به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد برخی نمایندگان مجلس در اظهار نظرها مراقب قضاوت جامعه نسبت به خودشان و تیمشان و حزبشان و نحله ای که بدان وابسته اند، نیستند.
اگر نماینده ای کم سواد در مصاحبه ای اعلام کرد: «از فقه اقتصاد بیرون نمی آید» این بنده خدا کم سوادی خود را ابراز کرده و بر دامن کبریایی فقه اسلامی از این ابراز نظر گردی نخواهد نشست.
ما در طول زمانی ۴۰ ساله انقلاب چه بسا پیشینیان ما قبل از انقلاب از این دست ابراز نظرها بسیار دیده و شنیده ایم که باید گفت فقط رو سیاهی را به ذغال بیش از پیش تبیین نموده اند.
در همین دولتهای منتخب مردم هم از این اظهار نظرها کم نبوده است. برخی تئوریسین های این دولتها معتقدند: «خدا مرده» برخی دیگر از ایشان هم که از دست رئیس جمهور فعلی جایزه هم گرفته اند رسما اعلام کرده اند که: «اسلام مرده».
حالا یک چلقوز کم اطلاعی هم اعلام کند فقه برای اقتصاد جامعیت ندارد.
معلوم میشود با مبانی از ابتدا قهر بوده و بیش از همه چیز به رو بنا پرداخته است.
کم خیانت نکردند کسانی که اسلام را بی روحانیت می خواستند هدفشان حذف حوزه بود و در نتیجه حذف حوزه را مترادف با حذف فقه می دانستند.
در یک نگاه بسیار اجمالی فقط به کتاب المکاسب شیخ انصاری که ایشان را فقیه المجتهدین می نامند شيخ الفقهاء و المجتهدين می نامند، شيخ اعظم می نامند ایشان یعنی شیخ مرتضی بن محمد امین تستری نجفی انصاری که ایشان را متولد ۱۲۸۱ هجری قمری و به عبارتی از علمای متاخر بر شمرده اند، در می یابیم که اسلام و فقه شیعه خصوصا چه میزان به اقتصاد پرداخته است.
در مجموعه کتب تحلیلی و تبیینی اقتصاد در اسلام که شاید آنها را به بیش از هزار ها کتاب شناسایی شده میتوان بسط و شرح نمود، بیع و شراع و کسب و صرف آنگونه تشریح شده که هیچ یک از مکاتب امروز و دیروز اقتصادی چه مبتنی بر سوسیالیسم و چه مبتنی بر لیبرال دموکراسی حوزه بسیط اقتصاد را به این گستردگی ندیده اند.
فقط در کتاب المکاسب مرحوم شیخ که بزرگانی همچون آخوند خراسانی متولد ۱۳۲۹ هجری قمری و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی متولد ۱۳۳۷ هجری قمری و میرزا محمدتقی شیرازی متولد ۱۳۳۸ هجری قمری و آقا ضیاءالدین عراقی متولد ۱۳۶۱ هجری قمری و محمدحسین نائینی (محقق نائینی) متولد ۱۳۵۵ هجری قمری حاشیه زده اند – سال تولد هر یک را به این دلیل ذکر می کنم که روشن باشد این نظرات مربوط به همین ۲۰۰ سال متاخر هستند و به آنها اطلاق کهنگی که مشکلات امروزی را ندیده باشند، نمی چسبد – ملاحظه میکنید که این کتاب فقهی دارای سه بخش است: بخش اول به مکاسب محرمه میپردازد.
شیخ انصاری در بخش دوم به احکام بیع اشاره میکند و بخش سوم کتاب شامل خیارات است.
همچنین در آخر کتاب به مباحث متفرقه ای مانند ارث، رضاع و تقیه پرداخته شدهاست.
در این کتاب از شرع مقدس مبانی انسان زندگی کردن دریافت شده و ملاحظاتی تبیین شده که در هیچ مکتب متاخری یافت نمیشود.
آنها که علم اقتصاد شرق و غرب را تبیین نموده اند علم پول در آوردن و تکاثر را آموخته اند اما علم انسان بودن را فراموش کرده اند.
در مکاتب مشهور به سوسیالیسم انسان و تبحر و تفاوتهایش مفقود است گله بودن در اقتصاد دیکته میشود.
در اسلام و فقه اسلامی انسان و روش و سبک زندگی او محور است، نه تکاثر و نه تساوی.
البته باید قبول کنیم که نعمتهای اقتصادی را خدای متعال برای همه انسانها خلق کرده است و هدف غایی آفرینش نعمتهای الهی بهرهمندی انسان است؛ و نیز باور داشته باشیم که بدون بهرهمندی انسانها از نعمتهای الهی، جوامع انسانی به تعالی حقیقی و سعادت نخواهند رسید، نتیجه خواهیم گرفت که رفاه عمومی یک هدف قطعی نظام اقتصادی اسلام است، نه رفاه زدگی.
همچنین وقتی تردیدی نداشته باشیم که خدای متعال بیش از انسانها عالم به مصالح و مفاسد آنها است، بنابراین او میداند چهارچوب تصرف در امکانات اقتصادی باید چگونه باشد تا حق همه انسانها رعایت شده باشد، آنگاه عدالت به معنای رعایت حقوق اقتصادی همه انسانها به عنوان هدف نظام اقتصادی اسلام پذیرفتنی است و عدول از آن ظلم محسوب میشود.
امروزه اظهار نظر برخی نمایندگان و مسئولین در کشور را بخشی از پروژه اسلام ستیزی از داخل تعریف کنید که پاراگرافهای کشته فرض کردن اسلام و فقه و فقاهت و در اصل ولایت فقیه را از دهان متوسلین به جریان غرب گرا در دستور کار قرار داده اند.
هر جا شنیده شود کسانی زمینه چالش در فقه فراهم میکنند بدانها و سخنان آنها و اهداف شوم سیاسی آنها خیره شوید و بدانید کاسه ای زیر نیم کاسه هست. آنها برای کشتن اسلام تقسیم کار کرده اند. هر یک در تدارک کشتن بخشی، ماموریت یافته اند.
و خدایش رحمت کند مرحوم استاد شهید مطهری را که منافقین را از نوع استخدام کلامشان از بادی امر میشناخت و به اهداف شومشان هشدار میفرمود. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد