به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد تصمیمات وزارت نفت و بیتوجهی به راهبرد انرژی در کشور چین موجب جدا شدن این کشور از بازار نفت ایران شده است. وزیر نفت در حالی از صفر شدن صادرات نفت ایران به چین سخن گفته که به گفته کارشناسان، یکی از دلایل اصلی قطع این صادرات عدم توجه جامع به خواسته های چین و معیار های مورد نیاز آنها در مباحث فنی و راهبردی است. امروزه چین با مصرف روزانه ۵/ ۱۲ تا ١٣ میلیون بشکه نفت، دومین کشور مصرفکننده نفت جهان پس از امریکاست. چینیها که قصد دارند به قدرت نخست اقتصاد جهان تبدیل شوند، استراتژی جدیدی را در حوزه انرژی طراحی و پیاده سازی کرده اند که محور اصلی آن، امنیت تأمین انرژی مورد نیاز است. از این رو چین قراردادهای متنوعی را در حوزه سرمایهگذاری نفتی با کشورهای مختلف جهان منعقد میکند و پیوندهای انرژی خود را با شرکای خود عمیقتر کردهاست. چینیها در راهبرد خود روی چند راهکار مهم تأکید داشتهاند که مهم ترین آنها، ایجاد اتصال میان سرمایهگذاری خود و تأمین نفت مورد نیاز در جامعیت زیست بوم اعم از مصارف کشاورزی و صنعتی و خانگی است به این شکل که در میادین و کشورهایی سرمایهگذاری میکنند که بتوانند نفت تولید شده را بدون تاثیر حوادث و وقایع در یک ثبات پایدار به چین منتقل کنند. در این راهبرد، هم کشور میزبان از سرمایهگذاری و تضمین بازار خود مطمئن میشود و هم سرمایهگذار، منابع خود را صرف پروژهای میکند که علاوه بر کسب سود، یارانه بزرگی به اقتصاد چین میدهد. به همین دلیل است که در بیشتر قراردادهای نفتی چینیها، قدرت و اراده سیاسی و راهبردی پکن دیده میشود و کشورهای نفتی نیز با درک این مهم، همکاری خود را با چین افزایش دادهاند زیرا با توجه به سختتر شدن نفوذ در بازارهای نفتی به دلیل مازاد عرضه، چنین قراردادهایی برای کشور تولید کننده بسیار جذاب است که هم منابع نفتیاش به تولید میرسد و هم بهراحتی بازارش تضمین میشود. بر اساس راهبرد چینیها، شرکتهای نفتی مرتبط با این کشور از برزیل گرفته تا کشورهای آفریقایی و خاورمیانه حضور فعالی دارند و قراردادهای بسیاری را امضا کردهاند. میزان مصرف نفت چین طی یک دهه اخیر با یک جهش حداقل ۵ میلیون بشکهای مواجه شدهاست و پیشبینی میشود این رقم تا سال ٢٠٢۵ میلادی به بیش از ١۶ میلیون بشکه افزایش یابد. تأمین این نفت، چینیها را بر آن داشته تا حداکثر بهره وری را از سرمایهگذاری خود داشته باشند؛ این نگاه موجب شده تا شرکتهای چینی طی چند سال اخیر در رده غولهای بزرگ جهان قرار بگیرند در حالی که هنوز در ایران نوع نگاه به چینیها آغشته به سیاست و پسندخطی و تحت تاثیر هدایت و اراده شخص وزیر که معلوم نیست با چه نگاهی به چنین رابطه ای می اندیشد، است. معلوم است وقتی وزیر نفت در مصاحبه اخیر خود سعی کرده روابط ایران و چین را در حوزه نفت قابل قبول ارزیابی کند، اما با این حال اعلام میکند که چینیها در ماه می هیچ برداشتی از نفت ایران نداشتهاند. اگر فرض را بر صحت گفتههای وزیر نفت بگذاریم این سؤال ایجاد میشود که چگونه چین در دوره پیشین تحریمها، بیشترین همراهی را با ایران داشته است ، ولی در دوره فعلی از معامله با ایران در حوزه نفتی کاملا عقب نشستهاست؟ باید از وزیر نفت پرسید مگر نه اینکه بر اساس راهبرد چین ، در دولت دکتر محمود احمدی نژاد چند قرارداد، و در اوج تحریمها با ایران امضا شد؟ مگر نه اینکه بر اساس این قراردادها، شرکتهای ساینوپک و سی ان پی سی توسعه میادین آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران را بر عهده گرفتند. مگر نه این است که آزادگان شمالی و یادآوران به بهره برداری رسیدند، اما سی ان پی سی در آزادگان جنوبی از ادامه کار انصراف داد؟ . با این وجود انتظار میرفت وزارت نفت مذاکرههای جدیدی را با چینیها آغاز کند، اما بدون توجه به جوانب قرارداد، بزرگ ترین شرکت نفتی چین که دولتی است، از بازار همکاری با ایران اخراج و متکی به بهانه ای که به نفع ایران نبود و بیشتر بهانه جویی تلقی میشد قرار داد را فسخ کردیم و این شرکت امروز در شرف شکایت بین المللی و در دادگاه های بین المللی علیه ایران است؟ سئوال معتبری که در مقابل وزیر نفت قرار دارد این است که در شرایط تحریم و در فضای فشار آمریکا شاخ و شانه کشیدن برای کشوری که همواره ایران را در پستی بلندیهای سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، همراهی کرده دلخواه آمریکا نیست؟ پاسخ ایشان واقعا در خور شنیدن خواهد بود. اینکه در شرایط تحریم مهم ترین وزارتخانه تولید ارز کشور با جریان سازی های غیر شفاف اداره میشود محل اعجاب در امر حکمرانی نیست؟ والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد