شب بيست و هفتم شب اطعام خاص
یکی از شبهایی که در روایات بعنوان شب قدر نام برده شده شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان است. از زيد بن على ابن ابیطالب علیه السلام روايت شده است كه میگوید: « در شب بيست و هفتم ماه رمضان شنيدم پدرم علی عليه السّلام از اول شب تا آخر آن عرض مىكرد:
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , «اللّهمّ ارزقني التّجافى عن دار الغرور و الإنابة إلى دار الخلود، و الإستعداد للموت، قبل حلول الفوت ، خداوندا آرام نگرفتن در سراى فريب، بازگشت به سراى جاويد، و آمادگى براى مرگ را قبل از آمدن آن نصيبم فرما.» فی الواقع باید گفت اگر بتوانىم معنى ریشه ای اين دعا را تصور كنیم، اين دعا را از دایره اذکار روزانه حذف نخواهیم نمود و بسيار و بسیار خواهىم خواند. در توضيح معناى اين دعا مىتوان گفت: آنچه قرآن كريم، روايات آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مكاشفات اهل يقين بر آن گواهى مىدهد اين است كه دنيا سراى فريب است و آنچه در آن است آنگونه نيست كه ديده مىشود. بلكه صفات موجودات اين عالم كه ديده يا حس میشوند، نظير منظرهاى است كه ما بدان سراب میگوییم و ماهيت آن آنگونه كه ديده مىشوند نيستند و بهمين جهت آن را سراى فريب ناميدهاند و اگر قبول اين مطلب براى كسى سخت باشد بايد از خود بپرسد كه آيا خطاى حس را قبول دارى؟ و در صورت قبول كردن خطاى حس از خود بپرسد چه فرقى بين خطاى حس و عدم خطاى حس وجود دارد و در صورتى كه بين آنها فرقى وجود نداشت بايد بگوييم: ممكن است در جايى كه فكر مىكنيم حس خطا نداشته، خطا داشته باشد و وقتى امكان خطا در تمامى حواس ثابت شد، وقوع خطاى حواس با رواياتى كه به اين مطلب تصريح مىكند ثابت مىگردد. تعدادى از اين روايات دل بر سخن گفتن جمادات هستند در حالى كه حس آن را منكر است. تعدادى از آنها درباره حالتهایی است که چشم برزخی از قبر مشاهده میکند و ما نمیبینیم. قبر كه برای چشم بینا مملو از حکایتهاست، مملو از گوارایی و ناگواری مانند ايستادن، فرياد زدن، آتش گرفتن، سخن گفتن، باغ و نعمتهاست كه باز هم حس غیر مسلح آن را انكار مىكند. حس بینایی به نوع نگاه و عمل به کسب رضای پروردگار متکی است. اینکه روز و شب را چه میکنی و چگونه میسازی؟ در روايات آمده است كه شرافت شب و روز ملازم يكديگر هستند، به اين معنى كه اگر روز شريف شد، شرافت آن به شبش نيز سرايت مىكند و هنگامى كه شب شريف شد، شرافتش به روز آن نيز سرايت مىنمايد. بنابراين مراقبت از روزهاى اين شبها با اخلاص در عبادت لازم است، همانگونه كه در شبها لازم است. بهر صورت اين عالم سراى فريب ناميده مىشود چون با شكلهايى كه حقيقتى نداشته و با حقايقى كه شكلى ندارد اهل خود را فريب مىدهد. ذاتيات آن مانند اعراض و واقعيتهاى خارجى آن مانند سراب است. چيزهايى كه در آن ثابت ديده مىشوند در واقع غير ثابت و چيزهايى كه اهل دنيا درباره حقيقتهاى آن مىگويند و اوصافى كه براى آن ذكر مىكنند واقعيتى ندارند و هر چيزى كه باقتضاى اين عالم بوجود مىآيد در غير اين عالم حكم به محال بودن واقعيت آن مىنمايند و هر چه در آن است فريب، توهم و خيال است و مؤمنى كه حجاب ناسوت از ديدگانش برداشته شد، ماهيت اشياء و حوادث را همانگونه كه هست مشاهده میکند و دنیا براى او جلوهگری نخواهد نمود. از بين رفتن حجاب«تجافى عن دار الغرور، آرام نگرفتن در سراى فريب» و آشكار شدن حقايق«انابة الى دار الخلود، بازگشت به سراى جاويد» ناميده مىشود. لذاست که همانطور كه بارها در مورد شبهاى شريف از حمله شب بیست و هفتم گفته شده – اين شب را با توسل به معصومین عليهم السّلام، سپردن عمل به آنان، برای عرضه آن به خداوند با دستهاى آنان، تضرع به درگاه آنان براى اصلاح عمل و براى اين كه آنان به درگاه خداوند تضرع نموده تا او اين عمل را قبول و آن را به عمل صالح تبديل نموده و آن را پرورش دهد، به پایان می بریم. از قرار شب بیست و هفتم مناسباتی هم دارد برخی مومنین در این شب افطاری را در گستردن سفره کله پاچه آرایش می دهند که از جهاتی لازم و بنظر میرسد کار حکیمانه ای هم باشد. چرا که اواخر ماه مبارک با روزه گرفتنها بدنها کمی تحلیل رفته و نیاز به تقویت دارد و آن سلیقهمندی که روزهداران را به خوردن کله پاچه که غذایی مقوی و سرشار از بنیهسازی برای روزهداران است دعوت میکند از چشم حکمای متوصا بدان عمل دور نمانده و از چشم خدا وند متعال نسبت به چنین عنایتی دور نخواهد ماند و ضمنا نباید اجازه داد کج فهمی موضوع را به اجرای حد قاتل مولا متهم کند. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد