چرا نباید بورس را قمار بدانیم
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , شرکتهایی که در بورس پذیرفته شده اند نوعا شرکتهایی هستند که به امر مولدی مشغولند. انسانهای پشت این امر مولد نوعا قابلیت استفاده درست از سرمایه را دارا هستند.
حال با این دو فرضیه به این موضوع بیاندیشیم که این سنخ از مردم این جامعه مشغول جمع کردن نقدینگی شناور جامعه و بازار افتاده سهام شرکت و کارخانه یا فعالیت مولد خود را به بازار عرضه نموده و نقدینگی آن را جمع کرده و به زخمی مولد اختصاص دهند حالا اساسا کجای این امر را قمار تلقی کنیم؟
اینکه متولیان اقتصاد کشور بدون محاسبه و گاهی با اهدافی موهوم از تزریق ارز به بازار استنکاف کنند و نرخ ارز را به ارقامی غیر قابل قبول برسانند و یا به افزایش پایه پولی مبادرت کنند که مبنای تقاضا برای هر عرضه ای نامتقارن شود که تقصیر بورس نیست. بورس اتفاقا به کاستن از تورم کمک میکند و آنچه با این کاستن در تضاد واقع میشود حجم بی حساب و کتاب تقاضاست که در اثر وجوه شناور ایحاد میشود. رشد شاخص معاملات در بورس یا به عبارت بهتر سود ده نگهداشتن بازار سرمایه ولو با سیاست و یا با حمایت دولت باعث ایجاد صف خرید و جذب سرمایه خواهد شد. هفته قبل مصاحبه ای را از آقای سعید اسلامی عضو شورای عالی بورس میدیدم که ایشان هم همین نظر را داشتند. ایشان معتقدند مجموعه سیاست گذاریها در اقتصاد کشور به سمت تنش در بازار ارز پیش رفته و هر چند که مردم انتظار اصلاح قیمت در بازار سـرمایه را دارند اما وضعیت بازار ارز باعث این افزایشها در بورس میشود. بازار سرمایه به شدت به سایر تصمیمات در حوزه اقتصاد وابسته است، از آنجایی که متاسفانه قیمت دلار در چند روز اخیر نوسان های تکان دهنده داشته است، طبیعی است که رشد سیگنال، افزایش قیمت را در بازار سرمایه نشان دهد. اساسا باید گفت قیمت یک امر نسبی است، سیگنالهایی که سایر بازارها میدهند، برای مردم انتظارات تورمی ایجاد میکند، به طور قطع بازار سرمایه هم از این جریان مستثنی نخواهد بود و مردم برای حفظ ارزش دارایی خود، ترجیح میدهند در بخش سرمایه گذاری های نقد شونده در بازار باقی بمانند. اینکه مهم ترین سیگنال تاثیر گذار در بازار سرمایه نرخ شناور و آزاد ارز است پس مشکل نفس بازار نیست. به عبارتی وقتی تقاضا برای هر کالایی نسبت به عرضه افزایش یابد قیمت را بالا میبرد . بازار سهام هم از این قاعده مستثنی نیست. تفاوت بازار سهام با بقیه بازارها قابلیت نقد شوندگی آن است. وقتی ملک خریداری شود طبعا شرایط نقد شوندگی سریع را ندارد. صد البته گرایش مردم به بازار سرمایه البته حضور دولت و عرضه سهام رشد پذیر هم هست. آقای سعید اسلامی گفته بود: « اگر میخواهیم که بازار سرمایه قیمتها را به درستی نشان دهد باید انتظارات را در جامعه درست شکل دهیم. اجرای برخی از محدودیتها برای بازار ارز که نشان میدهد دولت ارز ندارد، متاسفانه نتیجه این سیاست گذاریها را مستقیما در بازار ارز میبینیم البته باید توجه داشته باشیم که انتظارات تورمی هم در کشور شکل گرفته است و سرمایه داران امروز انتظارات تورمی بسیار بالا یی دارند. وضعیت بازار سرمایه هنوز هم نگران کننده نیست». هم ایشان و هم بسیاری کارشناسان اقتصادی و بورس اعتقاد دارند اگر همین روند جاری در بازار ادامه داشته باشد، نرخ شاخص به دو میلیون میرسد. شاخص ۲ میلیون برای بازار ایران شاخص شکننده ای نیست. به حجم جمعیت فعال در بورس و به حجم نقدینگی شناور و در درجه سوم به حجم تولید ناخالص و حتی حجم تولید ملی هم که توجه کنیم شاخص ۲ میلیون شاخصی متناسب و بدون قمار تلقی میشود. صرف نظر از بازار فعال سرمایه چنانچه دولت سهام شرکتها و یا صندوقهایی را که محتوای ارزشی معقولی دارند و ارزش گزاری برای ورود به بورس برای آنها تا ۴۰ درصد پایین تر از بیرون بازار بورس باشد، عرضه کند حتی با شاخص ۳ میلیونی هم نباید نگران شد. نگرانی در خرید سهام حباب دار است که در هیجان بازار و تبلیغات ناسالم شکل میگیرد که اگر با چشم مسلح و مطالعه و به هدایت کارشناس و سبد گردان زبده صورت پذیرد قطعا خطر سقوط قیمت سهام نخواهد داشت. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد