رویه امروز ترامپ بعنوان یک باج گیر موجب میشه انسان به رویه استعمار گران تاریخ نگاه کنه و نوشتن درباره «فرهنگ استعماری» و بازخوانی دورههای تاریخی، درک ما را از تداوم و تحول این پدیده عمیقتر کند.
وقتی زور داریم، باج میگیریم
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد فرهنگ استعماری تنها یک نظریه انتزاعی نیست، بلکه روندی است که در ادوار مختلف تاریخی، از استعمار کهن تا فرانو، اشکال گوناگونی به خود گرفته تا تأثیرات ماندگاری بر کشورها گذاشته شود. لذا برای درک بهتر، میتوان استعمار و اشکال آن را در چهار دوره اصلی خلاصه کرد:
* استعمار کهن (مستقیم)
قرنهای ۱۵ تا اواسط ۲۰ میلادی. اشغال نظامی مستقیم، اعمال حاکمیت سیاسی و اداری آشکار.
همراه بود نمونه تاریخی آن را میتوان سلطه مستقیم بریتانیا بر هند بر شمرد راه مقابله و مبارزه با آن هم فقط راه مسلحانه و مقاومت مستقیم علیه اشغالگر بود.
* استعمار نو ( یا استعمار غیرمستقیم)
پس از جنگ جهانی دوم تا اواخر قرن ۲۰ میلادی نحوه سلطه استعمار گران اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی از طریق حکومتهای دستنشانده، بدون اشغال مستقیم بوده است و نمونه تاریخی منبعث از این شیوه وابستگی سیاسی-اقتصادی بسیاری از کشورهای تازهاستقلال یافته است.
که راههای مقابله با این شیوه مبارزه برای استقلال اقتصادی و سیاسی واقعی و شناسایی عوامل دست نشانده و مزدور و حذف آنها از دایره قدرت است.
* استعمار فرانو (جدید)
از اواخر قرن ۲۰ میلادی تاکنون. سلطه از طریق ابزارهای فرهنگی، رسانهای، فناوری اطلاعات و مهندسی افکار عمومی صورت میگرفته است و نمونه تاریخی آن را نفوذ گسترده محتوای فرهنگی و رسانهای قدرتمندها بر شمرد و راههای مقابله با این شیوه هوشیاری فرهنگی، تقویت هویت و تولید محتوای بومی و مستقل و پردازش دانایی عمومی است. مفهوم فرهنگ استعماری در عمل
امروزه عمدتاً با عنوان «امپریالیسم فرهنگی » شناخته میشود. این مفهوم به فرآیند تحمیل ارزشها، سبک زندگی و الگوهای فرهنگی یک جامعه مسلط بر جامعهای دیگر اشاره دارد. این پدیده تنها محدود به صادرات فیلم و موسیقی نیست، بلکه میتواند اشکال پیچیدهتری به خود بگیرد: در گذشته، استعمارگران سیستمهای آموزشی و رسانهای کشورهای مستعمره را شبیه به سیستم خود میکردند. امروزه نیز امپریالیسم رسانهای و امپریالیسم فکری از طریق محتوای جهانی و استانداردسازی آموزش عالی ادامه دارد. این فرآیند میکوشد نمادهای فرهنگی بیگانه را بهتدریج «طبیعی» و «داخلی» جلوه دهد. پروژههایی مانند تدوین دانشنامههای ملی توسط نهادهای خارجی میتوانند در این چهارچوب قرار گیرند. همانطور که در برخی نوشته ها اشاره کرده ام ، تمرکز بر تغییر نقش و تربیت زنان در جوامع هدف، یکی از محورهای مورد تأکید در استراتژی های فرهنگی طولانیمدت عنوان شده است.
راههای مقاومت و جایگزینی مقابله با فرهنگ استعماری نیازمند خودآگاهی تاریخی و تلاش فعال در توانمند سازی نرم افزاری است.
تحلیل قطعه ای از تاریخ معاصر مانند دوره پهلوی در ایران نشان میدهد که چگونه سیاستهای فرهنگی خاص مانند باستانگرایی افراطی و مدرنیسم تحمیلی میتواند با حمایت خارجی پیش برود و به بحران هویت بیانجامد. لذاست که ایجاد و تقویت نهادهای فرهنگی، رسانهای و آموزشی که بیانگر ارزشها و نیازهای بومی باشند، ضروری است.
* روش نوین ترامپیزم که امروزه با تغییر در فرهنگ آمریکا با آمدن هیولایی مانند ترامپ استعمار و باج گیری به قرنهایی مانند ۱۵ تا ۲۰ میلادی بازگشته کرده و ارتجاعی ترین روش استعمار توسط هیات حاکمه آمریکا با وحشی ترین شیوه ها باز آغاز شده و نمونه تاریخی آن را در باج خواهی از ایران، لبنان، ونزوئلا و …. میبینیم. اینها میگویند «زور » داریم « باج »میگیریم و قانونی جلو دار ما نیست. والسلام
- نویسنده : حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد
لینک کوتاه : https://sobh-eqtesad.ir/?p=198187