چرا ۱۶ آذر ۳۲ روز دانشجو ماند
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد این واقعه که نقطه عطفی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران محسوب میشود، نه تنها نشانگر مقاومت در برابر استبداد و استعمار بود، بلکه به نمادی پایدار از مبارزات حقطلبانه دانشجویان تبدیل شد. حقیر در این مقاله به بررسی ریشههای تاریخی، شرح واقعه، پیامدها و اهمیت ماندگار این رویداد در تاریخ معاصر ایران میپردازم. فضای سیاسی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پس از سرنگونی دولت محمد مصدق در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با همکاری سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) و سازمان اطلاعات بریتانیا انجام شد، فضای سیاسی ایران را به شدت سرکوبگرانه کرد. دولت کودتا به سرکردگی سپهبد فضلالله زاهدی با هدف تثبیت حاکمیت محمدرضا و سرکوب مخالفان، به طور بسیار فراگیر به حذف هرگونه صدای منتقدی می پرداخت. با تشکیل نهضت مقاومت ملی در پاسخ به این فضای سرکوب، نیروهای ملی و طرفدار مصدق، «نهضت مقاومت ملی» را تشکیل دادند که هدف آن مبارزه سیاسی با رژیم کودتا بود. در این میان، دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان بازوی اجرایی و تاثیرگذار این نهضت عمل می کردند و کانون اصلی اعتراضات ضد حکومتی به دانشگاه ها منتقل شد. اعتراضات پیش از ۱۶ آذر یعنی در ماههای منتهی به آذر ۱۳۳۲، توسط دانشجویان با حمایت ته مانده احزاب و نماد هایی از روحانیت سازماندهی شد. در ۱۶ مهر ۱۳۳۲ تظاهرات گستردهای در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد. در ۲۱ آبان نیز اعتراضات دیگری صورت گرفت. این تظاهرات نشان میداد که دانشگاه تهران به کانون مقاومت تبدیل شده است. با تجدید روابط ایران و انگلستان در ۱۴ آذر ۱۳۳۲، که دولت زاهدی رسماً تجدید روابط سیاسی با انگلیس را که در دوران نخستوزیری مصدق و در جریان ملیسازی صنعت نفت قطع شده بود، اعلام کرد. در همان روز سفر ریچارد نیکسون به ایران برای دیدار رسمی اعلام شد که از دید مخالفان، این سفر به معنای تقدیر و تشکر آمریکا از دولت کودتا به خاطر سرنگونی دولت مردمی مصدق و تضمین منافع غرب در ایران تفسیر شد. صبح روز ۱۶ آذر، دانشجویان با ورود به دانشگاه تهران با صحنهای غیرعادی مواجه شدند. محوطه دانشگاه مملو از سربازان و نیروهای نظامی مجهز به سلاح بود که حکایت از آمادگی رژیم برای سرکوب هرگونه اعتراضی داشت. دانشجویان با درک حساسیت اوضاع، با احتیاط کامل و خودداری از هرگونه اقدام تحریکآمیز، به کلاسهای درس رفتند. در ساعات اولیه روز، نیروهای نظامی به بهانههای واهی به چندین دانشکده از جمله پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم هجوم برده و تعداد زیادی از دانشجویان و حتی برخی اساتید را مضروب و دستگیر کردند. با وخامت اوضاع، ریاست دانشگاه تصمیم به تعطیلی موقت دانشگاه گرفت و از دانشجویان خواست تا محوطه دانشگاه را ترک کنند. در اوج درگیریها و هنگام خروج دانشجویان از دانشگاه، گروهی از سربازان به دانشکده فنی یورش بردند. بهانه این حمله، اعتراض دو دانشجوی رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه گزارش شده است. سربازان برای دستگیری این دو دانشجو، به کلاس درس مهندس “شمس” حمله کردند. وقتی استاد مربوطه به این تجاوز اعتراض کرد، او را با سلاح تهدید کرده و مجبور به سکوت کردند. در جریان این درگیریها، نیروهای نظامی با شلیک مستقیم به سوی دانشجویان بیپناه، سه تن از آنان را به شهادت رساندند: مصطفی بزرگنیا با اصابت سه گلوله از پا درآمد. مهدی شریعترضوی ابتدا مجروح شد و سپس با شلیک مجدد به شهادت رسید. احمد قندچی نیز با رگبار مسلسل یکی از نظامیان به شدت مجروح و به بیمارستانی نظامی منتقل شد، اما با خودداری مسئولان بیمارستان از درمان او، پس از ۲۴ ساعت به شهادت رسید. شهید دکتر مصطفی چمران، که خود از شاهدان عینی این واقعه بود، در خاطراتش میگوید: “وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم میبینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین میاندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را میلرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک میشنوم…” در شرایطی که دانشگاه تهران همچنان در اشغال نیروهای نظامی بود و جو رعب و وحشت بر فضای دانشگاه حاکم بود، ریچارد نیکسون به ایران آمد و در دانشگاه تهران حاضر شد تا دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کند.
- نویسنده : حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد







































