یک محاسبه ی ساده!
یک محاسبه ی ساده!
در شرایطی که این روزها، ویروس جدید کرونا برای ما ایجاد کرده است، رفتارهای مختلفی در جامعه میبینیم. از نظر شما، مردم در مواجهه با این شرایط به چند دسته تقسیم میشوند؟

یک محاسبه ی ساده!

به گزارش پایگاه خبری صبح اقتصاد، در شرایطی که این روزها، ویروس جدید کرونا برای ما ایجاد کرده است، رفتارهای مختلفی در جامعه میبینیم. از نظر شما، مردم در مواجهه با این شرایط به چند دسته تقسیم میشوند؟
دسته ای از افراد، گروه با فرهنگ و وظیفه شناسی هستند که به فکر سلامت خود، خانواده، محیط اطراف و جامعه هستند. این افراد تا جائی که بشود از خانه خارج نمیشوند و در موارد اضطراری نیز فاصله گذاری هوشمند و موارد ایمنی نظیر استفاده از ماسک و دستکش را رعایت میکنند.
دسته ی دوم شامل افرادی هستند که فقط به دنبال تشویش و انتشار اضطراب‌اند!
همان افرادی که فرزندانشان در خانه شب‌ها خواب غولی بی شاخ و دم به نام کرونا را میبینند که به روش گلادیاتورها حمله‌ور میشود. مخاطبین شبکه های مجازی‌شان نیزمدام دریافت کننده ی اخبار غلطی هستند که به هدف تشویش اذهان عمومی ساخته و پرداخته شده‌اند.
دسته‌ی سوم افرادی هستند که ویروس را به حد کافی جدی نگرفته‌اند و مرگ را برای همسایه میدانند. هنگام خروج از منزل ماسک دارند اما در میان راه وجود ماسک باعث آزارشان میشود. ماسک را برداشته، تا کرده و در جیبشان میگذارند!
اما دسته‌ی آخر افرادی هستند که اعتقادی به حضور ویروس ندارند.
این افراد به بهانه ی هوا خوری، خریدهای غیر ضروری، دیدار دوستان و امثالهم بیرون رفته و فقط نقش پخش کننده ی ویروس را در جامعه ایفا میکنند، حتی اگر خودشان ناقل نباشند، چگونه؟!
به داستانک زیر توجه کنید:
“کرونا داشت اما نمیدانست. برای امرار معاش از خانه بیرون رفت و به راه افتاد.
پس از زدن دکمه ی آسانسور، در آن را باز کرد و بعد درب ورود و خروج ساختمان را.
به سمت مترو رفت و پس از گذر از گیت، روی پله برقی برای حفظ تعادل دستش را به دسته ی کنار آن گرفت.
پس از سه دقیقه قطار رسید. برای نشستن روی صندلی دست خود را به میله گرفت و سپس نشست.”
داستان را همینجا متوقف میکنیم و از همین جا به عقب برمیگردیم.
برای نشستن روی صندلی دستش را روی نرده گذاشت.
نفر بعدی دستکش به دست داشت. اما دستش روی نرده قرار گرفت و دستکش آلوده ی خود را در طی روز به چند نقطه ی مختلف از شهر زد.
دسته ی پله برقی آلوده شده بود.
درب ورودی ساختمان و دکمه ی آسانسور نیز!
کافیست فردی بی احتیاط، دست خود را به محیط آلوده شده بزند و سپس بینی‌ و دهان خود را طبق عادت لمس کند.
به همین سادگی یک فرد آلوده میتواند افراد بسیار زیادی را آلوده کند. برای تخمین تعداد این افراد فقط کافیست تعداد افرادی را که در طی ۶ ساعت دست خود را روی میله آلوده گذاشته‌اند بشماریم و در حالت خوش‌بینانه آن را ضرب در ۶ کنیم که فرضا تعداد مکان های آلوده شده توسط آلوده شدگان مترو باشد. اگر در این مدت زمان تعیین شده ۳۰ نفر در آن مکان حضور یافته باشند و میله ی مترو را گرفته باشند، و هرکدام از آنها به ۶ مکان از جمله دکمه ی آسانسور، کلید برق، میز اداره و… دست زده باشند، پس در ۶ ساعت از یک مکان آلوده ۱۸۰ مکان آلوده ی جدید داریم، و این زنجیره مدام از هر مکان آلوده ی جدید شروع خواهد شد.
این محاسبه‌ی فرضی ریاضی به تنهایی میتواند شاهد خوبی بر لزوم در خانه ماندن باشد.
در برخورد با افرادی که جزء دسته ی ۳ و ۴ هستند، جهت افزایش سلامت جامعه بهتر است به راهنمایی و آگاه سازی پرداخته شود.
همچنین در مواجهه با پیام‌های بی منبع که فقط باعث تشدید اذهان عمومی میشود، تذکر و توضیح مختصر بهتر از سکوت است.
یکی از اعمالی که این روزها کمتر در معرض توجه است، جهاد فرهنگی در زمینه ی آگاه سازی یکدیگر توسط مردم است. چرا که رسانه ها مدام به انتشار دستور العمل های ضدویروس میپردازند.
اما ممکن است فردی اهل رسانه نباشد. و این همتی مضاعف از طرف مردم میطلبد.
به امید فردایی بهتر و سلامتی.

نرگس اخگری