ادامه کار این دولت بسود نظام نیست
ادامه کار این دولت بسود نظام نیست
ملت ایران در طول سی سال رهبری داهیانه و متکی به اقتدار و عقل و منطق از یک صلابت عظیمی برخوردار گردیده که در تاریخ دویست سال گذشته بی نظیر است.

ادامه کار این دولت بسود نظام نیست

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد  ملت ایران در طول سی سال رهبری داهیانه و متکی به اقتدار و عقل و منطق از یک صلابت عظیمی برخوردار گردیده که در تاریخ دویست سال گذشته بی نظیر است.

پیشرفتهای علمی، پیشرفتهای سیاسی، پیشرفتهای نظامی، و بسیاری از حوزه ها که در مجموع موجب اقتدار ایرانیان در مواجهه با جهانخواران گردیده است و در این مسیر نقش هدایت کانونی و مدیریت مقام عظمای ولایت نقشی بی بدیل و استثنایی بوده است و ایشان بواقع و با ابتکارات شخصی و هنرنمایانه ایران و انقلاب را از گردابهایی که فتنه جویان برای کشور طراحی میکرده اند نجات بخشیده اند.

یکی از این ابتکارات که همواره در شیوه رهبری معظم له وجود داشته حمایت از دولتهای منتخب مردم در این سی سال بوده است که من باب مثال حضرت ایشان در فرازی از سخنان اول فروردین ۱۳۹۴که در آستان قدس رضوی خطاب به ملت ایران ایراد فرمودند به این نکته اشاره ای صریح میفرمایند: «من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض میکنم – قبلاً هم گفتم – من از همه‌ی دولتها در دوران مسئولیّت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت میکنم.

هرجا هم لازم باشد تذکّر میدهم؛ البتّه چک سفید امضا هم به کسی نمیدهم» و یا در راستای همین راهبرد در تاریخ ۱۶ تیر ماه ۱۳۹۳ قبل از اشاره در مشهد فرموده بودند: «همه‌ی دولتهایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهای منتخب مردمند و بنده در همه‌ی این دوره‌ها – آن‌وقتی که مسئولیّت داشتم – از همه‌ی این دولتها حمایت کردم».

با این سلسله اشارات بسیار واضح است که مشی معظم له حمایت از مدیران منتخب مردم بوده و خواهد بود.

در راستای این فرمایشات دلسوزانه، وقتی به عملکرد دولتها در طول این سی سال می پردازیم مشاهده می کنیم که هیچ یک از این دولتها بطور شایسته و بایسته رضایت خاطر معظم له را فراهم ننموده اند.

اگر فیش های تذکرات مقام عظمای ولایت را در ایجاد رهنمون و گاهی ابراز عدم رضایت جمع آوری کنیم که البته برخی از موسسات فرهنگی به این امر مهم مبادرت ورزیده اند، تعداد تذکرات و رهنمود ها از محتوای چند کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای متجاوز است.

من بضرس قاطع عرض میکنم که تقریبا همه دولتها در یک انحرافات غیر مشابه و البته گاها و بعضا مشابه از مسیر هدایت رهبری با تفاوتهایی بطور نسبی خارج بوده اند و رهبری نسبت به عملکرد آنها رضایت مطلوبی نداشته اند.

برای بررسی این پدیده که  با وجود عدم رضایت از کل عملکرد یک دولت و تکلیف برای حمایت از آن بمنظور حفظ مردم سالاری و انسجام مدیریت باید گفت گاهی عوامل و فضای داخلی و گاهی هم جوسازی های از خارج متکی به نوع تاثیر گذاری در تبلیغات انتخاباتی موجب فاصله در سلیقه انتخاب مردم و نگاه رهبری بوده است.

اما این امر میتواند همیشه اتفاق بیفتد و مقام معظم رهبری هم بارها فرموده اند که سلیقه ها در اجرا میتواند متفاوت باشند.

لاکن اینکه این تفاوت سلیقه گاهی به تفاوت مشی و حتی نگاه متفاوت نسبت به منافع ملی و اهداف انقلاب مبدل شده و راهی هم برای تغییر این فرایند جز مراجعه به انتخابات زودرس در کشور نبوده و ضمنا خود این مسیر هم هزینه زا و هم موجب تشتت در وحدت میگردیده است، عارضه ای ایجاد نموده که دلسوزان نظام از جمله رهبری معظم را به تحمل مشی مغایر و سکوت در برابر اعوجاجات وا داشته است و تحمل این شداید نگاه مردم را به مدیریت کشور متزلزل مینموده است.

من از زمان حیات مبارک حضرت امام رحمت الله علیه که بحث تغییر قانون اساسی مطرح شد با تغییر بند حذف نخست وزیر و تمرکز قدرت در دست رئیس جمهور مخالف بودم و چون مقام معظم رهبری را بسیار دوست میداشتم و نظر مبارک ایشان را هم در این خصوص میدانستم، مخالفتم را در قالب نوشتن چند سطر نامه به محضر ایشان و ابراز نظر به حضرت امام رحمت الله علیه و توضیح عواقب موضوع برای آقای هاشمی رفسنجانی بیان کردم که البته جو سنگین آن زمان علیه عملکرد میر حسین موسوی اجازه شنیدن نقطه نظرات حقیر را نداد.

امروز هم مشکل اساسی ضرورت تحمل مشی در عملکرد دولتها با منویات انقلاب و نظام را در همین امر مشاهده میکنم که با حذف نخست وزیر جامعیت هیات نظارت بالاسری در اجرا را حذف نموده و زلف تغییر مشی را به انتخابات ریاست جمهوری گره زده ایم که کاملا اشتباه بود.

در فرآیند های عدم رضایت از عملکرد دولتها همه جهان بجز آمریکا با اختیارات نمایندگان مجلس دولت را استیضاح و رئیس جمهور دولتی دیگر را معرفی و دامنه رضایت مردم را فراهم می آورند اما در ایران این کار با این تغییر در قانون بسیار سخت شده است.

همه در آن زمان فکر میکردند اگر مانند آمریکا عمل کنیم خوب است اما اشتباه بود.

امروز با عملکرد دولت روحانی در طول این ۶ سال کشور را به مرزی از نارضایتی های مردمی کشانیده ایم که بار تحمل عدم رضایت را از دل و جان رهبری به جان مردم هم کشانیده است و چون مردم رهبری را از جان و دل دوست دارند حاضرند بار ایشان را هم بدوش بکشند که البته ادامه این توقع ماندگار نیست و دلسوزان باید برای عدم ادامه این فرایند قانونی راهی ماندگار بیاندیشند.

این دولت تا انتهای دوره قانونی باز هم از این جرقه ها که مردم را به خیابانها بکشاند خواهد زد و تحمل دوراهی حفظ دولت و خواست مردم امری آسان نخواهد بود. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان