به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد شاهد مثال اینکه در ماه آپریل گذشته که جمعی از دیپلماتهای خارجی اروپایی به وزارت خارجه آمریکا دعوت شدند تا دو هشدار را به پایتختهای متبوع خود منتقل کنند: اولا فریب همکاری اقتصادی با چین را نخورند زیرا که راهبرد چین حکایت از آن دارد که در پی اقتدار اقتصادی ، سلطه شرق بر غرب در راه است. محور اصلی یکی از دو پیام، پروژه بزرگ جاده جدید ابریشم بود که شامل یک راه ریلی و یک راه دریایی از چین تا اروپا است. اما جالب اینجا است این را ابرقدرتی به اروپا ابلاغ میکند که همزمان اروپا و چین را با تعرفههای جدید بر فولاد و آلومینیوم غافلگیر کرده است . آیا آمریکا انتظار دارد وقتی خودش چین و اروپا را در یک تیم قرار میدهد، بتواند آنها را از هم جدا کند؟
آتلانتیک به نقل از یک دیپلمات اروپایی مینویسد «هیچ کس تمایل ندارد با این رویه همراهی کند» حتی اگر باور داشته باشد که چین یک تهدید راهبردی است. این در حالی است که همزمان در پکن، دومین اجلاس راه جدید ابریشم برگزار شد و مهمانهای جدید از اروپا نیز در آن حاضر شدند. دومین پیام راهبردی آمریکا عدم همراهی برخی کشورهای اروپایی همانند اتریش و ایتالیا در واکنش منفی و نقض عهد در برجام بود که این پیام هم فی الواقع نه اثر جدی داشت و نه کاربردی شد البته این پیام کمی اروپایی ها را ترسانده که در هیچ یک از وعده هایشان به ایران جدی نبوده اند. در همان ایام هم رسانه ها در اروپا و شرق جهان چه در چین و چه در ژاپن نوشتند که شاید این نشست در وزارت خارجه آمریکا آخرین امید واشینگتن برای همراه کردن اروپاییان علیه پروژههای اقتصادی چین و ایران بود. حالا یا باید از بازی سرجمع مثبت علیه ایران و چین دست بکشد یا اینکه تهدید جدیدی برای همراه ساختن اروپا دست و پا کند، و الا آنچه اکنون میان آمریکا و قاره سبز در جریان است، صرفاً سپریکردن زمان به امید یک تغییر است . نگاه متفاوت چین به ایران و اروپا در منظر اروپاییان بیش از یک رقابت بالقوه نیست لاکن آمریکا به گونه ای دیگر می اندیشد. اروپا البته چه به بهانه فشار آمریکا و چه از جهاتی با انگیزه مستقل، علاوه بر تداوم تحریم روسیه فشارهایی را بر چین نیز وارد کرده و تعاملاتش را بازبینی میکند: سختگیریهای بیشتر در سرمایهگذاری چین در کشورهای اروپایی، تغییراتی در قوانین مربوط به رقابتپذیری تا مطمئن شود چین به صورت غیرمنصفانه از امتیاز نسبت به سایر سرمایهگذاران برخوردار نخواهد بود و حتی اعلام رسمی مبنی بر اینکه چین یک «رقیب راهبردی» برای اروپا است.از بعد از روی کار آمدن ترامپ
آمریکا به گونهای در مورد چین اظهار نظر میکند که گویی یک «تهدید حیاتی» است اما اروپا متفاوت می بیند و مانند یک «رقیب بالقوه» به آن نگاه میکند. آمریکا حتی قصد دارد سازمان تجارت جهانی را برای ایجاد فشار بینالمللی بر چین بکار گیرد. بین آنچه اروپا فکر میکند تا آمریکاییان، چندین مرحله فاصله است. چه چیزی قرار است است فاصله را جبران کند؟ پیش بینی ها از این قرار است که اگر تحمل اروپا نسبت به فشارهای آمریکا تمام شود و بخاطر منافع مشترکش با چین و روسیه در زمینه همکاری با قدرتهای شرقی با آمریکا به واگرایی روی بیاورد. جهان نگاه دیگری را به نحوه پیشرفت اقتصادی در پیش خواهد داشت. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد