به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد در همان اوایل که اخبار عملیات مرصاد در مواجهه با عملیات فروغ جاویدان منتشر میشد برخی این موضوع را که مسعود رجوی قطع نخاع شده است منتشر کردند و ابتکار این عمل را به مرحوم مغفور شهید بزرگوار صیاد شیرازی که در جریان مواجهه با منافقین در مرصاد پیشنهاد کرده بود «حمله به ایشان را از انتهای خط شروع کنیم که راه بازگشت آنها بسته شود» و یقینا این ابتکار عمل موجب  نیمه سَقَط شدن سرکرده منافقین گردید و حالا معلوم نیست این اسقاط ناقص کی به کمال خود نایل امده است و چرا منافقین سعی در کتمان کردنش داشته اند و از این پس بدون مسعود ، مریم خانوم نقشی را خواهد داشت یا سازمان پاشیده میشود یا شورایی تصمیم میگیرند شخص دیگری سرکردگی را رقم بزندو یا کمپ ۳ در یک واگرایی از سازمان این خبر را لو داده و البته باید توجه داشت که پولها اکنون در حساب مریم خانوم است . یعنی اگر هر سازمان اطلاعاتی خارجی اعم از آمریکا و انگلستان و فرانسه و سعودی و اردن که به ازای ایذاء نظام جمهوری اسلامی به این سازمان وجهی داده بی شک این سازمان آنها را در حساب مریم خانوم نگهداشته و شاید همین امر هم موجب شود سازمان امکان حیات بدون مریم خانوم نداشته باشد. سازمان مجاهدین خلق در جریان مبارزات خود قبل از انقلاب با مردانی آغاز به کار کرد که تا حد زیادی ادعای اسلامیت داشتند و بعد از نفوذ ساواک و سازمان اطلاعاتی انگلستان در میان آنها که زمینه دستگیری افراد صادق تر و غیر وابسته تر به جریان های خارجی را فراهم نمود و با تمهید بر اینکه برخی را وابسته کنند و برخی که این وابستگی را خیانت برمیشمارند اعدام. بالاخره در یک لابی گری پنهان و دور از چشم عواملی سابقه دار تر مانند لطف اله میثمی و امثالهم با رای گیری در زندان مسعود رجوی که برادرش قبل ها به عضویت اینتلیجنت سرویس نایل شده بود را برای رهبری برگزیدند . داعیه مبارزه با امپریالیسم را با تفکر مارکسیسم و نه دیدگاه اسلامی در سازمان علنی نموده و در مهر ماه سال ۱۳۵۴  و به عبارتی ۱۰ سال پس از تاسیس این سازمان این تغییر ایدئولوژیک را با انتشار رسمی بیانیه اعلام مواضع اعلام نمودند. از همان زمان و شاید سالها قبل التقاطی بودن تفکر سازمان بین بزرگانی امثال شهید مطهری و شهید هاشمی نژاد در مشهد منتشر میشد. من باب مثال شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری نکات مهمی را در زمینه سازیهای این نوع گرایشها بیان نموده اند و در زمان چاپ کتاب این سازمان مصداق بارزی از توجه خوانندگان کتاب محسوب میگردید. اما در جریان مباحث داخل زندان و بی نمازی و مباحث نجس و پاکی آنها رفته رفته فضا برای انکار اسلامیت ایشان پدید آمد و سازمان تا حدی موجب اجبار یافت تا ایدئولوژی خود را رسمی نماید که همین دیدگاه موجب افتراق جوانان مسلمانی همچون مجید شریف واقفی از سازمان گردید. قبل از انقلاب اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن لاهوتی سعی کردند از حضرت امام رحمت اله علیه برای این سازمان برائت گرفته و ایشان را در صف مقدم مبارزه علیه شاه قرار دهند اما حضرت امام رحمت الله علیه با ذکاوتی بی نظیر ایشان را واجد صلاحیت برای مقدم بودن در صف مبارزات ندانستند و همین امر برای حوزه و دانشگاه بسیار اهمیت یافت. بعد از انقلاب هم این سازمان سعی کرد در رقابت با بنی صدر که او هم عامل دیگر انگلستان بود ( با متد لایه چینی که در انتخابات سال ۹۶ روحانی و جهانگیری با هم رقابت داشتند و از همین روش استفاده میکردند)  جای خود را در فضای رسمی انقلاب اسلامی باز کند و خوشبختانه با هشیاری علما این انحراف تا حد زیادی کنترل شد و عوامل ایشان فقط توانستند در سازمانها و نهاد ها و احزاب با کمک هاشمی رفسنجانی و احمد اقای خمینی نفوذ کنند. که البته این نفوذ ها خسارتهای عظیمی به انقلاب وارد نمود. منافقین بعد از ادوار تاسیس اولیه همیشه کاتالیزور یا کمک عمل اقدامات انگلستان در جریان انقلاب اسلامی بوده اند. ابتدا سعی کردند از طریق حمایتهای مشکوک داخلی به ارکان مدیریت انقلاب برسند که رهنمودهای حضرت امام (ره) امکان آن را نداد و اختلاف نظر حضرت امام (ره) با احمد آقا که پنهانی از ایشان حمایت میکرد، اینجا بسیار واضح است. و بعد که نتوانستند در جریان ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ دشمنی خود را با انقلاب و بیشتر از انقلاب چون دستشان به کانون مرکزی اداره انقلاب یعنی حضرت امام نرسید با انقلابیون ، علنی کردند. آنها توسط کشمیری قصد منفجر کردن بیت حضرت امام رحمت اله علیه را داشتند که موفق نشدند. همین تاریخ مشهود و مبین دریوزگی ، آنها را تا خدمت به صدام پیش برد و امروز محل تنفر آحاد مردم و بیش از ۹۹ درصد نحله های موجود در ایران اسلامی اند. امروز میتوان حدس زد که مسعود رجوی در قعر جهنم کنار اعلیحضرت های قاجار و پهلوی دنبال خانه تیمی برای مبارزه علیه خدا و در همدستی با شیطان بسر ببرد. والسلام

حمید رضا نقاشیان