انگلیسی کردن نظام شکست خورده
انگلیسی کردن نظام شکست خورده
از دورانی که رضاخان در سیاست خارجی بسمت هیتلر تمایل پیدا کرد و موجب عصبانیت انگلیسی ها شد این بحث در کشور ما بسیار داغ بود

انگلیسی کردن نظام شکست خورده

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد ,از دورانی که رضاخان در سیاست خارجی بسمت هیتلر تمایل پیدا کرد و موجب عصبانیت انگلیسی ها شد این بحث در کشور ما بسیار داغ بود که وقتی انگلیسها قدرت دوباره خود را پیدا کنند و قدرت نازی ها به سمت افول و نابودی میل کند، اونها با رضاخان چه خواهند کرد؟ در حین رسانه ای شدن این بحث ها موضوعی هم بعنوان آینده سلطنت پهلوی مطرح بود و عده ای با تبلیغات چپها و یا عده ای هم بدون تبلیغات چپها با الگو گرفتن از اروپا به دنبال جمهوری کردن حکومت ایران میرفتند. انگلیسها که قدرت بلامنازع در ایران بودند، درمانده بودند که نگهداشتن حکومت پهلوی را در دستور قرار دهند یا کشور را بسمت جمهوری شدن هدایت کنند. واقعا ملت و دولت و ارکان حکومت در ایران در چنین راهبردی کمترین نقش را داشتند. در آن زمان هم انگلستان از یک عقبه نسبتا ثروتمند و بانفوذی که خودشان با عنوان فراماسونها در ایران بنا کرده و یارگیری های گسترده ای کرده بودند برخوردار بودند. فرماندهان نظامی و سیاسی انگلیسی از رهبران فراماسونها خواستند که بین این دو گزینه که از جمهوری شدن حمایت کنند یا کماکان بر طبل حکومت مشروطه پادشاهی بکوبند، یکی را برگزینند. برحسب آنچه بعدها در جراید و کتب منتشر شد محمدعلی فروغی رهبری لژهای ماسونی در ایران را به عهده داشت و این مشورت را در انجمن های ماسونی برده و به ۳ دلیل بقای سلطنت با پهلوی ها رای آورد. اول اینکه با جمهوری شدن حکومت چپی ها که البته « شوروی » در ایران قدرت خواهد گرفت و دوم اینکه با جمهوریت مردم ایران و به تبع مردم رسانه ها مجبورند بر طبل مبارزه با اشرافیت بکوبند تا مناسبات اخذ رای را فراهم آورند. سوم اینکه بدنه حکومت رضاخانی که به آلمانی شدن تن در نداده بود و کماکان از پیوند داران انگلستان بود از هم خواهند پاشید، پس نتیجه اینکه حفظ اقتدار اشراف و افسار حکومت بهتر است در دست شاهی جوان و کم تجربه باقی بماند و با توجه به تبعیت او از اطرافیانش در اطراف او همه تیم را انگلیسی می چینیم و این بود که انگلیسها به بقای سلطنت پهلوی با محمدرضا تفاهم کردند و محمدرضا در چنگال انگلیسی ها شاه شد. از شهریور ۱۳۲۰ به بعد منافع نفت ایران با حمایت از شاه جوان بین انگلیس ها و نوکرانش تقسیم میشد تا اینکه تبلیغات چپ ها و قدرت گرفتن آمریکا رفته رفته تبلیغاتی را علیه منافع انگلستان آغاز نمود و زمینه های اقتدار مردم در کشور فراهم تر شد و در بستر حضور روحانیت مبارز در صفوف مردم زمینه انتقال قدرت از شاه به نحست وزیر منتخب مردم در مجلس فراهم شد. دکتر محمد مصدق برای نجات نفت از چنگال انگلیسها راهبرد جایگزین کردن آمریکا بجای ایشان را در دستور کار خود قرار داد و فکر میکرد میتواند آمریکا را در مقابل انگلیس علم کند و این راهبرد قابلیت تداوم هم داشته باشد. تا اینکه انگلیس و آمریکا پشت پرده منافع نفت را بین هم تقسیم نموده و مصدق را خانه نشین نمودند و از آن پس زمینه ورود آمریکا در ایران و بدست گرفتن قدرت فراهم تر شد و روز به روز شاه را بیشتر بسمت خود میل دادند. در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که با رهبری روحانیت مبارز و بیدار شکل گرفت انگلیسها برای پیدا کردن اقتدار از دست رفته خود سیاست نفوذ را در دستور کار خود قرار دادند. در همه جای کشور عوامل خود را کاشتند و یارگیری فراوانی فراهم شد نقشه داشتند با این نفوذ در جریان پیروزی مردم بر دستگاه حکومتی شاه بتوانند عوامل خود را حاکم کنند. یکی از این مراکز که بسیار هم با اهمیت بود ساواک بود که ارکان آن را شاه با مشورت سفارت آمریکا نصب میکرد ولی به نفوذ انگلستان در بدنه ساواک بی توجه بود. انگلیسها با در اختیار گرفتن بخشی از ارکان امنیت در زمان حکومت پهلوی روی زندانی شدن افراد نظرات پنهان از شاه هم داشتند. برخی افراد را که به اتهام مبارزه علیه حکومت شاه دستگیر میشدند میخریدند و به آنها وعده حکومت بعد از شاه را میدادند تا زمینه ورود آنها را به صف مبارزین حقیقی و اسلام خواه فراهم کنند. این جریان با انقلاب بود و حتی شعارهای تند جلوتر از مردم هم میداد تا جایی که بعد از پیروزی انقلاب با نیت کوتاه کردن دست عوامل نفوذی آمریکا در ارتش به دنبال انحلال ارتش هم حرکت کرد که حضرت امام فتنه ایشان را با حمایت از ارتش و تز پاکسازی حنثی کردند. این عوامل رفته رفته به دور اکبر هاشمی رفسنجانی گرد آمدند و با هدایت او احزابی را شکل دادند. ۴۲ سال طول کشیده تا نیت ناپاک ایشان در مقابله با اصل ولایت فقیه که پایبند به « نه شرقی و نه غربی»  بودن نظام جمهوری اسلامی است، برای مردم ما آشکار شود. امروز بحمد الله این بیداری برای ملت فراهم است و نتیجه این بیداری را میتوان در انتخاب مجلس یازدهم ملاحظه کرد. حقیر نمودهای تاریخی بسیار روشنی از این تقابل از قبل از انقلاب را نوشته ام که اگر عمری بود رفته رفته برای مردم عزیز ایران روشن تر خواهم نمود. امروز مردم با داشتن این ابزار که چرا اصلاح طلب و اعتدالی در یک اتحاد نامیمون کنار هم مینشینند و در انتخاب مردم نقش ایفا میکنند، واقع شده اند و دست آمریکا و انگلیس را واضح تر و شکست آنها را محرز تر میدانند. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد