این روزها اتفاق عجیبی توجه مردم را به خویش جلب کرده است : قیمت پیاز در کشور افزایش بی سابقه ای یافته است . بنا به مشاهدات میدانی و قیمت اعلام شده در رسانه ها ، قیمت پیاز هفته گذشته به چهار هزار تومان هم  رسید و اگر چه این قیمت فروکش کرد و به […]

این روزها اتفاق عجیبی توجه مردم را به خویش جلب کرده است : قیمت پیاز در کشور افزایش بی سابقه ای یافته است . بنا به مشاهدات میدانی و قیمت اعلام شده در رسانه ها ، قیمت پیاز هفته گذشته به چهار هزار تومان هم  رسید و اگر چه این قیمت فروکش کرد و به سه هزار تومان رسیده است اما هنوز هم قیمت بالایی است . رئیس اتحادیه میوه و سبزی‌فروشان در خصوص دلیل افزایش قیمت پیاز گفته است: سال گذشته از تولیدکنندگان پیاز خریداری نشد و کشاورزان محصولشان را به قیمت مدنظر خود نفروختند، به همین دلیل امسال سنتی پیاز نکاشتند و این اتفاق در تولید محصولات کشاورزی رایج است. افزایش قیمت هم به مرور و از ابتدای سال جاری وجود داشته است.

این داستان البته برای مردم چندان غریب نیست . در طول یکی دو دهه گذشته محصولات کشاورزی به تناوب دچار همین وضعیت شده اند ؛ یک سال کاشت سیب زمینی آنقدر زیاد بود که قیمت فروش آن کفاف هزینه های تولید آن را نمی داد ، سال بعد کشاورزان سیب زمینی نکاشتند و قیمت سیب زمینی افزایش عجیب و غریبی پیدا کرد . یک سال همین اتفاق برای پیاز افتاد و سالی دیگر قیمت گوجه فرنگی سر به فلک زد . یک سال پرتقال آنقدر گران شد که این میوه به کالایی لوکس بدل شد و….

حالا که قیمت پیاز در کشور بالا رفته است ، اگر بخواهیم دلمان را به توضیحاتی از این قبیل که « این اتفاق در تولید محصولات کشاورزی رایج است » خوش کنیم ، اشتباه کرده ایم یا لااقل به جای اینکه علت اصلی را پیدا کنیم دلمان را به تحلیل ظواهر امر خوش کرده ایم . واقعیت این است که ما در زمینه کشاورزی استراتژی منظم و دقیقی نداریم ، هنوز تهادهای رسمی ما نتوانسته اند به وظیفه مشاوره دهی به کشاورزان ما عمل کنند ، ضعف علمی تولیدکنندگان بخش کشاورزی هم اصلا  به اندازه ای نیست که در قرن بیست و یکم انتظار می رود و در واقع کشاورزی ما بروز نشده است ، به عبارتی می توان گفت که  در کل وضعیت کشاورزی کشور متناسب و برنامه ریزی شده نیست .

صاحب نظران دراین زمینه همواره بر این نکته تاکید دارند که برای اینکه بخش کشاورزی بتواند نقش مؤثری در تولید ناخالص داخلی و همچنین صادرات استان داشته باشد باید برنامه‌ریزی استراتژیک آن براساس فرصت‌ها و تهدیدها طراحی شود. اما سوال اینجا است که چرا چنین نمی شود ؟! چه کسی متولی این کار است و چه نهاد یا نهادهایی در این زمینه کم کاری کرده اند ؟!

تیر ماه ۱۳۹۳ خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه در سی و سومین جلسه هیات امنای سازمان تحقیقات، آموزش وترویج کشاورزی مقرر شد در اولین فرصت نسبت به تدوین و ارائه برنامه جامع و استراتژیک این سازمان در حوزه های تحقیقاتی، آموزشی و ترویج اقدام کنند. حال بعد از سه سال این حق رسانه ها است بپرسند که آیا این اقدام صورت گرفته است ؟! آیا بعد از سه سال ، «اولین فرصت » رسیده یا هنوز این فرصت به دست نیامده است ؟! اگر اقدامی در این باره صورت گرفته است  آیا این برنامه به کسی ارائه و ابلاغ  شده است ؟ و در یک کلام ؛ دقیقا چند سال طول می کشد تا این برنامه (در صورت تدوین و ارائه )  اجرایی شود ؟!

تا وقتی به این سوالات پاسخ روشن و صریحی داده نشده است این داستانها ادامه دارد ؛ اینکه یک سال گوجه فرنگی گران شود و سال بعد پیاز کمیاب شود. هر توضیحی هم در این زمینه نه دردی از کسی دوا می کند و نه از بروز دوباره و بلکه صدباره این قبیل مشکلات جلوگیری می کند .

زهرا تاجیک