امروز نوبت جوانان انقلابی است
امروز نوبت جوانان انقلابی است
این روزها برخی روزنامه های اصلاح طلب با مطرح کردن چهره های در باطن ورشکسته و نا کارامد و در ظاهر قمپوزدار، بیشتر به دنبال رایزنی برای استمزاج روحیات مردم اند

امروز نوبت جوانان انقلابی است

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد، این روزها برخی روزنامه های اصلاح طلب با مطرح کردن چهره های در باطن ورشکسته و نا کارامد و در ظاهر قمپوزدار، بیشتر به دنبال رایزنی برای استمزاج روحیات مردم اند تا بسنجند که چه جریانی را میتوانند در زمان انتخابات ۱۴۰۰ یا بعنوان مطرح شدن و یا بعنوان فتنه آماده سازی کنند. اینها غافلند که بستر دانایی مردم در شرایط بعد از روحانی به سطحی ارتقاء یافته که اگر در سالهای گذشته به درست و یا به غلط استنباط داشتند که چه کسی را نمیخواهند امروز بوضوح درک می کنند و تشخیص دقیق میدهند که چه کسی را برای چه هدفی میخواهند و چه مطالبات از پیش تعریف شده ای کاملا روشن را دنبال میکنند؟ مردم اقتدار نظام را سرلوحه اهداف خود میدانند. مردم رفع تبعیض و فاصله طبقاتی را نمیپذیرند. مردم به ریشه کن کنندگان فقر در جامعه اقبال میکنند. مردم به راست گویی عنایت دارند. دروغ پردازان پیوند خورده به غرب را از خود طرد میکنند. اینکه روزنامه ها هر روز نام کسی را برای کاندیدا توری آینده مطرح میکنند یعنی که مشغول تست کردن روحیات مخاطب خود هستند اما تقریبا همه کسانی را که تا کنون در چار چوب برندسازی سیاسی در صفحات خود قرار میدهند به نوعی ورشکسته وناکارامد و ( لو ) رفته های سیاسی اند. مثلا اگر از علی لاریجانی اسم میبرند میخواهند مزاج ذهنی مردم را در خصوص رفتار مغایر با منافع ملی او سنجش کنند و ببینند که مردم چه میزان عبور برجام ۲۰ دقیقه ای از مجلس را به یاد دارند؟ اگر از او اسمی میبرند خاطرات مردم را چک میکنند که لاریجانی را در خط روحانی به یاد دارند یا در خط رهبری؟ اگر از سورنا ستاری اسم میبرند میخواهند سنجش کنند که آیا خاطره مردم از پدر ایشان مثبت است یا منفی و ببینند پدر ایشان چرا رابطه مالی با سیروس هاشمی و جمشید هاشمی در لندن داشته است و چگونه در زمان فرماندهی ایشان با دستور پدافند عباس بابایی شهید میشود و آیا مردم به یاد دارند که منصور ستاری که امروز ایشان را یحتمل به اشتباه  شهید می شناسیم از عوامل تحت امر حسن روحانی بوده است یا نه ؟ و اگر بوده چه مقاصدی را دنبال میکرده؟ چرا سورنا پسرش به مجرد اتمام تحصیل و برگشت از انگلستان در وزارت نفت پست بسیار بسیار مهمی دریافت میکند و بعدا هم با عنایت رئیس روحانی در حساس ترین مرکز علمی کشورگمارده میشود؟ آیا مردم  ما غافلند که چه خوابی برایشان  دیده شده؟ اگر از جهرمی اسم برده میشود چرا او را برای برندسازی سیاسی  کاندیدا نموده اند و نقش او در جریان اپلیکشن سازان و کاربردسازی اینترنت و زمینه سازی برای فضای مستهجن مجازی چه میزان است؟ آیا او هم برای این اقدامات مامور بوده است؟ آیا اعتراضات و شکایت های بزرگان کشور برای توجه قوه قضاییه به اقدامات او و متهم نمودنش در خیانت به فرهنگ نسلها چقدر جدی گرفته شده است؟ و مردم این واقعیت را درک می کنند که چرا محمود واعظی وزارت خویش را به او بخشید و نقش این جابجایی در دولت روحانی چه بوده است؟ اگر جسته گریخته نام سید حسن مصطفوی (خمینی) را مطرح میکنند میخواهند احساس مردم را نسبت به او سنجیده و بر این اساس خط سید محمد خاتمی را با روکش جدید و خرج نام خمینی به مردم قالب کنند؟ اینها برنامه دگر خواهان پیوند خورده به جریان بیرون از نظامند. اما از طرف دیگر هم محمود احمدی نژاد برای بازگشت به قدرت دندان تیز نموده و در شکل و قالبی دیگر همان سخنانی را به زبان جاری میکند که سید محمد موسوی خویینی ها برآن قلم خرج میکند. در حقیقت به نام مردم به کام دشمن مردم! او این اشتباه فاحش را متوجه نیست که نظام از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. تقابل مستقیم او با رهبری نظام را که مردم فراموش نمیکنند. اهداف ذهنی او و مشاعی برای علم کردن به اصطلاح مردم در مقابل رهبر جز اقدامی ضد ولایت فقیه بوده است؟ او بقدری دقیق حرف میزند که مبادا در بیان خود تعهدی به مردم در التزام به ولایت ایجاد کند. او در زمان حکومتش با  بکار گیری تیم نامطلوب بقایی، مشاعی و ارتباط با امیر منصور آریا خاطراتی را ایجاد نموده که احدی از ملت از یاد نبرده اند و ضمنا همه دستگاه های کشور از پرونده ای با قطر ۴۵ سانتی متر از تخلفات قانونی او در زمان اقتدار آگاهند. ملت ایران اگر در طول این ۴۲ سال که از پیروزی انقلاب میگذرد فقط و فقط یک رئیس جمهور مطلوب انتخاب کرده بودند ما امروز حتی یک فقیر نداشتیم. ما امروز تولید ناخالص داخلی متناسب با نیاز داشتیم. ما امروز تورم ۴۰ درصدی نداشتیم و دلار را به ۲۰ هزار تومان نمیخریدیم. هوشمندی مردم امروز با تجربه ای در تحمل دوازده دولت نا مانوس با انقلاب به درجه ای رسیده که برای انتخاب رئیس جمهور آینده به سلامت نفس و اعتقاد عمیق به ولایت و داشتن برنامه روزانه برای ۴ سال یعنی ۱۴۰۰ روز توجه میکنند. به پیرمردهای سیاسی احترام میکنند اما بجز مشاوره از ایشان استفاده ای دیگر نخواهند نمود. تمرکز ذهنی امروز ملت ایران نگاهی همانند نگاه به عملکرد شهید حاج قاسم سلیمانی است. به جوانان مومن خویش دل بسته اند. وحدت گرایی و دلسوزی و صداقت در اعمال برنامه و دوری جستن از اشرافیت و ساده زیستی و استکبار ستیزی برای رئیس جمهور بودن ملت ایران مهم است. البته باید تصریح کنم که همه فاکتورها با هم لازمند نه اینکه یک امتیاز باشد اما فاقد فاکتورهای ملازم باشد. امروز دور، دور جوانان است. دور دور منش های سلیمانی معیاراست و شک ندارم که تبلیغات غلط بیگانه های داخل و خارج این بار برای ملت ایران کاربرد نخواهد داشت. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان