در ادوار گذشته بعد از پیروزی انقلاب اتاقهای بازرگانی در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مورد حمایت جدی واقع شد و در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی چندان در اقتصاد دیده نمیشد و متاسفانه بعد از خاتمی احمدی نژاد با اینکه ادعای ضد انگلیس بودن داشت با نفوذیهایی که در تشکیلات دولت او همانند امیر منصور آریا رشد کرده بودند فضای مشترکی بین دولت و اتاقها بوجود آورد و نام آن را اتاق گفتگو نهاد و بعد از او هم اساسا دولت روحانی با داشتن محمد نهاوندیان به بسترسازی برای نفوذ بیش از پیش اتاقها در انحصاری کردن اقتصاد پرداخت فلذاست که اتاقها برای ظریف و امثالهم مجسمه و تندیس می سازند و با توصیه آقای جهانگیری مبنی بر اینکه « دولتی بهتر از ما پیدا نمیکنید» بدون شک مجسمه و تندیس یادبود عناصر حامی خود را در دولت خواهند ساخت. اینکه گاهی دیده میشود که عوامل اتاقها از عملکرد دولت انتقاد میکنند را هم نباید جدی گرفت چرا که تیم اداره کننده این اتاقها حتی بطور ظاهری هم که شده مجبور به انتقال درد اقتصادیون آسیب دیده از عملکرد دولت در بخش خصوصی است والا وجاهتی نزد عوامل رای دهنده نخواهند داشت. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد