ورود شستا که خصوصی سازی نیست
به گزارش واحد تحلیلی پایگاه خبری صبح اقتصاد شستا مخفف شده « شرکت سرمایه گزاری تامین اجتماعی » است که مالکیتش متعلق به کلیه کسانی است که از زمان تشکیل آن سازمان به این سازمان حق بیمه داده اند تا هم درمان و همه بازنشستگی و هم هزینه کفن و دفن آنها را تضمین کند. این سازمان به این دلیل زیر نظر وزارت کار و رفاه اجتماعی است که دولت متولی تضمین دیونی مترتب بر پرداخت حقه بیمه مویدیان آن است ظرف همین چند روز گذشته سهام شستا برای نخستینبار در بورس عرضه شد. با توجه به ارزشگذاری انجامشده از یک شرکت مادر چند رشته ای که سهامدار خرد و کلان ۱۸۶ شرکت است و در اصل حیاط خلوت فامیل بازی کشور محسوب میشود با تبلیغات دروغ به عنوان بزرگترین خصوصیسازی تاریخ اقتصاد ایران معرفی شد و حال اینکه اولا خود شرکت شستا از ریشه خصولتی بوده هست و خواهد ماند. و در ثانی با عرضه ۱۰ در صد سهام و قانون تجارت فعلی رایج در کشور هیچ شرکتی که سهامداران خرد آن تا ۵۱ درصد بلغ نباشند هرگز یک شرکت خصوصی محسوب نمیگردد. اینجا چند مبحث و مرتبط با این ورود و واگذاری مطرح میشود. اول اینکه آیا شستا کار درستی کرده که وارد بورس شده است؟ و دوم اینکه این ورود چه فوایدی برای شستا در پی خواهد داشت ؟ و سوم اینکه این مردمی که سهام شستا را خریدند کار خوبی کدند؟ و چهارم اینکه ورود این نوع هولدینگ ها به بورس برای بورس و اقتصاد کنونی ایران چه منافعی خواهد داشت؟ پنجم اینکه بهره برداری دولت بعنوان خصوصی سازی بجا و یا نابجاست؟ اینکه ده درصد از سهام شستا در مجموع به ارزش ۶ هزار و ۸۸۰ میلیارد تومان فروخته شد. در حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفردر عرضه اولیه سهام شستا مشارکت کرده اند. از این جهت برای اقتصاد مفید است که بخش از نقدینگی شناور در جامعه را بخود تخصیص میدهد و اگر این نقدینگی در مسیر سرمایه گزاری در حوزه چرخه سلامت بکار گرفته شود و من باب مثال با این نقدینگی کارخانه دارو سازی تاسیس شود و یا بیمارستان ساخته شود اولا در حد و اندازه خود از پول سرگردان که میتواند موجب تورم شود جلو کیری می کند و در ثانی برای سازمانی مانند تامین اجتماعی قدرت نقد شوندگی دارایی ایجاد میکند و در عین حال ارزش گزاری برای سهام های وابسته را بطور تصاعدی بالا خواهد برد. از این گذشته این نقدینگی میتوانست با ورود به بازارهای غیرمولد، چون ارز، بحرانی دیگر در کشور رقم بزند، در این میان بهتر است دولتمردان در کنار مطالبه تسهیلات ارزی ۵ میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول، گوشه چشمی هم به دریای نقدینگی موجود در اقتصاد ایران داشتهباشند. رشد بدون پشتوانه حجم نقدینگی که عموماً رد پای کسری بودجه دولت و شرکتهای دولتی و همچنین اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی در آن دیده میشود، پیوسته یکی از دلایل افزایش تورم در اقتصاد ایران معرفی میشود و هم اکنون که قرار است از محل کاهش ذخایر نظام بانکی نزد بانک مرکزی ۷۵ هزار میلیارد تومان از اقتصاد درگیر شیوع کرونا حمایت شود، بیم آن میرود که به طور مجدد تورم در اقتصاد طوفانی شود، از اینرو کارشناسان مدیریت صحیح نقدینگی در اقتصاد را خواستار هستند. که یکی از این شیوه ها شیشه ای کردن مدیریت ها نسبت به اداره دارایی هاست. باید تصریج شود که وقتی با عرضه سهام شستا بخش بزرگی از نقدینگی بازار، جذب سهام این شرکت تازه وارد میشود و شاخص بورس هم اندکی متعادل خواهد شد از این رو با توجه به عرضه اولیههای آتی نگرانیها در رابطه با حباب بازار در حد قابل پذیرشی کاهش مییابد. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند جهش بازار سرمایه در سال ۹۸ و سوددهی صدها درصدی میانگین این بازار مقدمهای بود که در سال ۹۹ سرمایهها جذب بازار سرمایه شود و مدیریت کلان بازار نیز با عرضه اولیه بسیاری از شرکتهای دولتی و عمومی نقدینگی موجود در اقتصاد و همچنین ورودی به بازار سرمایه را کنترل کند. گویا عرضه سهام شستا سنگ بنای یک سلسله عرضههای دیگر تا پایان سال به ویژه عرضه سهام شرکتهای دولتی است. سازمان خصوصیسازی هم اعلام کرده در تلاش برای عرضه سهام شرکتهای دولتی در قالب صندوقهای سرمایهگذاری است. که اگر این عرضه ها هم مانند شستا فقط بدنبال جذب نقدینگی و کشف قیمت در بورس بازی نباشند و نیت دولت خصوصی سازی واقعی بدون زد و باند و حسابسازی برای بورسی کردن شرکتها بوده باشد تا حدی میتوان به تامین کاهش کسری بوجه کشور امیدوار شد و ضمنا چرخه عملیات اقتصاد پولی را به حرکت در آورد.
والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد