ناگفتههایی از فروش نفت در دوران تحریم
به گزارش واحد اقتصادی خبرگزاری صبح اقتصاد اقتصاد ایران در طول یک دهه گذشته همواره با چالشی به نام تحریم مواجه بوده است. با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، تحریمهای آمریکا نیز به صورت دقیق بر خرید نفت از ایران، تحریم بانک مرکزی، و تحریم کانالهای انتقال منابع حاصل از نفت برای جلوگیری از تبادلات بانکی کشور متمرکز شدند و بدین صورت اقتصاد ایران را با چالشهای زیادی مواجه کردند.
به طور کلی شیوه آرایش جنگی دولتها در مواجهه با تحریم و سیاست آنها برای کنار زدن تحریمهای آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است. در این بین دولت یازدهم و دوازدهم با اتخاذ سیاست رفع و لغو تحریمها از طریق مذاکره با آمریکا در پی خلاص کردن اقتصاد ایران از این پدیده شوم بود. سیاستی که ناکارآمدی آن برای حل مشکلات اقتصادی کشور بعد از گذشت حدود ۸ سال بیش از پیش عیان شده است. خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «چرا اوباما گفت تحریمها دیگر بر ایران اثر ندارد؟/ روایتی از گل به خودیهای دولت روحانی در مواجهه با تحریم» به بررسی اشتباهات دولت در مواجهه با تحریمهای آمریکا پرداخته است.
اما همه بازه زمانی یک دههای تحریم علیه ایران به دولت حسن روحانی مربوط نمیشود، بلکه شروع تحریمهای آمریکا از دولت دهم کلید خورده است. به همین دلیل بازخوانی عملکرد دولت دهم در مواجهه با تحریمها و آرایش جنگی این دولت برای خنثیسازی آن میتواند به تدوین یک سیاست جامع و کارآمد در مواجه با موضوع تحریم کمک کند.
در این راستا برای بررسی عملکرد دولت دهم در مواجه با تحریم سالهای ۹۰-۹۱ و سیاستهای وزارت نفت برای فروش نفت در آن دوران با رستم قاسمی وزیر سابق نفت به گفتگو نشستیم. بخش اول مصاحبه با وزیر سابق نفت با عنوان «چرا ایران هاب گازی منطقه نشد؟/ چه بلایی سر قراردادهای گازی با پاکستان، کویت، ترکمنستان و ترکیه آمد» در روزهای گذشته منتشر شده است.
*در اوایل تحریم ذخایر استراتژیک بنزین کشور به ۳ الی ۵ روز رسیده بود
با مقایسه وضعیت صنعت نفت در دوران تحریم سال ۹۰ و تحریم فعلی مشاهده میکنیم که برخلاف دوره قبلی، صنعت نفت در دوره فعلی تحت تاثیر تحریم دچار رکود شده است. هر چند که در حال حاضر همچنان چرخ صنعت نفت میچرخد، ولی سوال اصلی این است که در دوران تحریم قبلی، وزارت نفت چه اقداماتی را برای خنثیسازی تحریمها در دستور کار قرار داد؟
به طور کلی در مواجهه با موضوع تحریم سه رویکرد وجود دارد. رویکرد اول این است که تحریمها باید رفع و لغو شود. رویکرد دوم ناظر به دور زدن تحریمها است. این رویکرد به نوعی به معنای مقابله با تحریم است تا در شرایط تحریم با اتخاذ تدابیری، نیازمندیهای کشور تامین شده و ایران نیز از بازار جهانی نفت حذف نشود. دور زدن تحریم از لحاظ امکانپذیری، امری شدنی است، ولی کار بنیادیتر در مواجهه با تحریم، مربوط به رویکرد سوم یعنی “بیاثر کردن تحریمها” است.”ناگفتههایی از فروش نفت در دوران تحریم”
اقداماتی که ما در دوره اول تحریم در مواجهه با تحریمهای نفتی و بانکی انجام دادیم، بخشی از آن مربوط به رویکرد دوم ناظر به دور زدن تحریمها و بخشی از آن مربوط به رویکرد سوم در بیاثر کردن تحریمها است. البته به نظر من هر سه رویکرد در مواجهه با تحریمها باید در دستور کار قرار گیرد، اما نگاه اصلی مسئولین کشور باید بر بیاثر کردن تحریمها متمرکز باشد نه لغو تحریمها توسط دشمنان. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند برنامهریزیها باید با پیشفرض تداوم تحریم و اتخاذ راهکارهایی برای بیاثر کردن آنها با اتکا به ظرفیتهای داخلی تدوین و اجرا شود هر چند که برای رفع تحریمها نیز نباید تعلل کرد.
آقای اوباما، رئیس جمهور آمریکا وقتی تحریمها را امضا و اعمال کرد، گفت «ما تحریمهای فلجکننده را علیه ایران اعمال کردیم». واقعاً گزارشات مراکز تحقیقاتی و اندیشکدههای اقتصادی آمریکا بر این موضوع دلالت داشت که اگر نفت و بانک مرکزی ایران تحریم شود، حتماً اقتصاد ایران فلج خواهد شد. به همین دلیل اوباما از کلمه “تحریمهای فلجکننده” استفاده کرده بود.
وقتی تحریمهای آمریکا اعمال شد ما نگران بودیم، زیرا تاکنون چنین تحریمهای همهجانبهای هم علیه بانک مرکزی و هم علیه فروش نفت یک کشور اعمال نشده بود و در نتیجه ما هم هیچ تجربهای برای مواجهه با این تحریمهای به اصطلاح فلجکننده نداشتیم. آمریکاییها بانک مرکزی ایران را تحریم کردند و بستر جابهجایی پول ایران مسدود شد. هنوز هم ۸۵ درصد معاملات کشورهای دنیا با دلار و از کانال سوئیفت انجام میشود. این کانال مالی در اختیار و تحت نظارت آمریکاییها است.
روزهای اول تحریم، روزهای بسیار سختی بود و من خاطراتی از دو الی سه ماه اول تحریمها دارم که بعدها در قالب کتابی منتشر خواهد شد. روزهای شروع تحریم از طرفی دولت به ما فشار میآمد که برای تامین کالاها به ارز نیاز هست. از طرف دیگر ما واردکننده بنزین بودیم و فروش بنزین به ایران نیز تحریم شده بود. در آن روزها ذخایر استراتژیک بنزین کشور گاهی به ۳ تا ۵ روز میرسید. فراز و نشیبهای ناشی از تحریمها، کشور را با مشکلاتی مواجه کرد که تا پیش از آن تجربهای برای مقابله با آنها را نداشتیم. اصلا دنیا تا به آن دوران با چنین تحریمی مواجه نشده بود.
*بالاترین رقم فروش نفت را در دوران تحریمهای نفتی فلجکننده رقم زدیم
اما خیلی طول نکشید که ما بر روی موج تحریم سوار شدیم و بسیاری از کارهایی که تا آن روز خودمان هم فکر نمیکردیم و شاید آمریکاییها هم هرگز فکر نمیکردند را در دستور کار قرار داده و با موفقیت به سرانجام رساندیم که بسیاری از آنها اصلا قابل بازگو کردن نیستند. در سالهای ۹۰-۹۱ که ایران به طور همزمان تحت تحریمهای سازمان ملل و اروپا و آمریکا بود، با تعاملات و مذاکراتی که با کشورهای مختلف انجام دادیم توانستیم ۱۵۸ میلیارد دلار نفت بفروشیم، یعنی بالاترین رقم فروش نفت در تاریخ صد ساله ایران.
صنعت نفت، یک صنعت High Tech است، به خصوص بخش بالادستی صنعت که تکنولوژی موردنیاز آن بسیار پیچیده است. تا قبل از اعمال تحریمها، اکثر شرکتهای خارجی در صنایع بالادستی ایران فعال بودند، مخصوصاً در حوزه عملیاتی فلات قاره در دریا. همچنین ما بسیاری از تجهیزات را از خارج وارد میکردیم و طراحی بسیاری از پروژههای بالادست صنعت نفت توسط خارجیها انجام میشد. با اعمال تحریمهای ظالمانه در یک زمانبندی کوتاه همه شرکتهای خارجی از ایران خارج شدند.
رهبر انقلاب در فروردین ماه سال ۹۰ به عسلویه تشریف آوردند و جلسه مفصلی در آنجا برگزار شد. خیلی از مسئولین کشور نگران بودند که خروج شرکتهای خارجی از صنعت نفت میتواند تاثیرات منفی زیادی داشته باشد و کار توسعه را در این صنعت متوقف کند. البته این تحریمها بالاخره در حد خودش مشکل ایجاد کرد. حال شما این جمله رئیس جمهور آمریکا را که از لفظ “تحریمهای فلجکننده” استفاده کرد را بگذارید کنار سخنرانی دو سال بعد وی در کنگره که اوباما گفت “تحریمها دیگر بر ایران اثر ندارد” و با هم مقایسه کنید.”ناگفتههایی از فروش نفت در دوران تحریم”
* چگونه با تهاتر نفت با کالا، تحریمهای نفتی را دور میزدیم؟
در دوران تحریمهای سال ۹۰ چه اقداماتی در مواجهه با تحریمها انجام دادید که اوباما اعتراف کرد که تحریمها شکست خورده است؟
همزمان دو اقدام اساسی در صنعت نفت ایران انجام شد. یک اقدام برای تداوم حضور نفت ایران در بازار جهانی نفت بیش از گذشته و اقدام دیگر در راستای توسعه صنعت نفت کشور تعریف شد و در دستور کار قرار گرفت. یکی از اقدامات اساسی ما در آن دوران، فعال کردن مکانیزم تهاتر نفت با کالا برای تامین نیازهای کشور بود. بدین صورت ما با بسیاری از کشورها وارد مذاکره شدیم که تا با آنها تهاتر کنیم، یعنی به آنها نفت بدهیم و کالای موردنیازمان را بگیریم.
در آن دوران بنده قراردادی با یکی از کشورهای بزرگ دنیا بستم که این قرارداد در بانک مرکزی موجود است. در این راستا به شرکتی که شاید تا قبل از تحریم روزانه ۱۰ هزار بشکه نفت از ما میخرید، شرط کردم که روزی ۲۰۰ هزار بشکه نفت به شما میدهیم، به شرط این که پولش را در بانک واریز نکنید. خریدار نفت گفت این اولین بار است که چنین جملهای را میشنوم که نفت را بگیر ولی پولش را در بانک نریز و پیش خودت نگهدار.
این کار ریسک خیلی بالایی داشت ولی بنده ۷٫۲ میلیارد دلار به آن شرکت نفت دادم و برای دریافت پول نفت به سه روش با آن شرکت کار میکردم. روش اول این بود که با آن شرکت شرط کردم که اگر مابهازای پول نفت، از کشور خودت نیازمندیهای ما را خریداری و ارسال کنی، نیم درصد به عنوان حقالعمل به تو پرداخت میکنم.
روش دوم این بود که گاهی اوقات خودمان کالای موردنیاز کشور را از طریق مذاکره با شرکتهای اروپای یا کشورهای دیگر تامین میکردیم و به آن شرکت میگفتم که ما با فلان شرکت اروپایی قرارداد بستیم و شما پول را از حساب خودت به حساب آن شرکت واریز کن و بابت این کار هم درصدی به شرکت خریدار نفت ایران میدادیم.
در دوران تحریم برخی شرکتها اصلا حاضر به مذاکره با ایران هم نبودند، پس در روش سوم ما به شرکتی که نفت ایران را خریده بود میگفتیم که بعضی از کالاهایی که به هر دلیلی به ما نمیفروشند و ما نمیتوانستیم بابت آنها مذاکره کنیم، شما خودت برو مذاکره کن و بخر و آن کالا را به کشور خودتان یا کشوری که ما میگوییم حمل کن تا ما از آنجا آن کالا را دریافت کنیم.
بنابراین ما برای مقابله با تحریم از روش تهاتر با شرکتها و کشورهای مختلف استفاده میکردیم و بدین صورت هم بیشترین میزان فروش نفت را رقم زدیم و هم نیازهای کشور را تامین میکردیم. وقتی دشمن ما را تحریم بانکی میکند، عاقلانهترین کار این است که ما تا آرام شدن شرایط، استفاده از سیستم بانکی را کنار بگذاریم و با استفاده از تهاتر، تحریمها را دور بزنیم. این روش هماکنون نیز کارایی لازم را دارد و ایران در بخشهایی در حال اجرای این روش است.
* در جنگ اقتصادی باید آبرو را برای کشور فدا کرد
ریسک این کار را با چه منطقی قبول میکردید؟
برای نجات مردم خود را ملزم میدانستم. ما در جنگ نظامی جانمان را برای نجات مردم، کشور و انقلاب میدهیم. اما در جنگ اقتصادی علاوه بر جان باید آبرویت را هم فدا کنی. بنده از شما سوال میکنم، آیا راه دیگری غیر از این هم وجود داشت که بتوان کشور را از بن بست نجات داد؟ راهی که ما میشناختیم این بود و برای انجام آن نیز حقا که کارمندان صنعت نفت فداکاریهای زیادی در دوران تحریم کردند.
زیرساختهایی که برای دور زدن تحریم به آنها اشاره کردید بعد از دوران شما و با روی کار آمدن دولت یازدهم تا حدودی از بین رفت، درست است؟
من وقتی از دولت کنار رفتم، مشغول کار دیگری شدم و آن کار هم در سربازی برای سردار شهید قاسم سلیمانی تعریف شده بود. آنقدر هم بابت این کارها سرم شلوغ بود که وقت آزاد نداشتم. تا جایی که از دستم بر میآمد به وزارت نفت کمک کردم و الان هم کمک میکنم. بالاخره حفظ راهکارهایی که میتواند مشکلات کشور را حل کند و از طرفی محرمانه نیز تلقی شود خیلی مهم است و دولت باید این راهکارها را حفظ میکرد.
دقت کنید که آقای اوباما در کنگره گفت «تحریمها دیگر بر ایران اثر ندارد». این یعنی علاوه بر دور زدن تحریم، در آن دوران ما در مسیر بیاثر کردن تحریمهای آمریکا حرکت کرده بودیم که این موضوع منجر به اعتراف اوباما هم شد. در سال ۹۲ بنده در نشست امنیت انرژی اروپا در مونیخ که با حضور وزرای انرژی کشورهای واردکننده و تولیدکننده نفت دنیا برگزار شد، سخنرانی کردم.
در آن نشست یکی از مقامات اروپایی به بنده گفت، تعداد زیادی از این کشورهایی که برای تحریم شما فعال بودند، دیگر نگران چگونگی اثرگذاری تحریمها نیستند، بلکه الان آنها نگران خودکفایی ایران هستند. ما باید مسیر خودکفایی و بیاثر کردن تحریمها را ادامه میدادیم و الان هم باید این موضوع به صورت جدی در دستور کار دولت قرار گیرد و تاکید اصلی مقام معظم رهبری نیز بر این موضوع است.
