کابوس طبس , ۵ اردیبهشت ۵۹
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد سال ۱۳۵۹ سال خاطره های تلخ و شیرین انقلاب اسلامی است. سال آغاز دفاع مقدس است. سال طوفان شن در صحرای طبس است. سال مشاهده دست خدا پشت پیروزی ملت ایران است. از روزهاي حساس و سرنوشت ساز و به يادماندني در تاريخ ايران اسلامي روز افتضاحی است که جیمی کارتر در حمایت اربابان زور و زر در طبس آفرید و در تاریخ نقطه عطفی شد و هنوز از آن واقعه و مشاهده دست خدای متعال بر تا یید انقلاب اسلامی ایران عبرت نگرفته است. در اين روز بزرگ يك بار ديگر خداوند قهار به ياري امت انقلابی آمد و از عالم غیب بدست توانای جنودِ رحمانی، بادها و شن ها شکستی به دشمن خدا وارد کرد که خاطره عظمت آن در این چهل و یکسال از ذهن و فکر دوست و دشمن پاک نشده است. شن ها و باد هایی که برای نصرت نظام نو پای اسلامی برانگیخته شدند و مُهر ذلت و خذلان بر سر شیطان بزرگ برای همیشه کوبیدند چرا كه پروردگار متعال در قرآن شريفش فرموده: «ان تنصرواالله ينصركم ويثبت اقدامكم» و وعده او تخلف ناپذير است. یکبار دیگر عام الفیل را نشان مردم داد. سنگ ریزه ها شیطان را به فضاحت کشیدند و سر از پا درازتر با بجا گذاشتن بقایایی از اجساد و تجهیزات گریختند و در رسانه ی آن روزها آمد که فرماندهان نظامی گفته بودند: « ما بودیم و طوفان، ایرانیان بیخبر اما اوضاع به نفع آنان رقم میخورد». ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹(۲۴ آوریل ۱۹۸۰) ۶ هواپیما و ۸ بالگرد آمریکایی برای آزادی ۵۳ گروگان در تهران وارد فضای پروازی ایران شدند. در رسانه ها آمد که در هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما بر بازمی‌گردد. ۶ هواپیما و ۶ بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود می‌آیند. در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده و در مجموع در حالیکه هنوز عملیات آغاز نشده، ۳ فروند بالگرد از دست رفته بود. پس از گزارش این اتفاقات و شرح ماوقع با مرکز عملیات، جیمی کارتراز کاخ سفید ( سیاه امروزی) دستور بازگشت نیروها را صادر می کند. گویی به خواب دیده بود چه کابوسی در انتظار اوست. عملیات بازگشت آغاز میشود. هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها طوفان شن آغاز میشود و دست خدا ظاهر میگردد. یک هواپیمای سی۱۳۰و یک بالگرد سی‌اچ-۵۳ به هم برخورد می کنند، هر دو آتش می‌گیرند و امکان پرواز نمی یابند. در این حادثه ۸ درجه دار از نیروهای زبده و تعلیم دیده برای این عملیات در آتش میسوزنند و جهنم را به نظاره میکشند و تجربه آن را برای تاریخ باقی میگذارند. ۴ بالگرد ناتوان از پرواز پس روی زمین باقی میمانند، نیروها با ۵ هواپیما باقی مانده خود را به ناو هواپیمابر « نیمیتز» می‌رسانند و بدین‌ترتیب عملیات بطور کامل بدون اینکه نیروهای نظامی ایران بدانند شکست میخورد. حیرت آور این بود که شبی که عملیات در آن به وقوع می پیوست شبی روشن و تا حد زیادی مهتابی بود. پرواضح است که در این گونه شب ها از طوفان و بادهای تند خبری نیست و افزون بر این، بر اساس پیش بینی های علمی اداره ی هواشناسی امریکا، در شب عملیات، هوای کویر اساسا طوفانی نبوده است! زبیگنیف برژینسكى مشاور امنيت ملي در دولت جیمی کارتر رئيس جمهور آمريکا در کتاب خاطرات خود حالت كارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینى و آتش گرفتن هواپیما و هلیكوپتر آمریكایى چنین توصیف كرده است: «وى بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روى میز گذاشت… با شنیدن این خبر، به مانند مار زخمى به خود می پیچید و آثار درد و نگرانى بر تمامى صورت او آشكار شد و به اطرافیانش بد و بى راه میگفت». پس از شکست کامل عملیات که قصد داشت تهران را تسخیر امام خمینی را شهید و گروگانها را آزاد کند و منجر به فرار امریکایی ها و صدور اعلامیه مبنی بر پذیرش شکست توسط کاخ سفید به بنی صدر خبر میدهند که اسنادی سری و مهم در درون هلی کوپترها به جای مانده است که گویا این اسناد نقشه عملیات و دستورالعمل همکاران ایرانی و نحوه همکاری افرادی را در جریان عملیات در ایران تعریف میکرده است که بلا درنگ و به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان با حمایت هاشمی رفسنجانی و احمد خمینی، توسط حضرت امام (ره) به سمت فرماندهی کل قوا منصوب بود، هلی کوپترهای به جا مانده بمباران شدند و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران یزد که خود را به محل حادثه رسانیده و از هلی کوپترها تا رسیدن دستورالعمل از مرکز حفاظت می کرد، به شهادت رسید. امام خمینی(ره) بعد از این واقعه در پیامی در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ فرمودند: « آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند. شن‌ها مأمور خدا بودند، باد مأمور خدا بود» و این چنین کابوس طبس در تاریخ شکست های شیطان بزرگ در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران برای عبرت آیندگان باقی ماند. والسلام
حمید رضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد
