به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد نامه های وزیران روحانی به رهبری حکایت از عزم جزم دولت برای به تصویب کشاندن لوایح مرتبط با پالرمو داشته و بنای عقب نشینی از همه آنچه در گذشته موجب لطمه به منافع ملی شده است را ندارد. شاید مجمع تشخیص مصلحت نظام، زیرفشار همه جانبه سیاسی عوامل دولت، […]
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد نامه های وزیران روحانی به رهبری حکایت از عزم جزم دولت برای به تصویب کشاندن لوایح مرتبط با پالرمو داشته و بنای عقب نشینی از همه آنچه در گذشته موجب لطمه به منافع ملی شده است را ندارد. شاید مجمع تشخیص مصلحت نظام، زیرفشار همه جانبه سیاسی عوامل دولت، مجبور باشد مصلحت را در این بداند که به پالرمو رأی مثبت بدهد، چه کسی تضمین می کند که دولت موظف به تأمین منافع ایران و ایرانی و مخصوصا انقلاب اسلامی بوده باشد. دولتی که تا کنون بیش از یکصد بارنسبت به موارد گذشته و تعهدات اظهر من الشمس خود شانه خالی کرده است، چه میزان اعتبار دارد که مجبور نباشد همه امتیاز پالرمو را بدهد و هم خودش و ملت ایران دوباره با یک بدعهدی مواجه نشود؟ تاکید بر پذیرش یک معاهده دیگر که پر وااضح است دست صهیونیسم جهانی از پشت آن بوضوح پیداست هرگز منافعی برای همین دولت و به تبع آن ملت ایران در بر نخواهد داشت.ناکارآمدی دولت در طول نزدیک به ۶ سال پرجمداری در کشور به ریز و درشت مردم این کشور ثابت شده است اگر امضای کری تضمین بود و اگر تعهد اوباما تضمین بود و اگر ما دو دستی همه صنعت هسته ای را نقد تقدیم دشمن نکرده بودیم شاید با نوعی تضمین های شخصی میشد از افراد عضو دولت تضمین گرفت که جاسوسان را با خود به درون جلسات نبرند و متکی به منفعت مردم ایران نصمیم بگیرند اما صد افسوس که این دولت امتحانات خفت باری را از سر گذرانده که شاید یکصد سال اینده هم تاوان این ندانم کاری ها و گل به خودی زدنها را نتواند از سر بگذراند. از باب مثال نگاه دولت برای حل مشکلات مالی، سیاسی، تجاری، زیست محیطی و حتی فرهنگی، متوقف به پذیرفتن یک کنوانسیون یا تفاهم خارجی صد در صد وابسته کننده کشوراست و چه کسی میتواند به این نگاه اعتماد کند؟ پنهان کاری های دولت در گذشته کم نبوده ، وزیر یا نمایندهای از این دولت، در مورد سند ۲۰۳۰ پنهانی اجراییسازی آن را امضا کرده و قرارداد مذکور به موجب اجرا درآمد بود تا زمانی که معاون اول رییسجمهور بخشنامه اجرای آن را صادر و برایش برنامه رونمایی میان وزارتخانهای در تهران نگذاشت از دید همگان پنهان و عواقب ان هرگز افشا نشده بود. در جریان FATF منصفانه بگوییم چه میزان تبلیغات دروغ انجام شد که حتی گفته شد باید سفره نان مردم هم مانند سانتریفیوژ بچرخد!! آیا چرخید؟ شورای مصلحت به این دولت که تا کنون هم چوب را خورده و هم پیاز را نوش جان کرده و تعهداتی برگشت ناپذیر برای کشور و مردم ایجاد نموده ، اعتماد کند؟ از این گذشته میزان جسارت دولت آن مقدار بالا رفته که تعهد پنهانی خود را داده و امروز آنرا الزام جهانی تلقی می کند. و حتی ابراز میکند قولی هم در مقابل این امتیاز عظیم که ملت را به حساب منفی میکشاند ، نخواهد داد. بسیاری از اقتصاد دانان و اهل علم سیاست و درایت معتقدند وابسته کردن ایران به مکانیزمهایی مبهم و پیچیده و تو در توی کنوانسیونها و شوراهایی که حتماً در پی تثبیت خواسته های استکبار جهانی است چه منافعی برای کشور ایجاد میکند؟ که شما دلباخته در صدد گرفتن مصوبات آن هستید و با نامه نگاری وزرا به رهبری در تدارک ایجاد اهرم فشار واقع شده اید؟ این شیوه شما را متهم به وابستگی و دلدادگی به غرب نخواهد نمود؟ خدا کند شورای مصلحت هوشمندانه زیر بار این امر نکبت آمیز نرود. خداکند شورای مصلحت قلمرو انقلابی را مصلحت ملت ایران قلمداد نماید. بخدا قسم برای این جلب موافقت کسانی در شرف لابی کردنهای عجیب و غریبند. کسی نمیداند چه قول و قرارهای پشت پرده ای میتوان جو تصویب این امر خطیر را رقم بزند؟ اینج تنها باید گفت ربنا لا تسلط علینا من را یرحمنا. والسلام
حمید رضا نقاشیان