بی اثر کردن تحریمها کار پیچیدهای نیست ولی قطعا سختی و موانع زیادی دارد که نیازمند یک تفکر و اراده پولادین برای اصلاح ساختارهای اقتصادی است. درست است که ما باید با دنیا ارتباط داشته باشیم و واردات و صادرات کالاها و تجهیزات و تکنولوژی را از طریق تعامل با دنیا پیگیری کنیم، اما یک کشور همه دنیا نیست. کشورهای مختلف ظرفیتهای بسیاری برای ایران دارند که ما از آنها غافل شدهایم و صرفا چشم امید به کشوری داریم که دشمن ماست و ما را تحریم کرده است.”ناگفتههایی از فروش نفت در دوران تحریم”
*در دولت دهم چینیها و روسها همواره متقاضی کار با ایران بودند
در حال حاضر واردات کالای اساسی ایران از کانال مالی آمریکا انجام میشود که این موضوع برای ما محدودیتزا شده است. با توجه به زیرساختهای فعل میتوان کانال مالی دیگری به عنوان رقیب در کنار کانال مالی آمریکا ایجاد کرد تا تبادلات مالی و کالایی ایران از آن طریق انجام شود؟
بنده حقیقتا خیلی از کانالهایی که شما میگویید اطلاع ندارم. بنده الان در فروش نفت ایران کمک میکنم و این معامله را نیز از کانالی انجام میدهم که آمریکاییها اصلا از آن خبر ندارند. اتفاقا جالب است بدانید که عکس بنده را مدتی در رسانههای اسرائیلی و غربی زده بودند و عکس چند نفر از خارجیهایی که با بنده کار میکردند را نیز منتشر کردهاند که این افراد با کانال RG (مخفف رستم قاسمی) کار میکنند. آمریکایی تلاش میکنند که هر کسی که با این شبکه که خودشان RG نامیدهاند همکاری میکند را تحریم کنند.
در اوایل تحریمهای نفتی در سال ۹۰ زمزمههایی مطرح بود که عدهای در وزارت نفت میگفتند اجازه دهید صادرات نفت زمین بخورد تا نظام تصمیمات خودش را تغییر دهد. آیا این مباحث مطرح بود؟
من حقیقت این موضوع را به طور رسمی نشنیدهام و از بچههای صنعت نفت هم چنین انتظاری نداشتم و ندارم. زیرا آنها در دورهای که بنده وزیر نفت بودم خوب کار کردند و هر آنچه که انجام شد نه اینکه رستم قاسمی انجام داده باشد بلکه تمام کارکنان صنعت نفت کشور انجام دادند و من هم عضوی از آنها بودم.
یک ادعایی دولتیها مطرح میکنند مبنی بر اینکه صادرات یک میلیون بشکهای نفت در پایان دولت دهم چندان کار سختی نبود، زیرا مجوزهای آمریکا برقرار بود. نظر شما در این باره چیست؟
اولا میزان صادرات نفت در آن دوران یک میلیون بشکه در روز نبود و ما خیلی بیشتر از این رقم نفت فروختیم. آمار و ارقام آن در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور موجود است. ثانیا اگر صادرات نفت در آن دوران کار سختی نبود، پس چرا دولت سراغ برجام رفت؟ خب آنها هم همان روال را ادامه میدادند اگر کار سختی نبود.
چین در دوره شما با ایران کار میکرد ولی از سال ۹۷ به بعد ظاهراً چینیها به ما همراهی نکردند، چرا؟
در دوران وزارت بنده چینیها همواره متقاضی کار با ما بودهاند و همچنین روسها. در دوره قبل از تحریم با چینیها و روسها توافقات خیلی خوبی داشتیم و کارهای بزرگی به خصوص با چینیها انجام دادیم. اینکه در دولت یازدهم چه اتفاقی برای روابط ایران با چین و روسیه افتاد بنده اطلاعی ندارم و نمیدانم چرا آنها با ایران همکاری کردند یا نکردند، ولی در دوران بنده روابطمان خیلی خوب بود و آنها با ایران همکاری میکردند.
آیا ما شانس این را داریم که صادرات نفت را در شرایط تحریمی افزایش دهیم و به عدد شرایط غیرتحریمی برسیم؟
رساندن رقم صادرات نفت در شرایط تحریمی به رقمی که در شرایط غیرتحریمی نفت میفروشیم به هر حال کار سختی است اما اینکه بتوان صادرات نفت را از رقم فعلی افزایش داد، حتماً کاری شدنی است.